English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
grate پنجره میلههای اهخنی
grated پنجره میلههای اهخنی
grates پنجره میلههای اهخنی
Other Matches
mixers انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
christmass tree ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
title میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
double lancet [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
four horsemen جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
connections میلههای رابط
split میلههای باقیمانده
seal bars میلههای اب بندی
grate میلههای اهنی
parallel bars میلههای پارالل
net posts میلههای تور
picket fence جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
grated میلههای اهنی
grates میلههای اهنی
leave میلههای جامانده
leaving میلههای جامانده
maples میلههای بولینگ
rods of corti میلههای کورتی
cross barred دارای میلههای عرضی
driving bit هویزه میلههای اسب
bacillary بشکل میلههای کوچک
bacillar بشکل میلههای کوچک
seat bars میلههای تکیه گاه
stanchion میلههای عمودی ناو
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
spiller انداختن تمام میلههای بولینگ با
gridiron خطوط یا میلههای فلزی مشبک
pin deck قسمت زیر میلههای بولینگ
ended میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
end میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
setup وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
handing میلههای تسخیرشده حریف در پایان
hand میلههای تسخیرشده حریف در پایان
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
ends میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
big four ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
bedpost ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
convert انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
pocket split باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
converts انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
studs زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
converting انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
golden gate پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
converted انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
sour apple ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
double pinochle ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
throw out سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
dead wood میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
baby split وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
foundation انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
grids بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
pinspotter وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
blow ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pinsetter وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
blows ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
fills تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pumpkin پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pick a cherry ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
fill تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pumpkins پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
grid بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
pits منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
worcester باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pit منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pinfall تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
lanternpinion چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
sash قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
count حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
sashes قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
count تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
bar graph گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
counts حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
chopsticks میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
columnar گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
screw picket میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
crankpin قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
spread eagle سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
histogram گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
bar chart گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
charted گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
cant bay window کج پنجره
casements پنجره
peeper پنجره
casement پنجره
thirl پنجره
sole plate کف پنجره
window-sill لب پنجره
winnock پنجره
window-sills لب پنجره
inlier پنجره
window پنجره
sash پنجره
biforus دو پنجره
sashes پنجره
biforis دو پنجره
spot bowler بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
blind window پنجره نما
fanlight پنجره بالای در
window-frames قاب پنجره
lantern-light پنجره فانوسی
fanlights پنجره بالای در
lattic-window پنجره مشبک
clerestory پنجره بام
case ment پنجره لولادار
case ment پنجره پوشش
case window پنجره لولادار
lattice windows پنجره مشبک
lattice window پنجره مشبک
jalousie پشت پنجره ای
Ipswich window پنجره بالکن
fan light پنجره بالای در
text window پنجره متن
three panes window پنجره سه لنگه
three panes window پنجره سه چشمه
window-panes جام پنجره
window-pane جام پنجره
window pane جام پنجره
double window پنجره دو جداره
sun blind پرده پنجره
Venetian blind پنجره کرکره
balance window پنجره چرخان
ingoing [تو رفتگی در و پنجره]
ingo [تو رفتگی در و پنجره]
grilled پنجره دار
French window پنجره لولادار
air grate پنجره هواکش
active window پنجره فعال
stormproof window پنجره ضد طوفان
continuous window پنجره سراسری
fender پنجره روکش
rear window پنجره عقب
middle lintel in window کمرکش پنجره
pivoting window پنجره محوری
pivoting window پنجره گردان
grater پنجره اهنی
oculus پنجره گرد
open light پنجره واشو
oriel پنجره بالکن
lantern light پنجره فانوسی
cross bar of window الت پنجره
dormer window پنجره شیروانی
fenestral پنجره دار
fenestrate پنجره دار
fenestration پنجره بندی
fire screen پنجره بخاری
glazing bar الت پنجره
smith and founder یراق در و پنجره
inactive window پنجره غیرفعال
sky light پنجره شیروانی
internal window sill کف پنجره داخلی
persian blinds پنجره کرکرهای
cathedrian wheel پنجره چرخی
window-sills هرهی پنجره
rail وادارمیانی در و پنجره
skylight پنجره سقفی
skylight پنجره طاق
skylight پنجره سقف
chicago window پنجره شیکاگویی
window-sill هرهی پنجره
skylights پنجره سقفی
skylights پنجره طاق
skylights پنجره سقف
sashes پنجره گذاردن
sashes پنجره گلخانه
sash پنجره گذاردن
biforate window پنجره دودر
grilles پنجره بلندگو
grilles پنجره مشبک
ajimez شکاف پنجره
aximez شکاف پنجره
shutter پشت پنجره
shutter پنجره کرکرهای
shutters پشت پنجره
shutters پنجره کرکرهای
balanced window پنجره چرخان
grille پنجره مشبک
by the window کنار پنجره
grille پنجره بلندگو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com