English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
fanlight پنجره نیم گردکوچک
fanlights پنجره نیم گردکوچک
Other Matches
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gemma نرم تن یا صدف گردکوچک خوراکی
title میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
double lancet [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
sole plate کف پنجره
cant bay window کج پنجره
sash پنجره
thirl پنجره
inlier پنجره
peeper پنجره
sashes پنجره
casements پنجره
window-sills لب پنجره
biforus دو پنجره
window پنجره
biforis دو پنجره
window-sill لب پنجره
casement پنجره
winnock پنجره
jalousie پشت پنجره ای
case ment پنجره لولادار
fenestral پنجره دار
blind window پنجره نما
Ipswich window پنجره بالکن
window-pane جام پنجره
case ment پنجره پوشش
case window پنجره لولادار
dormer window پنجره شیروانی
cross bar of window الت پنجره
bow windows پنجره قوسی
continuous window پنجره سراسری
clerestory پنجره بام
grater پنجره اهنی
graters پنجره اهنی
window-frame قاب پنجره
balance window پنجره چرخان
ingo [تو رفتگی در و پنجره]
air grate پنجره هواکش
casement قاب پنجره
casements قاب پنجره
window-boxes قاب پنجره
ingoing [تو رفتگی در و پنجره]
window frame قاب پنجره
window-box قاب پنجره
window box قاب پنجره
window-frames قاب پنجره
sills قرنیز کف پنجره
window pane جام پنجره
sill قرنیز کف پنجره
window-panes جام پنجره
casements پنجره لولادار
French window پنجره لولادار
fan light پنجره بالای در
Venetian blind پنجره کرکره
active window پنجره فعال
casement پنجره لولادار
balanced window پنجره چرخان
window-sill هرهی پنجره
windowsill طاقچه پنجره
windowpane جام پنجره
windowpane شیشه پنجره
windowing ایجاد پنجره
window leaf لنگه پنجره
ventilation blind پیش پنجره
vent wing پنجره گردان
two light frame پنجره دوچشمه
window-sills هرهی پنجره
by the window کنار پنجره
biforate window پنجره دودر
aximez شکاف پنجره
ajimez شکاف پنجره
cathedrian wheel پنجره چرخی
chicago window پنجره شیکاگویی
compss-window پنجره کنسولی
two light frame پنجره دو قلو
three panes window پنجره سه چشمه
three panes window پنجره سه لنگه
oculus پنجره گرد
dead-light پنجره ثابت
middle lintel in window کمرکش پنجره
lantern light پنجره فانوسی
internal window sill کف پنجره داخلی
double window پنجره دو جداره
glazing bar الت پنجره
fire screen پنجره بخاری
fenestration پنجره بندی
open light پنجره واشو
oriel پنجره بالکن
text window پنجره متن
sun blind پرده پنجره
stormproof window پنجره ضد طوفان
smith and founder یراق در و پنجره
sky light پنجره شیروانی
rear window پنجره عقب
pivoting window پنجره محوری
pivoting window پنجره گردان
persian blinds پنجره کرکرهای
fenestrate پنجره دار
sashes پنجره گذاردن
shutter پنجره کرکرهای
shutters پشت پنجره
shutters پنجره کرکرهای
lattice window پنجره مشبک
fender پنجره روکش
grille پنجره مشبک
grille پنجره بلندگو
shutter پشت پنجره
sashes پنجره گلخانه
sash پنجره گذاردن
sash پنجره گلخانه
inactive window پنجره غیرفعال
fanlights پنجره بالای در
fanlight پنجره بالای در
grilled پنجره دار
lattice windows پنجره مشبک
grilles پنجره مشبک
skylight پنجره سقفی
skylights پنجره سقفی
skylights پنجره طاق
skylights پنجره سقف
skylight پنجره سقف
sash window پنجره کشویی
sash windows پنجره کشویی
lattic-window پنجره مشبک
lantern-light پنجره فانوسی
bow window پنجره قوسی
skylight پنجره طاق
grilles پنجره بلندگو
rail وادارمیانی در و پنجره
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
worksheet window پنجره صفحه کاری
bay-window [پنجره ی بیرون زده ]
Crittal windows [پنجره لولادار فلزی]
munting الت عمودی پنجره
Diocletion Window پنجره نیم دایره
dog-kennel پنجره زیر شیروانی
middle lintel in window الت وسطی پنجره
middle lintel in window وادار میانی پنجره
window-sills تختهی زیر پنجره
to go to the window به [سوی] پنجره رفتن
The window is jammed. پنجره باز نمیشود.
a seat by the window یک صندلی کنار پنجره
window regulator وسیله تنظیم پنجره
to stand at [by] the window کنار پنجره ایستادن
to hand out از پنجره اویزان کردن
window-sill تختهی زیر پنجره
Lantern ring رینگ مشبک یا پنجره ای
splitting a window تقسیم بندی پنجره
aprons زیر پنجره کف بند
apron زیر پنجره کف بند
embrasure منفذ پنجره یادر
grillwork پنجره مشبک سازی
eucharistic window [نیم پنجره محراب]
fan light پنجره کوچک فوقانی
rail الت میانی در و پنجره
bay window پنجره پیش امده
fillister کنش کاو پنجره
alert box پنجره یا جعبه هشدار
bay windows پنجره پیش امده
skylight پنجره شیروانی یا سقف
child window پنجرهای در پنجره اصلی
skylight پنجره هوارسانی سقف
grates پنجره میلههای اهخنی
grated پنجره میلههای اهخنی
defenestration پرتاب به خارج پنجره
window پنجره دار کردن
skylights پنجره هوارسانی سقف
skylights پنجره شیروانی یا سقف
window seats صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
lucarne پنجره عمودی خوابگاه
latch for pivoting windows چفت پنجره گردان
embrasures منفذ پنجره یادر
grating پنجره تیز و دلخراش
lancet window پنجره نوک تیز
grate پنجره میلههای اهخنی
window seat صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
gratings پنجره تیز و دلخراش
abat jour سایبان پنجره هوا
rail دست انداز کمرکش در و پنجره
accolade [آذینی روی طلاق، در و پنجره]
windowsill قسمت افقی لبه پنجره
Dont stick your head out of the car window. سرت را از پنجره اتوموبیل درنیار
thins پنجره نمایش داده شده تک خط
bow windows پنجره پیش امده کمانی
bossing [فضای خالی زیر پنجره]
thin پنجره نمایش داده شده تک خط
thinned پنجره نمایش داده شده تک خط
bat's-wing [نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
thinners پنجره نمایش داده شده تک خط
The window is jammed. پنجره گیر کرده است.
thinnest پنجره نمایش داده شده تک خط
balances sash قاب شیشه خور پنجره
eyebrows گچ بری هلالی بالای پنجره
frame و مرز اطراف فضای پنجره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com