English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
pivoting window پنجره گردان
vent wing پنجره گردان
Search result with all words
latch for pivoting windows چفت پنجره گردان
Other Matches
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
titles میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
double lancet [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
revolving گردان
battalion گردان
versatile گردان
levogyrous چپ گردان
levorotatory چپ گردان
winches گردان
winched گردان
winch گردان
turnstile گردان در
turnstiles گردان در
swing bridge پل گردان
winching گردان
rotary گردان
swing doors در گردان
rambler سر گردان
swing door در گردان
ramblers سر گردان
pivoting گردان
doubled edge لب گردان
sq گردان
battalions گردان
rotary crane جراثقال گردان
rotary discharger تخلیه گر گردان
rotary drum طبلک گردان
rotary pump پمپ گردان
rotary klin کوره گردان
rotary furnace کوره گردان
daisies گل افتاب گردان
daisy گل افتاب گردان
treadmills نوار گردان
swivel مفصل گردان
tape drive نوار گردان
swivelled حلقه گردان
swivelled مفصل گردان
swivels حلقه گردان
swivel حلقه گردان
treadmill نوار گردان
selector switch کلید گردان
swivels مفصل گردان
tape drives نوار گردان
rotary converter مبدل گردان
rotary converter تبدیل گر گردان
helianthus گل افتاب گردان
flexible drive tool ابزار گردان
ervolving credit اعتبار گردان
manipulator تعزیه گردان
engineer battalion گردان مهندس
engineer battalion گردان مهندسی
dextrorotatory راست گردان
dextrogyrous راست گردان
rotor چرخ گردان
rotors چرخ گردان
circulation pump پمپ گردان
centrosphere گردان سپهر
battalion commander فرمانده گردان
barysphere گردان سپهر
artillery battalion گردان توپخانه
visors افتاب گردان
merry go round چرخ گردان
rotary beam antenna انتن گردان
roll over credit اعتبار گردان
rotary kiln کوره گردان
revolving kiln کوره گردان
revolving fund تنخواه گردان
revolving credit اعتبار گردان
cylinderical rotary valve شیر گردان
revolving crane جرثقیل گردان
propeller fan پروانه گردان
portable pump پمپ گردان
portable lamp چراغ گردان
pivoted lever اهرم گردان
moving magnet اهنربای گردان
rotary current جریان گردان
moving coil قاب گردان
visor افتاب گردان
selectors کلید گردان
turrets برج گردان
curved design نماد گردان
knobs تکمه گردان
vizor افتاب گردان
visorless بی افتاب گردان
visard افتاب گردان
variable capacitor خازن گردان
turnsole گل افتاب گردان
turnable foot bridge پل پیاده رو گردان
swivel vise گیره گردان
swivel knee زانویی گردان
swivel joint مفصل گردان
turret برج گردان
pivots پاشنه گردان
quizmaster آزمونچه گردان
selector کلید گردان
working capital تنخواه گردان
quizmaster آزمون گردان
psychedelic روان گردان
knob تکمه گردان
quizmasters آزمونچه گردان
quizmasters آزمون گردان
spindles میله گردان
spindle میله گردان
He turned away from his wife . از همسرش رو گردان شد
pivot پاشنه گردان
pivoted پاشنه گردان
swivel block قرقره گردان
swinging derrick دریک گردان
swing gates دریچههای گردان
rotary wing بال گردان
rotary type regulator رگولاتورنوع گردان
rotary table میز گردان
rotary switch کلید گردان
rotary shear قیچی گردان
rotary selector سلکتور گردان
sunflower گل افتاب گردان
sunflowers گل افتاب گردان
sunshade افتاب گردان
rotating field میدان گردان
separate battalion گردان مستقل
sunshades افتاب گردان
swing bucket جراثقال گردان
imprest تنخواه گردان
star handle دستگیره گردان
smoke jack سیخ گردان
slewing crane جراثقال گردان
cash items اسناد تنخواه گردان
bogie hearth furnce کوره حرارتی گردان
battalion landing team تیم ساحلی گردان
aerial port squadron گردان بارانداز هوایی
half height drive نیم گردان دیسک
cd rom disk drive دیسک گردان سی دی- رام
dragons گردان سوار اسبی
office swivel chair صندلی گردان اداری
endless screw پیچ دندانه گردان
drive designator پارامتر دیسک گردان
dial feed press پرس میزی گردان
amphibious squadron گردان عملیات اب خاکی
moving magnet galvanometer گالوانومتر اهنربای گردان
supinator muscle عضله برون گردان
rotary phase converter تبدیل گر فاز گردان
rotary heat furnace کوره با اتشدان گردان
rotary wing هواپیمای بال گردان
dragon گردان سوار اسبی
physical drive دیسک گردان فیزیکی
regiments گردان در ارتش انگلیس
winchester drive دیسک گردان وینچستر
regiment گردان در ارتش انگلیس
psychotropic drugs داروهای روان گردان
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
wilder سر گردان و اواره بودن
rotary type regulator تنظیم کننده گردان
psychedelic داروی روان گردان
cyclostome جانور از راسته دهان گردان
moving coil galvanometer گالوانومتر قاب یا پیچک گردان
tower crane جراثقال گردان اطاق دار
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
bushing عایق غلاف حیله گردان
nomadically بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
aerial port squadron گردان عملیات بارانداز هوایی
cutters دندانه گردان عاج سوهان
heliotrope گل افتاب گردان ارغوانی روشن
cutter دندانه گردان عاج سوهان
fire opal گل افتاب گردان عین الشمس
moving coil measuring mechanism مکانیزم سنجش قاب گردان
agitator car ماشین گردان مخصوص حمل بتن
squadron گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
heroify درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
moving coil instrument دستگاه اندازه گیری قاب گردان
squadrons گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
moving magnet instrument دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
eraseble optical disk drive دیسک گردان نوری پاک شدنی
multi section type rotary switch سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
pawl میله گردان محور چرخ لنگر
propeller shaft میل گردان محور انتقال نیرو
manifolder ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
composite squadron گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
cant bay window کج پنجره
inlier پنجره
winnock پنجره
peeper پنجره
window-sill لب پنجره
sole plate کف پنجره
biforis دو پنجره
biforus دو پنجره
thirl پنجره
window-sills لب پنجره
casements پنجره
sashes پنجره
casement پنجره
window پنجره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com