English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (6 milliseconds)
English Persian
ground fir پنجه گرگ سلاژین
Other Matches
palmatifid دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
clawed پنجه
claw پنجه
talon پنجه
cross arm پنجه
fistula پنجه
digitation پنجه
clawing پنجه
claws پنجه
pawed پنجه
pawing پنجه
paws پنجه
pitchforks پنجه
adactylous بی پنجه
talons پنجه
digitigrade پنجه رو
downstream toe پنجه سد
fives پنجه
pitchfork پنجه
fork پنجه
forking پنجه
toe پنجه
toes پنجه
paw پنجه
griff پنجه
pentadactylous پنجه دار
kick up زدن پنجه
heel and toe با پنجه و پاشنه
pentadactylic پنجه دار
hellweed پنجه کلاغ
hand post پنجه راهنما
pedatifid پنجه وار
leptodactyl باریک پنجه
fissidactyl پنجه شکافته
lycopod پنجه گرگی
lycopodium پنجه گرگی
fissiped پنجه شکافته
palmate شبیه پنجه
lobster claw پنجه خرچنگی
toeless بدون پنجه
branch pipe پنجه اگزوز
cat's paws پنجه گربه
cat's paw پنجه گربه
tiptoes نوک پنجه
swine bread پنجه مریم
sowbread پنجه مریم
cyclamens پنجه مریم
toe با پنجه پا زدن
cyclamen پنجه مریم
knuckle duster پنجه بوکس
wild bryony پنجه کلاغ
intoed پنجه برگشته
knuckle-duster پنجه بوکس
brass knuckles پنجه بوکس
toe cap پنجه کفش
the mailed fist زور سر پنجه
tiptoeing نوک پنجه
tiptoed نوک پنجه
tiptoe نوک پنجه
intoed پنجه بتو
paws پنجه زدن
knuckle-dusters پنجه بوکس
pawing پنجه زدن
pawed پنجه زدن
paw پنجه زدن
toe با پنجه پا راندن
winnowwing fan جام پنجه شانه
toeplate نعل پنجه کفش
pedate پنجه دار شبیه پا
lumbrical ماهیچه انگشت یا پنجه
square toed دارای پنجه مربع
pigeon toed دارای پنجه برگشته
monkey fist گره پنجه میمون
digitation انشعاب بشکل پنجه
hunker روی پنجه پاایستادن
pouncing درحال حمله با پنجه
pounces درحال حمله با پنجه
clevis اتصال پنجه مفصلی
pounced درحال حمله با پنجه
brass knuckles پنجه مشت زنی
crow foot zinc پیل پنجه کلاغی
ball of toe گوشت زیر پنجه پا
devil's claw خفت پنجه دیوی
pounce درحال حمله با پنجه
forepaw پنجه پای جلو
forepaw پنجه دست حیوانات
pigeon toed دارای پنجه خمیده بداخل
scooped پنجه ماشین خاک برداری
syndactylism پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
hand-to-hand دسته و پنجه نرم کردن
toe off جدا شدن پنجه پا از زمین
scooping پنجه ماشین خاک برداری
fingering پنجه گذاری انگشت کاری
He has a delightful touch on the guitar . گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
scoop پنجه ماشین خاک برداری
scoops پنجه ماشین خاک برداری
hand to hand دسته و پنجه نرم کردن
cross swords دست و پنجه نرم کردن
base thickness of buttress عرض پنجه پشت بند
heat muff پوشش اطراف پنجه اگزوز
Ravishingly beautiful. مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
palmipede پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
Foxglove گل پنجه علی [در تهیه رنگ زرد]
pentadactylate دارای پنج زائده شبیه پنجه
cats paw الت دست دیگران گره پنجه گربهای
jacana پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
barburetor heater جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
tap dance نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
to sit up and beg التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
longspur انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
to beg [of a dog holding up front paws] التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
bear's foot نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
parmakli لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
musub duchi موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
pentadactylate پنج انگشتی دارای پنج پنجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com