Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (15 milliseconds)
English
Persian
atomisers
پودر کننده افشانگ
atomizer
پودر کننده افشانگ
atomizers
پودر کننده افشانگ
Other Matches
pulverizer
دستگاه پودر کننده
powder
پودر
powders
پودر
flour
پودر
powdering
پودر
whiting
پودر گچ
asphalt power
پودر اسفالت
talcum powder
پودر تالک
powder box
جای پودر
pestle
پودر ساختن
talcum powder
پودر طلق
pestles
پودر ساختن
baking powder
پودر خمیرمایه
powdery
پودر مانند
french chalk
پودر خشک کن
to powder the hair
پودر به مد یا بسرزدن
bleaching powder
پودر کلر
gas tank
پودر بنزین
lime powder
پودر اهک
face powders
پودر بزک
face powders
پودر صورت
face powder
پودر بزک
toothpowders
پودر دندان
toothpowder
پودر دندان
powder box
پودر دان
face powder
پودر صورت
trituration
پودر سازی
powder
پودر زدن به
halazone
پودر هالوژن
powdered lime
پودر اهک
pulverization
پودر سازی
pulverizable
پودر شدنی
powdering
پودر صورت
pulverable
پودر شدنی
powdering
پودر زدن به
powders
پودر صورت
powders
پودر زدن به
carburization
پودر شدگی
powder
پودر صورت
cayenne pepper
پودر فلفلقرمز
powdered
گرد پودر
chilli powder
پودر فلفل
pulverizer
پودر ساز
puff box
پودر دان
cake mix
پودر کیک
chalks
پودر گچی خط کشی
powder puff
اسباب پودر زنی
powder puffs
اسباب پودر زنی
pulverable
قابل تبدیل به پودر
chalk
پودر گچی خط کشی
emery powder
پودر سنگ سنباده
chalked
پودر گچی خط کشی
pulverizable
قابل تبدیل به پودر
triturate
بصورت پودر دراوردن
powdered lime
اهک پودر شده
chalking
پودر گچی خط کشی
triturable
بصورت پودر در اوردنی ساییدنی
blueing
پودر ابی رنگ رختشویی
thermit
مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
flour
ارد کردن پودر شدن
bluing
پودر ابی رنگ رختشویی
vaporizer
بصورت پودر یاذرات ریز دراورنده
samaria
پودر زرد کمرنگی بفرمول 3O 2sm
atomises
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizing
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomized
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
bleaching materiel
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
atomizes
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomize
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomised
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
sea marker
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
torpex
نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
atomizing
پودر کردن اتمیزه کردن
atomising
پودر کردن اتمیزه کردن
atomized
پودر کردن اتمیزه کردن
atomizes
پودر کردن اتمیزه کردن
atomize
پودر کردن اتمیزه کردن
atomised
پودر کردن اتمیزه کردن
atomises
پودر کردن اتمیزه کردن
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
crepitant
خش خش کننده
trackers
پی کننده
renunciant
رد کننده
jaberer
پچ پچ کننده
attacking
تک کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com