English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
slough پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
Other Matches
shells بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
banjo axle پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
flaking جرقه پوسته پوسته شدن
flaked جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate پوسته پوسته شامه دار
flake جرقه پوسته پوسته شدن
peels پوست انداختن پوست
peel پوست انداختن پوست
scloroderma سفت شدگی پوست
senile keratosis کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
desquamate پوسته پوسته شدن
exfoliate پوسته پوسته شدن
scab پوسته پوسته شدن
scabrous زبر پوسته پوسته
scabs پوسته پوسته شدن
moults پوست انداختن
peeling پوست انداختن
shedding پوست انداختن
peels پوست انداختن
peel پوست انداختن
exuviate پوست انداختن
slouch پوست انداختن
molts پوست انداختن
molted پوست انداختن
molting پوست انداختن
slouched پوست انداختن
slouches پوست انداختن
sheds پوست انداختن
shed پوست انداختن
desquamate پوست انداختن
moulted پوست انداختن
slouching پوست انداختن
moult پوست انداختن
endermic انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
exuviability قوه پوست انداختن
scleroderma مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skins پوست کندن با پوست پوشاندن
skin پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning پوست کندن با پوست پوشاندن
tegumnentum پوست طبیعی پوست
bushing پوسته
dish پوسته
mantles پوسته
cortex پوسته
flaked پوسته
layer پوسته
layers پوسته
cortices پوسته
flaking پوسته
wythe پوسته
membrance پوسته
film پوسته
upper crust پوسته
cod پوسته
encrustations پوسته
incrustment پوسته
leprose پوسته پوسته
dishes پوسته
mantle پوسته
patagium پوسته
encrustation پوسته
shells پوسته
chaff پوسته
filmed پوسته
shelling پوسته
skin پوسته
crusts پوسته
skinning پوسته
sleeve پوسته
sleeves پوسته
testa پوسته
crust پوسته
cryosphere یخ پوسته
single skinned یک پوسته
earth crust پوسته
skinned پوسته
shuck پوسته
scurf پوسته
stator پوسته
shelly پوسته پوسته
putamen پوسته
flake پوسته
flaky پوسته پوسته
incrustation پوسته
case پوسته
cases پوسته
esquillage پوسته
skins پوسته
membranes پوسته
sludge پوسته یخ
membrane پوسته
shell پوسته
slough پوسته خارجی
descaling پوسته زدایی
skinned پوسته ریخته گی
wing skin پوسته بال
skins پوسته ریخته گی
skin friction مقاومت پوسته
oxide skin پوسته اکسید
valence shell پوسته والانس
outer shell پوسته والانس
skin پوسته ریخته گی
pods پوسته محافظ
pellicle پوسته نازک
scutum پوسته استخوانی
crusts پوسته زمین
bushes پوسته داخلی
soft skin پوسته نرم
bush پوسته داخلی
crust پوسته زمین
encrustation پوسته بندی
pellicular پوسته دار
sublevel زیر پوسته
soft shelled نرم پوسته
soft shell نرم پوسته
rinded پوسته دار
subsell زیر پوسته
pod پوسته محافظ
corrugated skin پوسته موجدار
electron shell پوسته الکترون
skinning پوسته ریخته گی
rawhide پوسته خام
damp proof membrane پوسته نمبند
rawhides پوسته خام
snail حلزون با پوسته
endocarp پوسته هسته
energy shell پوسته انرژی
cooling shell پوسته سردکننده
erratic scab پوسته جوش
curing membrane پوسته نگهبان
cupola shell پوسته کوپل
crusty پوسته مانند
crankcase پوسته موتور
electron sheath پوسته الکترونی
earth's crust پوسته زمین
encrustations پوسته بندی
pelliculate دارای پوسته
membran پوسته دار
acetate film پوسته استاتی
ion sheath پوسته یونی
earth crust پوسته زمین
graben فرورفتگی در پوسته زمین
adapter sleeve پوسته تطبیق دهنده
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
rind پوسته بیرونی هرچیزی
tegmen پوسته داخلی تخم
gear case پوسته جعبه دنده
front axle housing پوسته اکسل جلو
crust of the earth پوسته یا قشر زمین
drop worm housing پوسته حلزونی سقوطی
rear axle casing پوسته محور عقب
furnace shell قشر یا پوسته کوره
film evaporator تبخیر کننده پوسته
encrustations پوسته دار سازی
encrustation پوسته دار سازی
rinds پوسته بیرونی هرچیزی
encrust بشکل پوسته در اوردن
half shell mold قالب نیم پوسته
encrust با پوسته یاقشری پوشاندن
loricate دارای پوسته محافظ
soft shelled دارای پوسته تردوشکننده
ectoclast پوسته خارجی سلول
slug حلزون بدون پوسته
body fit sleeve پوسته یا غلاف مناسب
gas case hardening سخت گردانی پوسته گازی
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
helicoid بشکل پوسته حلزون مارپیچ
interchangeable bearing shells پوسته قابل تعویض یاطاقان
soft shell دارای پوسته ترد وشکننده
lorica پوسته سخت حافظ جانوران
xanthochroid شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
epicarp پوسته خارجی قسمت نرم میوه
spaced armor دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
crankcase محفظه کارتر پوسته میل لنگ
to crust [snow] تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
proctodaeum قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
splinter screen پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
syenite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
endodermis داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
andesite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
crust پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
diabase نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
clinker تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
crusts پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
geotectonic مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
buzzes نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzing نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
plutonism فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
buzz نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
geochemistry علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
catastrophism اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com