Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 205 (14 milliseconds)
English	Persian
cuticular	پوست مانند
dermatoid	پوست مانند
parchmenty	پوست مانند
dermoid	پوست مانند
dermoidal	پوست مانند
Other Matches
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
bushbaby	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous	فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate	لایه مانند ورقه مانند
peels	پوست انداختن پوست
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peel	پوست انداختن پوست
adjustable wheel	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
barked	پوست
shells	پوست
tunc	پوست
bark	پوست
peels	پوست
flayer	پوست کن
peel	پوست
barking	پوست
stripper	پوست کن
glume	پوست
dermis	پوست
barks	پوست
peltry	پوست
parer	پوست کن
skinned	پوست
hide	پوست
skinning	پوست
skins	پوست
goatskin	پوست بز
goatskins	پوست بز
encrustation	پوست
swanskin	پوست قو
scalp	پوست سر
integument	پوست
strippers	پوست کن
tegmentum	پوست
tegmen	پوست
neurilemma or lema	پوست پی
shale	پوست
goat	پوست بز
cortices	پوست
goats	پوست بز
skinless	بی پوست
skinner	پوست کن
encrustations	پوست
skin	پوست
cortex	پوست
shelling	پوست
rinds	پوست
hides	پوست
husk	پوست
husks	پوست
dermatalgia	پوست
crustal	پوست
hull	پوست
cuticle	پوست
hulls	پوست
peeling	پوست
rind	پوست
shell	پوست
deerskin	پوست اهو
deerskin	پوست گوزن
encrustations	پوست زخم
sheep skin	پوست گوسفند
in plain english	پوست کنده
shelled	پوست دار
encrustation	پوست زخم
husked	پوست کنده
buckskins	پوست اهو
hulled	پوست کنده
exuviate	پوست انداختن
unhusk	پوست کندن
peeled	پوست کنده
crusted	پوست دار
excorticate	پوست کندن
excoriation	پوست رفتگی
excoriate	پوست کندن از
beaver	پوست سگ ابی
hypodermis	پوست زیرین
beavers	پوست سگ ابی
fellmonger	پوست فروش
buckskins	پوست گوزن
webbed	پوست دار
parchment	کاغذ پوست
flays	پوست کندن از
rinds	پوست کندن
rind	پوست کندن
skins	پوست پوستی
chafe	پوست رفتگی
chafes	پوست رفتگی
chafing	پوست رفتگی
ethiopian	سیاه پوست
ethiope	سیاه پوست
bearskins	پوست خرس
thin skinned	پوست نازک
astrakhan	پوست قره کل
skinning	پوست پوستی
flaying	پوست کندن از
buckskin	پوست گوزن
frets	پوست را بردن
buckskin	پوست اهو
pares	پوست کندن
skin	پوست پوستی
crocodiles	پوست سوسمار
crocodile	پوست سوسمار
pared	پوست کندن
pare	پوست کندن
flay	پوست کندن از
skinned	پوست پوستی
peelers	پوست کننده
flayed	پوست کندن از
peeler	پوست کننده
fret	پوست را بردن
fellmonger	دلال پوست
peeling	پوست انداختن
moult	پوست انداختن
moulted	پوست انداختن
peels	پوست کندن
moults	پوست انداختن
peels	پوست انداختن
thick skinned	پوست کلفت
peel	پوست کندن
slough	پوست مار
peel to	پوست کندن
peel	پوست انداختن
husky	پوست دار
huskiest	پوست دار
huskies	پوست دار
huskier	پوست دار
scab	پوست زخم
moulting	پوست اندازی
molts	پوست انداختن
slouch	پوست انداختن
flense	پوست کندن
flench	پوست کندن
bran	پوست گندم
rawhides	پوست خام
slouched	پوست انداختن
slouches	پوست انداختن
rawhide	پوست خام
glumaceous	پوست دار
mantle	پوست روکش
slouching	پوست انداختن
molted	پوست انداختن
molting	پوست انداختن
mantles	پوست روکش
slough	پوست سبوس
astrakhan	پوست بخارا
ross	پوست درخت
scalp	پوست سر بامو
pelted	پوست خام
pelted	پوست کندن
hard shell	سخت پوست
hardshell	سخت پوست
scalp	پوست کندن از سر
pelts	پوست خام
scalps	پوست فرق سر
tegmentum	پوست طبیعی
scalps	پوست سر بامو
scalps	پوست کندن از سر
pelts	پوست کندن
pelt	پوست کندن
scalp	پوست فرق سر
astrachan	پوست قره کل
astrachan	پوست بخارا
skinny	پوست واستخوان
pigskin	پوست گراز
scabs	پوست زخم
scrota	پوست بیضه
scrotum	پوست بیضه
scrotums	پوست بیضه
sheds	پوست ریختن
sheds	پوست انداختن
shedding	پوست ریختن
shedding	پوست انداختن
shed	پوست ریختن
shed	پوست انداختن
pelt	پوست خام
taxidermist	پوست ارا
bearskin	پوست خرس
niggers	سیاه پوست
whity	سفید پوست
barking	پوست درخت
barking	پوست کندن
barks	پوست درخت
barks	پوست کندن
barked	پوست کندن
barked	پوست درخت
dermatographia	پوست نگاری
epidermis	پوست برونی
whitey	سفید پوست
bark	پوست درخت
bark	پوست کندن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com