English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (1 milliseconds)
English Persian
integumentary پوششی
tegumentary پوششی
Other Matches
screening effect اثر پوششی
covering troops یکانهای پوششی
caul غشاء پوششی
covering barrier مانع پوششی
covering force نیروی پوششی
lap joint اتصال پوششی
full back مدافع پوششی
fullback دفاع پوششی
screening fire اتش پوششی
screening force نیروی پوششی
hedging تبدیل پوششی
tunica غشاء پوششی
tegumnentum غشاء پوششی
coverage دفاع پوششی
covering letters نامه پوششی
tegmentum غشاء پوششی
sheeting پوششی لفاف
covering letter نامه پوششی
coating پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
epithelize بافت پوششی شدن
epithelialize بافت پوششی شدن
fascias لایه پوششی فیبری
fascia لایه پوششی فیبری
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
slipcover پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
acanthoma اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
intima درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
hydathode ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
antistatic mat پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
rear party نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
sound پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounds پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
soundest پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounded پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
screening electrons الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
screening, screenings دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com