Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
radome
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
Other Matches
hoods
پوشش محافظ چیزی
shield
حفاظ پوشش محافظ
shields
حفاظ پوشش محافظ
hood
پوشش محافظ چیزی
dustcover
پوشش محافظ برای یک ماشین
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
scattershield
پوشش محافظ کلاچ و پدال
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
radome
پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
duct
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
surge protector
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
chaff
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadgets
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railings
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
guards
صفحه محافظ روکش محافظ
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
guarding
صفحه محافظ روکش محافظ
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
radar return
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
directional radar prediction
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radar prediction
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
blip
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
nickel clad sheet
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
bezel
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
radar tracking
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
radar comouflage
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
crystal balls
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
trapping
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
screens
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
guided propagation
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
interlook dormant period
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clattering
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar discrimination
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
radar locating
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
cuticle
پوشش مو پوشش شاخی
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
antisubmarine screen
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
protective
محافظ
keeper
محافظ
guards
محافظ
guarding
محافظ
guard
محافظ
preserver
محافظ
screens
محافظ
screening, screenings
محافظ
screened
محافظ
screen
محافظ
shelterer
محافظ
preservative
محافظ
preservatives
محافظ
herder
محافظ
guardians
محافظ
guardian
محافظ
keepers
محافظ
radar
رادار
casings
لوله محافظ
goggles
عینک محافظ
frigate
ناو محافظ
frigates
ناو محافظ
thoracopods
قفسه محافظ
keeper
[protector]
[presever]
نگاهدار
[محافظ ]
backing material
مواد محافظ
banch wall
دیواره محافظ
heel cut
محافظ پاشنه پا
squirrel cage
قفسه محافظ
bulwark
دیواره محافظ
helmets
ماسک محافظ
parries
محافظ باش
helmet
ماسک محافظ
parrying
محافظ باش
sustentacular
نگهدارنده محافظ
surveillant
محافظ بپا
parried
محافظ باش
guards
محافظ گارد
guarding
محافظ گارد
guard
محافظ گارد
soil saving dam
سد محافظ خاک
vizard
نقاب محافظ
controlled atmosphere
گاز محافظ
shielded plate
صفحه محافظ
parry
محافظ باش
bulwarks
دیواره محافظ
protective reactor
راکتانس محافظ
protective cover
روکش محافظ
protect fuse
فیوز محافظ
protective earthing
زمین محافظ
line choking coil
پیچک محافظ خط
exposure suit
لباس محافظ
jet blast deflector
توری محافظ
fender curbs
جدول محافظ
preservative coating
روکش محافظ
protective switch
کلید محافظ
line choking coil
پیچک محافظ
cowling
روپوش محافظ
protective clothing
روپوش محافظ
light shield
محافظ نور
casing
لوله محافظ
pod
پوسته محافظ
guard plank
تخته محافظ
face guard
ماسک محافظ
pods
پوسته محافظ
mouthguard
محافظ دندان
conservator
نگهدارنده محافظ
escort guard
گارد محافظ
protective contact
کنتاکت محافظ
crystal ball
انتن رادار
radar trace
علامت رادار
radar network
شبکه ی رادار
radar quardship
نگهبانی رادار
crystal balls
انتن رادار
radar trapping
اختلال رادار
sidelooking airborne radar
رادار جانبی
corner reflector
پریکسوپ رادار
acquisition radar
رادار هدفیاب
radarman
متصدی رادار
radar operator
متصدی رادار
radar
دستگاه رادار
radar ranging
میدان رادار
radome
برج رادار
radar equipment
تجهیزات رادار
radar engineering
مهندسی رادار
radar beam
پرتو رادار
radar countermeasures
اقدامات ضد رادار
radar scope
صفحه رادار
teleran
رادار تلویزیونی
doppler radar
رادار داپلر
acquisition radar
رادار هدفیابی
radar boresight
محوریابی رادار
radar beacon
راهنمای رادار
doppler radar
رادار دوپلر
radar alimeter
فرازیاب رادار
search radar
رادار تجسسی
aircraft gun laying
رادار هواپیما
radome
اطاق رادار
agl
رادار هواپیما
aerial radar
رادار هوایی
radar man
متصدی رادار
counter circuit
کنتور رادار
sensor
رادار مراقبتی
radar location
موقعیت رادار
surveillance radar
رادار مراقبتی
radar installation
تاسیسات رادار
on guard
بحالت محافظ باش
leathers
لباس چرمی محافظ
packing
ماده محافظ کالاها.
coquille
محافظ دست شمشیرباز
escort of the color
گارد محافظ پرچم
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
tutelary
دارای محافظ وحامی
loricate
دارای پوسته محافظ
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
shells
عامل محافظ حفاظ
fire curtain
پرده محافظ اتش
glacis
حصاریا مانع محافظ
chain case
جعبه محافظ زنجیر
sconce
پرده یاپوشش محافظ
bibs
محافظ گلوی شمشیرباز
bib
محافظ گلوی شمشیرباز
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
brazing atmosphere
گاز محافظ جوش
facings
روکش محافظ دیوار
facing
روکش محافظ دیوار
handshield
سپر محافظ جوشکاری
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
shelling
عامل محافظ حفاظ
protective gas welding
جوشکاری با گاز محافظ
radiator grille
شبکه محافظ رادیاتور
shell
عامل محافظ حفاظ
face mask
ماسک محافظ صورت
bent
محافظ قالب بتن
protective coat
لایه یا قشر محافظ
windshields
شیشه محافظ باد
windshield
شیشه محافظ باد
protective layer
لایه یا روکش محافظ
screening elevation
تراز مانع رادار
sidelooking airborne radar
رادار با دید جانبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com