Dictiornary-Farsi | پوشش نسبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
comparative cover	پوشش نسبی


Search result with all words

comparative cover	پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
Other Matches

labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
bezel	پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet	ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
screens	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
cuticle	پوشش مو پوشش شاخی
guidance	هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material	مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
self relative	نسبی
consanguineous	نسبی
relative humidity	نم نسبی
proportional limit	حد نسبی
relative code	کد نسبی
relative	نسبی
proportional	نسبی
comparative	نسبی
comparatives	نسبی
respective	نسبی
relative location	ترتیب نسبی
relative jurisdiction	صلاحیت نسبی
persons related to another by descent	اقارب نسبی
persons related to another by parentage	اقارب نسبی
relative income	درامد نسبی
relative importance	اهمیت نسبی
relative majority	اکثریت نسبی
relative minimum	حداقل نسبی
relative minimum	می نیمم نسبی
relative motion	حرکت نسبی
relative maximum	حداکثر نسبی
relative maximum	ماکزیمم نسبی
relative movement	حرکت نسبی
relative nullity	بطلان نسبی
relative permeability	نفوذپذیری نسبی
relative density	چگالی نسبی
proportional tax	مالیات نسبی
relative compaction	تراکم نسبی
relationship by bood	قرابت نسبی
relative bearing	جهت نسبی
relative bearing	گرای نسبی
relative address	نشانی نسبی
relative humidity	رطوبت نسبی
relative harmonic content	مانده نسبی
relative frequency	بسامد نسبی
relative error	خطای نسبی
relative dispersion	پراکندگی نسبی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
relative address	آدرس نسبی
relativity	فرضیه نسبی
stranger in blood	غیر نسبی
consanguinity	قرابت نسبی
relative	خودی نسبی
genealogical	نسبی شجرهای
sib	منسوب نسبی
self relative address	نشانی نسبی
specific gravity	چگالی نسبی
comparative costs	هزینههای نسبی
comparative advantage	مزیت نسبی
whole blood	قرابت نسبی
proportional representation	انتخابات نسبی
blood relationship	خویشاوندی نسبی
blood relationship	قرابت نسبی
relative density	دانسیته نسبی
relationship by blood	خویشاوندی نسبی
relationship by blood	قرابت نسبی
comparative advantage	برتری نسبی
distortion factor	مانده نسبی
sanguinity	قرابت نسبی
relative velocity	سرعت نسبی
relative value	مقدار نسبی
relative term	لفظ نسبی
relative solvation	حلالپوشی نسبی
relative solubility	انحلالپذیری نسبی
relative prices	قیمتهای نسبی
relative precision	دقت نسبی
relative viscosity	گرانروی نسبی
relative wind	باد نسبی
relativeness	نسبی بودن
emissivity	تابش نسبی
specific gravities	چگالی نسبی
fractional error	خطای نسبی
ipsative scale	مقیاس نسبی
ipsative score	نمره نسبی
relativism	نسبی نگری
relative permitivity	گذردهی نسبی
antisubmarine screen	پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
purchasing power parity	نرخ نسبی مبادله
cultural relativism	نسبی نگری فرهنگی
of relative importance	دارای اهمیت نسبی
employment rate	میزان نسبی اشتغال
relative addressing	نشانی دهی نسبی
relative supersaturation	ابر سیری نسبی
strain	تغییر شکل نسبی
strain	افزایش طول نسبی
strains	تغییر شکل نسبی
relative value of pieces	ارزش نسبی سوارها
relativity of knowledge	نسبی بودن دانش
strains	افزایش طول نسبی
a matter of relative importance	موضوعی با اهمیت نسبی
true air speed	سرعت نسبی هواپیما
sound level	شدت نسبی صوت
relative refractory period	دوره بی پاسخی نسبی
relative bearing	سمت نسبی ناو
relative coding	برنامه نویس نسبی
relative coding	برنامه نویسی نسبی
relative coordinate system	دستگاه مختصات نسبی
relative deformation	تغییر شکل نسبی
relativize	بصورت نسبی در اوردن
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
relative addressing	نشان دهی نسبی
relative income hypothesis	فرضیه درامد نسبی
coefficient of relative efficiency organ	ضریب نسبی کارایی سازمان
simple strain	تغییر طول نسبی ساده
strain at failure	افزایش طول نسبی درگسیختگی
comparative ve	اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
relativity	فلسفه نسبیه نسبی بودن
california bearing ratio	توان باربری نسبی کالیفرنیا
bulk strain	تغییر شکل نسبی حجمی
bel	واحد شدت نسبی توان
recession	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
recessions	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
differential susceptibility and permeabi	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
elastic strain	تغییر شکل نسبی ارتجاعی
linear strain	تغییر شکل نسبی خطی
lateral strain	تغییر شکل نسبی جانبی
increase of strain	افزایش تغییر طول نسبی
cold straining	تغییر بعد نسبی در حالت سرد
strain energy	انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
stress strain diagram	نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
difference chart	جدول تعیین سمت و برد نسبی
elasticity of factor substitution	وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
stress strain curve	منحنی تنش به افزایش طول نسبی
superaerodynamics	ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
adjustable proportional module	نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
strain hardening	سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
limiting speed	بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
grade	الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
rotor incidence	زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
grades	الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
critical angle of attack	زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
tristimulus values	مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
ram	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
relative income hypothesis	براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
sailwing	هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
pitch control	کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
vertical take off and landing	هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
perianth	پوشش گل
camouflaging	پوشش
encrustations	پوشش
camouflages	پوشش
camouflaged	پوشش
camouflage	پوشش
cowling	پوشش
coverture	پوشش
encrustment	پوشش
envelopment	پوشش
revetment	پوشش
hypethral	بی پوشش
tunc	پوشش
sconce	پوشش
integument	پوشش
encrustation	پوشش
head gear	پوشش سر
involucre	پوشش
involucrum	پوشش
crustification	پوشش
casing	پوشش
casings	پوشش
envelope	پوشش
coated	پوشش
envelopes	پوشش
coatings	پوشش
jackets	پوشش
jacket	پوشش
shrouded	پوشش
mulch	پوشش
shroud	پوشش
mulches	پوشش
shield	پوشش
shields	پوشش
coats	پوشش
cowl	پوشش
cowls	پوشش
mask	پوشش
masks	پوشش
case	پوشش
cases	پوشش
capsule	پوشش
capsules	پوشش
reimbursements	پوشش
reimbursement	پوشش
surfaced	پوشش
linings	پوشش
covering	پوشش
coating	پوشش
tunic	پوشش