Dictiornary-Farsi | پیام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (9 milliseconds)

English	Persian
message	پیام
messages	پیام
signal	پیام
signaled	پیام
signalled	پیام
mssg	پیام


Other Matches

InBox	خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
challenge and reply	ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking	استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox	پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting	خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication	استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompts	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification	خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA	نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress	نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagram	استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagrams	استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code	سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
end	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
MTA	نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco	پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message	پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
acknowledge	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
black concept	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
i signal	پیام ای
drafter	منشی پیام
dummy message	پیام فریبنده
drafter	نویسنده پیام
dummy message	پیام دروغی
ems dispatch	پیام امس
end of massage	انتهای پیام
end of message	انتهای پیام
error message	پیام خطانما
intelligence signal	پیام خبری
buries	کد کردن پیام
bury	کد کردن پیام
immediate message	پیام فوری
burying	کد کردن پیام
heliogram	پیام افتابی
general message	پیام عمومی
fox message	پیام دوباره
flash message	پیام انی
burst pedestal	پایه پیام
ending	خاتمه پیام
encodes	کد کردن پیام
basegram	پیام از ساحل
sender	فرستنده پیام
encode	کد کردن پیام
blanking signal	پیام خاموشی
brightness signal	پیام روشنایی
transmissions	ارسال پیام
senders	فرستنده پیام
mayday	پیام اضطراری
color burst pedestal	پایه پیام
maydays	پیام اضطراری
clear text	پیام کشف
endings	خاتمه پیام
code message	پیام رمز
communicator	پیام دهنده
cryptogram	پیام پنهانی
diagnostic massage	پیام تشخیصی
transmission	ارسال پیام
start of message	اغاز پیام
radiotelegram	پیام تلگرافی
signal center	مرکز پیام
beginning of message	شروع پیام
procedure message	پیام معمولی
procedure message	پیام عادی
plaindress	پیام کشف
heading	سرلوحه پیام
routine message	پیام عادی
telephone message	پیام تلفنی
to send a message	پیام فرستادن
som	اغاز پیام
signal tracing	ردگیری پیام
video signal	پیام ویدئو
signal generator	پیام ساز
wilco	پیام را فهمیدم
bodies	متن پیام
headings	سرلوحه پیام
q signal	پیام کیو
message book	دفتر پیام
message retrieval	بازیابی پیام
message source	منشاء پیام
message switching	پیام گزینی
body	متن پیام
message heading	عنوان پیام
message queuing	صف بندی پیام
message feedback	بازخورد پیام
message center	مرکز پیام
privacy	استقلال پیام
message source	منبع پیام
meteorological message	پیام هواسنجی
plain text	پیام کشف
monochrome signal	پیام تکرنگ
message retrieval	استخراج پیام
encodes	رمز کردن پیام
wrong	پیام صحیح نیست
transmission security	تامین ارسال پیام
deciphers	ماشین کشف پیام
time of origin	زمان ارسال پیام
deciphered	ماشین کشف پیام
tape copy	پیام نوار شده
addressed	نشانی گیرنده پیام
encode	رمز کردن پیام
classification	طبقه بندی پیام
originators	صادر کننده پیام
originator	اقدام کننده پیام
radio	پیام رادیویی فرستادن
radioed	پیام رادیویی فرستادن
originator	صادر کننده پیام
radioing	پیام رادیویی فرستادن
radios	پیام رادیویی فرستادن
address	نشانی گیرنده پیام
classifications	طبقه بندی پیام
addresses	نشانی گیرنده پیام
decode	کشف کردن پیام
decoded	کشف کردن پیام
decodes	کشف کردن پیام
originators	اقدام کننده پیام
wrong	پیام غلط است
wronging	پیام صحیح نیست
cipher text	متن پیام رمز
proforma	پیام پیش نویس
color difference signal	پیام اختلاف رنگ
color gate	دریچه پیام رنگی
composite color signal	پیام رنگی مرکب
composite television signal	پیام مرکب تلویزیونی
massage accounting	ثبت اطلاعات پیام ها
delivery groups	گروه معروف پیام
multiple address message	پیام چند ادرسه
drafter	انشا کننده پیام
minus color signal	پیام رنگی منفی
message switching center	مرکز گزینش پیام
enciphere	رمز کردن پیام
eom	انتهای پیام essage
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
helio	ایینه مخابره پیام
message precedence	ارجحیت ارسال پیام
chrominance signal	پیام رنگ تابی
psychogram	پیام نوشته روح
carrier color signal	پیام رنگی حامل
synchronizing signal	پیام همزمان ساز
som	شروع پیام essage
wronging	پیام غلط است
wrongs	پیام صحیح نیست
signal to noise ratio	نسبت پیام به همهمه
wrongs	پیام غلط است
signal electrode	الکترد پیام ساز
carrier chrominance signal	پیام رنگ تابی
radiogram	مخابره پیام با بی سیم
radiograms	مخابره پیام با بی سیم
automatic message switching	انتخاب خودکار پیام
roger	مفهوم شد پیام را گرفتم
flash message	پیام برق اسا
radiographic	پیام رادیوتلگرافی فرستادن
burst gate	لامپ پیام گذار
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ
carrier color signal	پیام رنگ تابی
message book	دفتر یادداشت پیام
dispatches	عزیمت فرستادن پیام
dispatch	عزیمت فرستادن پیام
trafficked	داده پیام دریافتی
incoming	پیام دریافتی در کامپیوتر
dispatched	عزیمت فرستادن پیام
receipt	رسید پیام دریافت شد
receipts	رسید پیام دریافت شد
b y signal b y	پیام روشنایی ب- ایگرگ
released	اجازه ارسال پیام
releases	اجازه ارسال پیام
signal	ارسال پیام به کامپیوتر
release	اجازه ارسال پیام
traffic	داده پیام دریافتی
trafficking	داده پیام دریافتی
despatched	عزیمت فرستادن پیام
decipher	ماشین کشف پیام
signalled	ارسال پیام به کامپیوتر
traffics	داده پیام دریافتی
despatches	عزیمت فرستادن پیام
signaled	ارسال پیام به کامپیوتر
despatching	عزیمت فرستادن پیام
clear	پیام کشف روشن کردن
clearest	پیام کشف روشن کردن
paraphrased	تغییر الفاظ یالفظی پیام
paraphrasing	تغییر الفاظ یالفظی پیام
clearer	پیام کشف روشن کردن
paraphrase	تغییر الفاظ یالفظی پیام
paraphrases	تغییر الفاظ یالفظی پیام
weather code	پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
flames	ارسال پیام نامناسب به کاربر
sender	شخصی که پیام ارسال میکند
senders	شخصی که پیام ارسال میکند
incoming	حجم داده یا پیام دریافتی
ordinary	پیام معمولی از نظر ارجحیت
repeater	تکرارکننده پیام بازگو کننده
radmail	وسیله ارسال پیام رادیویی
flame	ارسال پیام نامناسب به کاربر