Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (14 milliseconds)
English
Persian
g y signal
پیام روشنایی جی ایگرگ
Search result with all words
b y signal b y
پیام روشنایی ب- ایگرگ
r y signal
پیام روشنایی ار ایگرگ
Other Matches
brightness signal
پیام روشنایی
InBox
خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
it is insensitive to light
روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink
روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
challenge and reply
ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox
پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
y deflection
انحراف ایگرگ
y axis
محور ایگرگ ها
y matrix
ماتریس ایگرگ
y axis
محور ایگرگ
y position
حالت- ایگرگ
y potentiometer
پتانسیومتر- ایگرگ
y cut
برش ایگرگ
y channel
کانال ایگرگ
authentication
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
x y selector
سلکتور ایکس- ایگرگ
x y switch
کلید ایکس- ایگرگ
Y'
ایگرگ پریم
[ریاضی]
Y prime
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
x y presentation
نمایش ایکس- ایگرگ
Y prime
ایگرگ پریم
[ریاضی]
Y'
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
prompts
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiograms
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
x y recorder
دستگاه ثبات ایکس- ایگرگ
y axis amplifier
تقویت کننده محور ایگرگ
y parameter
پارامتر چهار قطبی ایگرگ
UA
نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagrams
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ends
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco
پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
acknowledge
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
coordinated illumination
روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
lighted
روشنایی
lighting
روشنایی
clearness
روشنایی
night light
روشنایی شب
peeps
روشنایی کم
electric lighting
روشنایی
luminouity
روشنایی
luminance
روشنایی
lightness
روشنایی
lightest
روشنایی
peeped
روشنایی کم
peep
روشنایی کم
light
روشنایی
peeping
روشنایی کم
illuminations
روشنایی
luminosity
روشنایی
illumination
روشنایی
rushlight
روشنایی کم
illuminance
شدت روشنایی
illumination method
روش روشنایی
gaslight
روشنایی گاز
image brightness
روشنایی تصویر
full beam spread
باندکامل روشنایی
fluorescent light
روشنایی فلورسنت
intensity of illumination
شدت روشنایی
intensity level
سطح روشنایی
indirect lighting
روشنایی غیرمستقیم
illuminating aperture
روزنه روشنایی
illuminator
وسیله روشنایی
illumination method
سبک روشنایی
illumination change
تعویض روشنایی
incandescent lamp
لامپ روشنایی
illuminating system
سیستم روشنایی
illuminating gas
گاز روشنایی
light brightness control
کنترل روشنایی
illuminating fixture
لوازم روشنایی
illuminator
دستگاه روشنایی
illuminating engineering
تکنیک روشنایی
illuminating engineering
مهندسی روشنایی
lambert
واحد روشنایی
illuminating device
تجهیزات روشنایی
light adaptation
انطباق با روشنایی
illuminating beam
پرتو روشنایی
illumniation aperture
روزنه روشنایی
emergency lighting
روشنایی اضطراری
glimmered
روشنایی ضعیف
glimmerings
روشنایی ضعیف
glimmering
روشنایی ضعیف
incandescence
روشنایی سیمابی
luminosity
بازده روشنایی
illuminations
شدت روشنایی
optics
علم روشنایی
illumination
شدت روشنایی
looms
هاله روشنایی
looming
هاله روشنایی
loomed
هاله روشنایی
loom
هاله روشنایی
glimmers
روشنایی ضعیف
glimmer
روشنایی ضعیف
candlelight
روشنایی شمع
artifical light
روشنایی مصنوعی
asterism
روشنایی و نور
brightness control
پیچ روشنایی
electric light
روشنایی برقی
earth shine
روشنایی خاکستری
earth light
روشنایی خاکستری
glared
روشنایی زننده
glares
روشنایی زننده
direct lighting
روشنایی مستقیم
decorative ligthing
روشنایی تزیینی
country life
زندگی روشنایی
ray
روشنایی تشعشع
continuous illumination
روشنایی مداوم
flash
روشنایی مختصر
constant luminance
روشنایی ثابت
flashed
روشنایی مختصر
flashes
روشنایی مختصر
ceiling light
روشنایی سقفی
phosphorescence
روشنایی شب تابی
luminous flux
فلوی روشنایی
glare
روشنایی زننده
luminous flux
شار روشنایی
luminous flux
شاره روشنایی
luminous efficiency
راندمان روشنایی
luminous efficiency
ضریب روشنایی
luminance decay
کم شدن روشنایی
luminance channel
کانال روشنایی
ligting conditions
نسبتهای روشنایی
lighting unit
واحد روشنایی
lighting transformer
مبدل روشنایی
luminous intensity
شدت روشنایی
sustained illumination
روشنایی پایدار
sustained illumination
روشنایی مداوم
street lighting
روشنایی خیابان
search light illumination
روشنایی با نورافکن
room lighting
روشنایی اطاق
photometer
روشنایی سنج
photology
دانش روشنایی
phot
واحد روشنایی
lux meter
روشنایی سنج
luminous power
قوه روشنایی
lighting switch
کلید روشنایی
lighting source
منبع روشنایی
lighting set
دستگاه روشنایی
light gap
فاصله روشنایی
lighting mains
خط روشنایی اصلی
lighting line
سیم روشنایی
lighting feeder
تهیه روشنایی
light control
کنترل روشنایی
lighting engineering
مهندسی روشنایی
light conditions
نسبتهای روشنایی
lighting engineering
تکنیک روشنایی
lighting effect
اثر روشنایی
light meter
روشنایی سنج
lighting outlet
خروجی روشنایی
light point
منبع روشنایی
lighting control
کنترل روشنایی
lighting battery
باتری روشنایی
lighting plant
تاسیسات روشنایی
light fluctuation
نوسان روشنایی
lighting scheme
ترتیب روشنایی
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
it is pervious to light
روشنایی ازان می گذرد
at first light
در اولین روشنایی روز
to i. light from anything
گذر کردن روشنایی
over expose
زیاد روشنایی دادن
train lighting battery
باتری روشنایی ترن
lighting
سیستم روشنایی ماشین
sensitive to light
حساس نسبت به روشنایی
gas light
نور یا روشنایی گازی
photothermic
مربوط به گرماو روشنایی
lambent
دارای روشنایی ملایم
gas lights
نور یا روشنایی گازی
photomrtry
سنجش شدت روشنایی
front lighting
روشنایی جلو ساختمان
lighting point
محل یا نقطه روشنایی
lucifugous
گریزان از روشنایی روز
zodiacal light
روشنایی صبح کاذب
neon
شبیه روشنایی نئون
lighting hours
زمان روشنایی یا سوختن
lighting equipments
الات و ادوات روشنایی
illumination photometer
شدت روشنایی سنج
lighting cable
کابل نور روشنایی
illumination plan
طرح روشنایی منطقه
illuminations
روشن کردن منطقه روشنایی
friars lantern
روشنایی شبانه بر روی باطلاق
ligting conditions
شرایط روشنایی نسبتهای نور
lambency
ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
illumination
روشن کردن منطقه روشنایی
photorealistic
که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
intensity amplifier
تقویت کننده شدت روشنایی
continuous illumination
روشنایی پایدار منطقه رزم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com