English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
English Persian
steward پیشخدمت باشگاه
stewards پیشخدمت باشگاه
Other Matches
farmed باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farm باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farms باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
office boy پیشخدمت
messman پیشخدمت
tirewoman پیشخدمت زن
khidmatgar پیشخدمت
hand maid پیشخدمت زن
valet de chambre پیشخدمت
waiters پیشخدمت
waiter پیشخدمت
bellboy پیشخدمت
bellboys پیشخدمت
waitresses پیشخدمت زن
waitress پیشخدمت زن
garcon پیشخدمت مهمانخانه
callboy پادو یا پیشخدمت
ancilla پیشخدمت زن کلفت
busboy کمک پیشخدمت
barmaids پیشخدمت میخانه
barmaid پیشخدمت میخانه
busboys کمک پیشخدمت
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
waitress خانم پیشخدمت
servants خادم پیشخدمت
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
servant خادم پیشخدمت
tapster پیشخدمت میخانه
waiter آقای پیشخدمت
butler پیشخدمت سفره ابدارباشی
valet پیشخدمت مخصوص ملازم
pursuivant پیشخدمت درالتزام بودن
potboy پسرک یا پیشخدمت ابجوفروشی
indoor servant پیشخدمت یا ابداریا اشپز
butlers پیشخدمت سفره ابدارباشی
caddies پیشخدمت پیشخدمتی کردن
caddying پیشخدمت پیشخدمتی کردن
caddied پیشخدمت پیشخدمتی کردن
caddie پیشخدمت پیشخدمتی کردن
valeted پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting پیشخدمت مخصوص ملازم
valets پیشخدمت مخصوص ملازم
maids دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
maid دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
clubs باشگاه
club باشگاه
clubbed باشگاه
clubmate هم باشگاه
clup باشگاه
clubbing باشگاه
bellhops مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
bellhop مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
clubbing خاج باشگاه
common rooms باشگاه دانشجویان
common room باشگاه دانشجویان
hunt club باشگاه شکارچیان
indian club باشگاه هندیها
waives رد ادعای باشگاه
mess نهارخوری باشگاه
mess president رئیس باشگاه
mess treasurer حسابدار باشگاه
service club باشگاه افراد
stewards خدمه باشگاه
steward خدمه باشگاه
service club باشگاه سربازان
general manager مدیر باشگاه
waived رد ادعای باشگاه
waive رد ادعای باشگاه
clubs خاج باشگاه
football club [British Englisch] باشگاه فوتبال
clubbed خاج باشگاه
messes نهارخوری باشگاه
club خاج باشگاه
club sport باشگاه ورزشی
wardroom باشگاه افسران ناو
rotarian عضو باشگاه روتاری
messes غذاخوری باشگاه ناو
pavilion باشگاه بازیگران در انگلستان
clubhouse محل باشگاه وانجمن
gymkhanas ورزشگاه باشگاه ورزشی
mess غذاخوری باشگاه ناو
clubhouses محل باشگاه وانجمن
country clubs باشگاه خارج از شهر
jockey club باشگاه سوار کاران
hell fire club باشگاه جوانان بی پروا
country clubs باشگاه ورزشی وتفریحی
country club باشگاه خارج از شهر
jockey club باشگاه سوارکاران انگلستان
options حق باشگاه در تمدید قرارداد
gymkhana ورزشگاه باشگاه ورزشی
option حق باشگاه در تمدید قرارداد
mess treasurer متصدی صندوق باشگاه
golf club باشگاه گلف بازان
pavilions باشگاه بازیگران در انگلستان
pro shop فروشگاه باشگاه حرفهای
country club باشگاه ورزشی وتفریحی
YMCAs مخفف باشگاه جوانان مسیحی
YMCA مخفف باشگاه جوانان مسیحی
unattached بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
glee club کلوب یا باشگاه اواز و سرود
protection and indemnity club باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
YWCAs مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCA مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
clubbing :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
to go clubbing به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
clubs :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubbed :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
club :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
man a bout town ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
p&l club club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
sluts دختر بی شرم دختر پیشخدمت
slut دختر بی شرم دختر پیشخدمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com