Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
steerage way
پیشروی در سمت حرکت یکان
Other Matches
advance march
پیشروی حرکت به جلو
intransit
یکان در حال حرکت
command axis
محور حرکت یکان
advance
پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advances
پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advancing
پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
train headway
فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
enroute personnel
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
tacks
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
advances
پیشروی پیشروی کردن
advancing
پیشروی پیشروی کردن
advance
پیشروی پیشروی کردن
zeroed out
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
tenant
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
force augmentation
تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
tenants
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
visit of courtesy
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
combat arms
یکان رزمی یکان درگیر در رزم
line replacement
یکان تعویض کننده یکان جبهه
designation
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
subactivity
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
parent
یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
designations
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
detailing
شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail
شرح مفصل یکان بقیه یکان
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
tactical element
یکان رزمی یکان تاکتیکی
unit mill
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
shadower
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
command information program
برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
improvement
پیشروی
progress
پیشروی
antecedence
پیشروی
advance
پیشروی
progressions
پیشروی
progression
پیشروی
onrush
پیشروی
progression
پیشروی
victory
پیشروی
victories
پیشروی
advancing
پیشروی
march
پیشروی
advance
پیشروی
head way
پیشروی
advances
پیشروی ها
marched
پیشروی
marches
پیشروی
marching
پیشروی
proceedings
پیشروی ها
precession
پیشروی
law of progression
قانون پیشروی
advances
پیشرفت پیشروی
advances
: پیشروی پیشرفت
advance
پیشرفت پیشروی
gain ground
پیشروی کردن
marine transgression
پیشروی دریا
birl
پیشروی باچرخیدن
advancing
پیشرفت پیشروی
axis of advance
محور پیشروی
progressing
پیشرفت پیشروی
progresses
پیشرفت پیشروی
progressed
پیشرفت پیشروی
progress
پیشرفت پیشروی
grind out
پیشروی مختصر
saltation
پیشروی بتدریج
speed of advance
سرعت پیشروی
advance force
نیروی پیشروی
self advancement
پیشروی نفس
set forward
فشار پیشروی
casualty staging unit
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
aeromedical unit
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
advancing units
یکانهای پیشروی کننده
get by
مخفیانه پیشروی کردن
ground grainer
مهاجمی که پیشروی میکند
lunges
پیشروی ناگهانی خیز
lunging
پیشروی ناگهانی خیز
sitzkrieg
جنگ بدون پیشروی
lunge
پیشروی ناگهانی خیز
lunged
پیشروی ناگهانی خیز
heads up
وضعیت مسیر پیشروی
marching order
[travel order]
دستور پیشروی
[ارتش]
heads up
سمت مسیر پیشروی
staging unit
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
cellular unit
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
guiden
پرچم یکان پرچم نماینده یکان
division slice
یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
covered approach
پیشروی پوشیده معابر مخفی
lockstep
پیشروی افراد پشت سریکدیگر
to issue marching order
دستور پیشروی دادن
[ارتش]
advance to contact
پیشروی برای اخذ تماس
sternway
پیشروی ناواز سمت پاشنه
blocks
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
progressive attack
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
blocked
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
advance variation
واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
lap course
جهت پیشروی نوار مین روبی
marches
نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
march
نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marched
نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marching
نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
chains
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
first down
اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
accompanying fire
اتشی که پیاده نظام در زیران پیشروی میکند
chain
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
unit
یکان
units
یکان
formation
یکان
singly
یکان یکان
gain ground
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
separated
یکان مستقل
sergeants
سرگروهبان یکان
boundaries
حدود یکان
joint command
یکان مشترک
separate
یکان مستقل
straggler
گم شده از یکان
identification code
کدشناسایی یکان
sergeant
سرگروهبان یکان
boundary
حدود یکان
straggler
دورافتاده از یکان
stragglers
دورافتاده از یکان
stragglers
گم شده از یکان
installation type
نوع یکان
intercommand
بین یکان
naval activity
یکان دریایی
organization chart
نمودارسازمان یکان
service unit
یکان خدمات
service force
یکان خدمات
parent
یکان اولیه
trains
عقبه یکان
presence
فرستی در یکان
trains
بنه یکان
trained
عقبه یکان
trained
بنه یکان
train
عقبه یکان
train
بنه یکان
retraining command
یکان بازاموزی
troop basis
مبنای یکان
troop unit
یکان صنفی
motor unit
یکان موتوری
organizational
یکان سازمانی
support command
یکان پشتیبانی
tactical command
یکان تاکتیکی
mixed
یکان مختلط
single unit
یکان مستقل
single unit
یکان منفرد
shock troops
یکان ضربت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com