Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
Other Matches
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
unexpected	پیش بینی نشده
unpredictable	پیش بینی نشده
unforeseen	پیش بینی نشده
unexpected inflation	تورم پیش بینی نشده
unforeseen expenses	هزینههای پیش بینی نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
contingent fund	اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
off guard <idiom>	غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
unbowed	خم نشده
uncharged	پر نشده
unquestioned	استنتاق نشده
undisiplined	تربیت نشده
unpublished	نشر نشده
undefined	تعریف نشده
unexploded	منفجر نشده
unpublished	چاپ نشده
unguarded	حساب نشده
unearned	کسب نشده
unconnected	وصل نشده
unsettled	تصفیه نشده
undirected	هدایت نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
unquestioned	بحث نشده
uncircumcised	ختنه نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncoditioned	شرط نشده
undeeded	در سندقید نشده
unguarded	حراست نشده
unquestioned	بررسی نشده
wound less	زخمی نشده
unworn	استعمال نشده
unleached	سفید نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unpolished	پرداخت نشده
unpremediated	تصور نشده
unstudied	مطالعه نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unsaturate	اشباع نشده
unsight	دیده نشده
unsaturated	اشباع نشده
unshod	نعل نشده
unsaved	پس انداز نشده
unwashed	شسته نشده
unseen	مکشوف نشده
unnormalized	هنجار نشده
unlicked	لیسیده نشده
unfinished	تمام نشده
unsought	کاوش نشده
unworn	کهنه نشده
unoccupied	اشغال نشده
opens	واریز نشده
opened	واریز نشده
open	واریز نشده
unspotted	ننگین نشده
unset	ثابت نشده
inedited	چاپ نشده
haggard	رام نشده
uncut	بریده نشده
uncut	قطع نشده
uncut	از هم جدا نشده
unclaimed	مطالبه نشده
savaging	رام نشده
savages	رام نشده
savaged	رام نشده
savage	رام نشده
unabated	کاسته نشده
unadulterated	مخلوط نشده
unsung	خوانده نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	سروده نشده
unfulfilled	اجرا نشده
unfulfilled	انجام نشده
unattached	توفیق نشده
unattached	اعزام نشده
uninvited	دعوت نشده
unpaid	پرداخت نشده
unbidden	دعوت نشده
unalloyed	الیاژ نشده
uncontrolled	کنترل نشده
uncontrolled	مهار نشده
unchanged	عوض نشده
unabridged	کوتاه نشده
unabridged	تلخیص نشده
uncommitted	تقبل نشده
undisturbed	مختل نشده
sightless	دیده نشده
unseen	مشاهده نشده
in quires	صحافی نشده
in sheets	صحافی نشده
increate	افریده نشده
inedited	منتشر نشده
inextinct	نیست نشده
innascible	زایده نشده
intemerate	بی ناموس نشده
non switched line	خط گزینه نشده
roughdry	اطو نشده
tenantless	اشغال نشده
the date was not specified	نشده بود
unaccommodated	فراهم نشده
unaccomplished	انجام نشده
unbacked	رام نشده
imperforate	منگنه نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
unbroken	رام نشده
outstandingly	پرداخت نشده
outstandingly	تصفیه نشده
outstandingly	وصول نشده
outstandingly	واریز نشده
outstanding	پرداخت نشده
outstanding	تصفیه نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	واریز نشده
unasked	سوال نشده
autochthonous	جابجا نشده
unmitigated	کاسته نشده
uncharted	اکتشاف نشده
unbowed	سر کوب نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
inviolate	نقض نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
undetected	کشف نشده
unaudited <adj.>	بررسی نشده
untested <adj.>	تست نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
inexact	درست نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	تست نشده
unchecked <adj.>	بررسی نشده
unevaluated <adj.>	بررسی نشده
unexamined <adj.>	بررسی نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	بررسی نشده
untested <adj.>	بررسی نشده
unaudited <adj.>	تست نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
unchecked <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
unverified <adj.>	تست نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com