Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (37 milliseconds)
English
Persian
post date
پیش تاریخ کردن
Search result with all words
weighting
مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
supplement
اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplemented
اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplementing
اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplements
اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
chronologize
بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
historify
مورخ رسمی تاریخ نویس ل کردن
backdate
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdated
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdates
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
Other Matches
antedated cheque
چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
antedated
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
martyrology
تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
antedate
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedates
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
hagiology
تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
date
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
prehistory
ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
dates
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
protohistory
تاریخ ماقبل تاریخ
with effect from
از تاریخ ...
dateless
بی تاریخ
era
تاریخ
eras
تاریخ
dates
[appointments]
تاریخ ها
appointment
تاریخ
date
[appointment]
تاریخ
appointed days
تاریخ ها
appointments
تاریخ ها
as of
از تاریخ
as from
از تاریخ ,
date
تاریخ
no date
بی تاریخ
undated
بی تاریخ
appointed day
تاریخ
dates
تاریخ
coetaneous
هم تاریخ
coeval
هم تاریخ
history
تاریخ
histories
تاریخ
epochs
مبدا تاریخ
completion date
تاریخ تکمیل
termination date
تاریخ پایان
current date
تاریخ جاری
due date
تاریخ تادیه
due date
تاریخ سررسید
postdate
تاریخ ماقبل
postdated
تاریخ ماقبل
postdates
تاریخ ماقبل
postdating
تاریخ ماقبل
creation date
تاریخ ایجاد
epoch
مبدا تاریخ
dated
تاریخ دار
economic history
تاریخ اقتصادی
stale cheque
چک تاریخ گذشته
historians
تاریخ نویس
date of shipment
تاریخ حمل
date of issuance
تاریخ صدور
date of acquisition
تاریخ خریداری
date of maturity
تاریخ انقضاء
chronogram
ماده تاریخ
historian
تاریخ گزار
historian
تاریخ نویس
julain date
تاریخ ژولین
the date was not specified
تاریخ ان معلوم
delivery date
تاریخ تحویل
closing date
تاریخ انقضاء
datable
تاریخ گذاردنی
dateline
تاریخ گذاری
historians
تاریخ گزار
date in issuing
تاریخ صدور
prehistory
پیش تاریخ
natural historian
تاریخ نویس
date of maturity
تاریخ سررسید
backdating date
پیش تاریخ
expiry date
تاریخ انقضاء
date
نخل تاریخ
expiration date
تاریخ انقضا
out of date
از تاریخ گذشته
creation date
تاریخ افرینش
dates
نخل تاریخ
value date
تاریخ ارزش
in chronological order
به ترتیب تاریخ
shelf life
تاریخ مصرف
maintenance history
تاریخ تعمیرات
acceptance date
تاریخ قبولی
natural history
تاریخ طبیعی
maturity date
تاریخ سررسید
literary history
تاریخ ادبیات
basic date
تاریخ ترفیع
chronological
به ترتیب تاریخ
modern history
تاریخ معاصر
intellectual history
تاریخ اندیشه ها
dateable
تاریخ گذاردنی
historicity
تاریخ گرایی
Ancient history
تاریخ باستان
effective date
تاریخ اجرا
system date
تاریخ سیستم
date of birth
تاریخ تولد
prehistory
ماقبل تاریخ
prehistoric times
ازمنه ماقبل تاریخ
to go down in history
در تاریخ ثبت شدن
historical determinism
اعتقاد به جبر تاریخ
post date
تاریخ اینده گذاشتن
cryptodate
کلید تاریخ رمز
An Out line of European history .
کلیات تاریخ اروپ؟
historically
بشکل تاریخ دراوردن
hagiologist
نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
datable
قابل تعیین تاریخ
dateable
قابل تعیین تاریخ
economic interpretation of history
تفسیر اقتصادی تاریخ
Date and place of departure.
تاریخ ؟ محل حرکت
Antiquity
جهان باستانی
[تاریخ]
value date
تاریخ اجرا والور
dateline
محل تاریخ گذاری
up to now
تا کنون تا این تاریخ
What is todays date ?
تاریخ امروز چیست ؟
the Classical World
[the Ancient World]
جهان باستانی
[تاریخ]
even
دارای همان تاریخ
date of change of acountability
تاریخ تسویه حساب
of even date
دارای همان تاریخ
from the date on wards
از این تاریخ به بعد
early German history
تاریخ ابتدایی آلمان
expiry date of the credit
تاریخ انقضای اعتبار
date time group
گروه تاریخ و زمان
the christian era
مبدا تاریخ میلادی
era
اغاز تاریخ عصر
effective date
تاریخ شروداجرای دستورالعمل
landmarks
نقطه تحول تاریخ
historic
معروف مبنی بر تاریخ
historian
تاریخ دان مورخ
landmark
نقطه تحول تاریخ
misdate
تاریخ غلط گذاشتن
back dated
پیش تاریخ شده
chronologically
به ترتیب زمان یا تاریخ
chronological
دارای تسلسل تاریخ
azoic
دوران ماقبل تاریخ
Death keeps no calendar.
<proverb>
مرگ تاریخ ندارد.
historians
تاریخ دان مورخ
completion date
تاریخ انجام کار
The prehistoric creatures .
موجودات ماقبل تاریخ
letter of even date
نامه همین تاریخ
morphology
تاریخ تحولات لغوی
eras
اغاز تاریخ عصر
medizeval history
تاریخ قرون وسطی
post dating an instrument
تاریخ مقدمی را در سند قیدکردن
naturalistic
وابسته به تاریخ علوم طبیعی
historicize
بعنوان تاریخ نشان دادن
to dungeon somebody
به زندان انداختن کسی
[تاریخ]
to cast
[throw]
somebody into the dungeon
به زندان انداختن کسی
[تاریخ]
basic date
تاریخ شروع خدمت در هردرجه
History is the best testimony.
تاریخ بهترین شاهد است
phylogeny
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
mythologically
از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
exergue
جای تاریخ سکه یا مدال
accommodation date
تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
afterdate
تاریخ چیزیرا موخر گذاردن
erenow
پیش ازاین تااین تاریخ
dates
تاریخ روز و ماه و سال
cryptodate
تاریخ استفاده از کلید رمز
international date line
خط بین المللی تغییر تاریخ
write-ups
به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن
Date of departure . Departure date.
تاریخ عزیمت (روز حرکت )
date
تاریخ روز و ماه و سال
data break
تاریخ تعویض کلید رمز
In chronological order.
بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
write-up
به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن
A prehistoric fossil.
یک سنگواره (فسیل ) ماقبل تاریخ
From the historic times.
اززمانیکه تاریخ نشان می دهد
write up
به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن
assyriologist
متخصص در زبان و تاریخ وهنر اشور
The rental agreement has exprired.
تاریخ قرارداد اجاره سر آمده است
chronicling
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
assyriology
مطالعهء زبان و هنر و تاریخ اشور
chronicle
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles
شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
The date of the meeting has been advanced.
تاریخ جلسه جلو افتاده است
minimum durability date
[MDD]
تاریخ مصرف
[روی غذا یا دوا]
to cast
[throw]
somebody into the dungeon
به سیاه چال انداختن کسی
[تاریخ]
to dungeon somebody
به سیاه چال انداختن کسی
[تاریخ]
mammoth
فیل بزرگ دوره ماقبل تاریخ
best-before date
[BBD]
تاریخ مصرف
[روی غذا یا دوا]
best-by date
تاریخ مصرف
[روی غذا یا دوا]
mammoths
فیل بزرگ دوره ماقبل تاریخ
bill falls due on
تاریخ سر رسید اسناد مدت دار
broch
[ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
parachronism
اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
hagiography
شرح زندگی اولیاء ومقدسین تاریخ انبیاء
sailing date
تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
heading
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
prehistorian
مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
chronological order
ترتیب رکوردها و فایل ها با توجه به تاریخ آنها
headings
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
up to d.
تمام شده تا تاریخ فعلی تازه جدید
diachronic
تحمولات زبانی یک ملت درادوار مختلف تاریخ
deferred dividened
سود اعلام شده و قابل پرداخت در تاریخ معین
chronology
شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
generation
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generations
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
chronology
تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
christian era
مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
diachrony
تغییراتی که در ادوار مختلف تاریخ دریک زبان یک ملت پدید می اید
Best before:
تا این تاریخ مصرف شود :
[برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
cist
[قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
isagogics
گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
franking machine
دستگاهی که تاریخ و هزینه پست را روی کاغ چاپ میکند نقش تمبر
the German issue
مسئله آلمان
[تاریخ]
[بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
the German question
مسئله آلمان
[تاریخ]
[بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
garbage
داده یا اطلاعی که دیگر لازم نیست چون خارج از تاریخ است یا غلط دارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com