English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (2 milliseconds)
English Persian
geometric twist پیچش هندسی
Other Matches
diagrammatic وابسته بشکل یاخط هندسی نمایش داده شده باخطوط هندسی
turret motife طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
rashwan medallion ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
deflection پیچش
ten smus پیچش
torsion پیچش
buckling پیچش
curvature پیچش
backing off پس پیچش
deflections پیچش
intorsion پیچش
intortion پیچش
resonantly با پیچش و ارتعاش
torsion dynamometer پیچش سنج
deflexion انحراف پیچش
lock torque قفل پیچش
wrests چرخش پیچش
number of threads تعداد پیچش ها
torsion recorder ضباط پیچش
torsion modulus مدول پیچش
wresting چرخش پیچش
torsion test ازمایش پیچش
wrest چرخش پیچش
wrested چرخش پیچش
direction of thread سوی پیچش پیچ
draw shot ضربه با پیچش به عقب
eversion پیچش کف پا به طرف خارج
intortion پیچش ساقه انعطاف
inversions پیچش کف پا به طرف داخل
inversion پیچش کف پا به طرف داخل
intorsion پیچش ساقه انعطاف
resonances پیچش صدا طنین
resonance پیچش صدا طنین
curling پیچش یا حلقه زنی
torsional rigidity استحکام در مقابل پیچش
torque twist curve منحنی گشتاور و پیچش
torsion resistant مقاوم در برابر پیچش
crimps پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped پیچش وانقباض عضله درخواب
crimp پیچش وانقباض عضله درخواب
twist دوران حول محور افقی پیچش
twisting دوران حول محور افقی پیچش
twists دوران حول محور افقی پیچش
outswinger توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
geometric هندسی
diagram خط هندسی
geometrical هندسی
arabic notation هندسی
diagrams خط هندسی
out and in گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
geometric similarity تشابه هندسی
geometric series سریهای هندسی
geometrical figures اشکال هندسی
geometrical isomer ایزومر هندسی
geometrical isomerism همپاری هندسی
geometrical isomerism ایزومری هندسی
mean proportional واسطه هندسی
geometric shapes اشکال هندسی
graph نمایش هندسی
diagrammatically بشکل هندسی
diagrammatically باخطوط هندسی
graphs نمایش هندسی
loci مکان هندسی
locus مکان هندسی
numerals هندسی رقومی
numeral هندسی رقومی
geometric progression تصاعد هندسی
geometric pitch گام هندسی
geometric mean میانگین هندسی
graphically با نمایش هندسی
geometric growth رشد هندسی
diagram شکل هندسی
diagrams شکل هندسی
chinese fret [زنجیره ی هندسی چینی]
geometrical progression فرایازی یا تصاعد هندسی
graph نقشه هندسی گرافیک
graphs نقشه هندسی گرافیک
locus مکان هندسی مرکزها
geometric illusion خطای ادراکی هندسی
locus of centres مکان هندسی مرکزها
wash in پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
axonometric projection طرح های هندسی [معماری]
geodesic dome گنبد متشکل ازسطوح هندسی
geometry of numbers نظریه هندسی اعداد [ریاضی]
geometrize از روی قواعد هندسی کارکردن
geometrize با قواعد هندسی درست کردن
Boldaji rug قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
topographic maps نقشههای توپوگرافی یانقشههای هندسی زمین
geoid جسم هندسی شبیه به شبه کره
aberration عدم دقت هندسی سیستم های اپتیکی
endless knots طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
model geometric نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
geometrid خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
cogo یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
planimeter دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
card-cut [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
pitch speed حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
pectinated line [خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
Floret [rosette] [طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
hug the rail غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
burl [nep] گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
fractal <adv.> <noun> شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
pitch line مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
snap pass پاس سریع با پیچش سریع مچ
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
relief maps نقشههای توپوگرافی نقشههای هندسی زمین
centroid در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
caucasus منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
malthusian theory of population فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
Mamluk Carpets فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Afshar design طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
geometric design طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
pendant سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
geometrical percentage درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com