Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (3 milliseconds)
English
Persian
hake
چارچوب
rack
چارچوب
racked
چارچوب
racks
چارچوب
wracked
چارچوب
wracks
چارچوب
frame
چارچوب
quadrat
چارچوب
casing
چارچوب
Other Matches
door frame
چارچوب در
door case
چارچوب در
door set
در با چارچوب
door-case
چارچوب در
door-frame
چارچوب در
saw gate
چارچوب اره
machine frame
چارچوب دستگاه
time frame
چارچوب زمانی
time frames
چارچوب زمانی
plan frame
چارچوب برنامه
crane frame
چارچوب جرثقیل
chassis frame
چارچوب شاسی
framework
چارچوب چهارچوبه
frameworks
چارچوب چهارچوبه
gratings
چارچوب اهنی
threshholds
استانه چارچوب
threshold
استانه چارچوب
grating
چارچوب اهنی
thresholds
استانه چارچوب
door-jamb
[تیر عمودی چارچوب در]
frame
قاب چارچوب کمان
frame
چارچوب گرفتن طرح کردن
escoinson
[گوشه تیر عمودی چارچوب]
locomotive frame drilling machine
دستگاه مته چارچوب لوکوموتیو
chimney-jamb
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
housing
چارچوب قسمت ساکن دستگاه
attic door-case
[چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
fusuma
[چارچوب متحرک در خانه های ژاپنی]
Gibbs surround
[معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
stillage
چارچوب یاچارپایهای که چیزیرا روی ان می گذارندتاابش کشیده شود
go cart
چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
overlap
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlapped
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlaps
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
walking chair
چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
jigs
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com