Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
ammunition pit
چاله مهمات
Other Matches
antimateriel ammunition
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
pool
چاله اب
pools
چاله اب
pooled
چاله اب
pit
چاله
depression
چاله
depressions
چاله
boxes
چاله
box
چاله
ditch
چاله
water hole
چاله اب
pot hole
چاله
ditched
چاله
pits
چاله
ditches
چاله
borings
چاله
armpits
چاله زیربغل
pockety
چاله دار
pits
چاله خرج
trench
چاله و ترانشه
trenches
چاله و ترانشه
pitting
چاله کنی
armpit
چاله زیربغل
sump
چاله سنگر
puddle
چاله فاضل اب
sump
چاله نارنجک
sumps
چاله سنگر
puddles
چاله فاضل اب
pit
چاله خرج
sumps
چاله نارنجک
streetwise
چاله میدانی
borrow pit
چاله خاکبرداری
chain locker
چاله زنجیر
FI'll the pit with earth
چاله را با خاک پ؟ کن
pool
برکه چاله اب
pooled
برکه چاله اب
sullage pit
چاله نارنجک
soakage pit
چاله نارنجک
silt pit
چاله رسوب
pitted
سوراخ سوراخ چاله چاله
pools
برکه چاله اب
lubritorium
چاله سرویس
rutty
پر چاله چوله
loblolly
چاله گل الود
inventory fraction
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
chain pipe
دهانه چاله زنجیر
soakage pit
چاله زه کشی سنگر
ashpit
چاله مخصوص خاکستر
foundry pit
چاله ریخته گری
craters
چاله ترکش گلوله ها
crater
چاله ترکش گلوله ها
plashy
مانند ابگیریا چاله
recoil pit
چاله تیر قائم
high angle pit
چاله مخصوص اجرای تیرقائم
recoil pit
چاله عقب نشینی لوله
batardeau
[دیوار عمود بر روی گودال یا چاله]
cratering charge
خرج مخصوص تهیه چاله تخریب
armpit
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
water jump
چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
Better go around than fall into the dithc..
<proverb>
از کنار برو تا در چاله نیفتى .((ایتیاط در هر شرطى اصلی است))..
munitions
مهمات
ammo
مهمات
ordnance
مهمات
ammunition
مهمات
munition
مهمات
ordnace
مهمات
cave
زاغه مهمات
caisson
واگون مهمات
caisson
صندوق مهمات
blank ammunition
مهمات مشقی
blank ammunition
مهمات مانوری
ball ammunition
مهمات مانوری
ammunition pit
زاغه مهمات
ammunition trains
بنه مهمات
artillery ammunition
مهمات توپخانه
armed ammunition
مهمات مسلح
service ammunition
مهمات جنگی
piggy back
کیسه مهمات
separate ammunition
مهمات مجزا
live ammunition
مهمات جنگی
separate loading
مهمات مجزا
inert ammunition
مهمات مشقی
inert ammunition
مهمات بی اثر
service ammunition
مهمات رزمی
igloo space
زاغههای مهمات
munitioneer
مهمات ساز
fixed ammunition
مهمات ثابت
practice ammunition
مهمات مشقی
explosive ordnance
مهمات منفجره
drill ammunition
مهمات مشقی
cook off
گل کردن مهمات
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
munitions of war
مهمات جنگی
ammunition lot
نوبه مهمات
bunkers
زاغه مهمات
live
مهمات جنگی
ammunition credit
سهمیه مهمات
ammunition condition
وضعیت مهمات
ammunition chest
جعبه مهمات
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
lived
مهمات جنگی
ammunition carrier
مهمات بیار
ammunition barricade
بستههای مهمات
bunker
زاغه مهمات
load
بارگیری مهمات
loads
بارگیری مهمات
ammo zero
مهمات تمام
magazine
انبار مهمات
magazines
انبار مهمات
caves
زاغه مهمات
tracer
مهمات رسام
ammunition dump
زاغه مهمات
ammunition handler
متصدی مهمات
ammunition dump
انبار مهمات
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
ammunition loading line
خط بارگیری مهمات
inert
مهمات مشقی
tracers
مهمات رسام
ammunition depot
انبار مهمات
lot
نوبه مهمات
arsenals
انبار مهمات جنگی
magazine space
محوطه زاغه مهمات
shell room
انبار مهمات ناو
racked
قفسه مهمات و وسایل
armement
مهمات کشتی جنگی
lot number
شماره نوبه مهمات
rack
قفسه مهمات و وسایل
inventory lot
نوبه ذخیره مهمات
racks
قفسه مهمات و وسایل
arsenal
انبار مهمات جنگی
wracked
قفسه مهمات و وسایل
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
type load
نوع بار مهمات
type load
نوع مهمات هواپیما
ordnance
مهمات ساز وبرگ
semifixed
مهمات نیمه ثابت
ordnance
مربوط به اسلحه و مهمات
prescribed load
بار مهمات مجاز
loading
بارگیری مهمات درهواپیما
wracks
قفسه مهمات و وسایل
paracaisson
گاری مهمات کش دستی
igloo space
زاغه بتونی مهمات
gunrunner
قاچاقچی اسلحه و مهمات
ammunition handler
متصدی جابجایی مهمات
armed ammunition
مهمات اماده انفجار
ammo plus
مهمات بیش از نصف
ammo minus
مهمات کمتر از نصف
gun room
مخزن مهمات درکشتی
ammunition credit
سهمیه مهمات ذخیره
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
ammunition lift capability
مقدورات حمل مهمات
ammunition day of supply
روز اماد مهمات
ammunition modification
بهتر سازی مهمات
destruction area
منطقه تخریب مهمات
ammunition depot
محل نگهداری مهمات
ammunition point
نقطه اماد مهمات
ammunition depot
محل تدارک مهمات
ammunition available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
dunnage
روپوش مهمات ضربه گیر
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
color codig
علامت گذاری کردن مهمات
deck board
کف یا رویه پالت حمل مهمات
required supply rate
نواخت مهمات مورد نیاز
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
feed belt
نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
ammunition lift capability
فرفیت حمل ونقل مهمات
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
color band
نوار رنگی روی جعبه مهمات
ammunition and toxic material open space
انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
small lot
نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
tarpaulins
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
tarpaulin
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
inventory lot
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
inert ammunition
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
functional condition code
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
ordnance data
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
depots
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
depot
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
magazine flooding system
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
ordnance service
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
standard load
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
deliveries
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
delivery
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
season cracking
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
rack space
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
lot integrity
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
sponson
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com