English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
double talk چاپلوسی و زبان بازی
Other Matches
charlatanry زبان بازی
charlatanism زبان بازی
mountebankery زبان بازی
prevaricating زبان بازی کردن
prevaricates زبان بازی کردن
prevaricated زبان بازی کردن
equivocated زبان بازی کردن
prevaricate زبان بازی کردن
palter زبان بازی کردن
equivocate زبان بازی کردن
equivocating زبان بازی کردن
equivocates زبان بازی کردن
sophistry زبان بازی برهان تراشی
fraise چاپلوسی چاپلوسی کردن
quibbled زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbling زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibble زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbles زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
sycophancy چاپلوسی
soft-soaping چاپلوسی
flattery چاپلوسی
subserviency چاپلوسی
lip service چاپلوسی
adulation چاپلوسی
toadyism چاپلوسی
sliminess چاپلوسی
subservience چاپلوسی
soft-soap چاپلوسی
soft-soaped چاپلوسی
flunkeyism چاپلوسی
obsequiousness چاپلوسی
soft-soaps چاپلوسی
soft soap چاپلوسی
lip-service چاپلوسی
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
wagtails چاپلوسی کردن
sweet talk چاپلوسی کردن
to oil one's tongue چاپلوسی کردن
wagtail چاپلوسی کردن
subservience or cy کمک چاپلوسی
truckle چاپلوسی کردن
fleech چاپلوسی کردن
gloze چاپلوسی کردن
to speak with a sweet tongue <idiom> چاپلوسی کردن
to talk with the tongues of angels <idiom> چاپلوسی کردن
flatters چاپلوسی کردن
flatter چاپلوسی کردن
blarney چاپلوسی مداهنه
butter چاپلوسی کردن
buttered چاپلوسی کردن
collogue چاپلوسی کردن
butters چاپلوسی کردن
buttering چاپلوسی کردن
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
cajoling گول زدن چاپلوسی
soft-soaping چاپلوسی کردن تملق
soft-soap چاپلوسی کردن تملق
cajoles گول زدن چاپلوسی
cajoled گول زدن چاپلوسی
cajole گول زدن چاپلوسی
soft-soaped چاپلوسی کردن تملق
pour it on thick <idiom> ماهرانه چاپلوسی کردن از
greased چاپلوسی روغن زدن
soft soap چاپلوسی کردن تملق
lay it on with trowel اشکارا چاپلوسی کردن
greasing چاپلوسی روغن زدن
grease چاپلوسی روغن زدن
soft-soaps چاپلوسی کردن تملق
play up to someone <idiom> با چاپلوسی سودبدست آوردن
to pander to somebody's ego <idiom> برای کسی چاپلوسی کردن
to schmooze somebody برای کسی چاپلوسی کردن
to butter somebody up برای کسی چاپلوسی کردن
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
courtliness نزاکت- اراستگی- چاپلوسی- حرمت گذاری
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
parrotry بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
glib چرب زبان زبان دار
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic زبان تازی زبان عربی
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
To sponge on some one . کاسه لیسی کردن ( چاپلوسی کردن یا انگه شدن )
slaver اب دهان اب دهان روان ساختن چاپلوسی کردن
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
blandish نوازش کردن چاپلوسی کردن
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
suck up to some one پیش کسی خود شیرینی کردن پیش کسی چاپلوسی کردن
apl language زبان ای پی ال
as one man با یک زبان
apt language زبان ای پی تی
language lab زبان
tongue زبان
c++ زبان ++C
language زبان
language زبان
glossa زبان
languages زبان ها
tongueless بی زبان
abuser بد زبان
rpg language زبان ار پی جی
abusers بد زبان
tongue [language] زبان
report progarm generator زبان ار- پی- جی
languages زبان
two tongued زبان
hound's tongue سگ زبان
grss language زبان جی پی اس اس
tongues زبان
British زبان انگلیسی
tartar زبان تاتاری
target language زبان مقصود
open hearted دل و زبان یکی
cobol زبان کوبول
target language زبان هدف
tongue-tied زبان بسته
tamil زبان تمیل
sweet spoken شیرین زبان
symbolic language زبان نمادی
Dutch زبان هلندی
original language زبان اصلی
comit language زبان کامیت
tartars زبان تاتاری
Latin زبان لاتین
mother tongues زبان مادری
brickbat زخم زبان
panjabi زبان پنجابی
papillae of the tongue ثالیل زبان
query language زبان پرس و جو
quary language زبان پرس و جو
quasilanguage شبه زبان
parliamentary language زبان مجلسی
parliamentary language زبان مودبانه
technical language زبان فنی
the turkish language زبان ترکی
reference language زبان مرجع
technical language زبان تخصصی
dialect زبان محلی
dialect ی در زبان استاندارد
dialects زبان محلی
dialects ی در زبان استاندارد
the persian language زبان فارسی
bengali زبان بنگاله
computer language زبان کامپیوتر
computer language زبان کامپیوتری
smooth tongued چرب زبان
snobol language زبان اسنوبول
servian زبان صربی
serbian زبان صربستانی
semitic language زبان سامی
mute بی زبان صامت
mutes بی زبان صامت
sophist زبان باز
computer oriented language زبان کامپیوترگرا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com