English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
departmental LAN چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
Other Matches
multiprocessor تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
basic روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basics روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
microspacing خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
permission اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
System Monitor امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
noncompatibility دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
optical اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
renewable resources منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
languages دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
language دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
Appleshare نرم افزاری که به کامپیوتر Macintosh Apple اجازه اشتراک فایل ها و چاپگرها را با استفاده از یک فایل سرور میدهد
machines یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
unused resources منابع استفاده نشده
scheduling روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
c استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
scheduler برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند
AI طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
communism مسلک اشتراکی مرام اشتراکی مردم گرایی
flexible استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
CBMS استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
frauds دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
desk accessories وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
fraud دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
Murray code - بیت استفاده می کنند
shared سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
generation کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generations کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
emitter coupled logic طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
Atari ST و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
scheduler امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
pos systems فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند
exhaustable resources منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
landline خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
asynchronous ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
colours برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
ps/ محدوده کامپیوترهای IBM PC سازگارند ولی از باس MCA متفاوتی استفاده می کنند
colour برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
authority لیستی از اصط لاحات که توسط افرادی که پایگاه داده ها را ایجاد و از آن استفاده می کنند مط رح می شوند
access control که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
networks شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
isochronous network شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
round روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
pilots زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
specific code کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
piloted زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
pilot زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
roundest روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
whitest پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
workgroup برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
a dead language <idiom> زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
S-border حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
open دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
opened دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
opens دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
Apple Mac مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
Hewlett Packard قط عات آزمایش و چاپگرها
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
redundant سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند
token passing روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند
listings کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
listing کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
fragmentation حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
powered نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
deadlock موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
power نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
powering نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
powers نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
draft mode چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
Viewdata سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
printed فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
prints فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
print فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
rollover استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
turtle border حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
carrier پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
MSX استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
offset knots گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
collision detection پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
stair rod گیره فرش [از این گیره های برنزی جهت نگهداری فرش های کناره در پله ها و یا آویزان کردن فرش استفاده می کنند.]
hemp گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
communal اشتراکی
collective اشتراکی
communally اشتراکی
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
pooled تصحیلات اشتراکی
commonest مشترک اشتراکی
common library کتابخانه اشتراکی
joint insurance بیمه اشتراکی
communalist اشتراکی گرای
collective اشتراکی اجتماعی
communalism سیستم اشتراکی
communize اشتراکی کردن
collective farm مزرعه اشتراکی
pools تصحیلات اشتراکی
cotenancy اجاره اشتراکی
long-house مسکن اشتراکی
joint ownership مالکیت اشتراکی
pool تصحیلات اشتراکی
socialism نظام اشتراکی
shared file فایل اشتراکی
commoners مشترک اشتراکی
communism نظام اشتراکی
shared resource منطق اشتراکی
collectivism نظام اشتراکی
timeshared با وقت اشتراکی
communalize اشتراکی کردن
common مشترک اشتراکی
communism اصول اشتراکی
collectivize اشتراکی کردن
collectivization اشتراکی کردن
kibbutzim مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
common storage area ناحیه اشتراکی انباره
collectivity مالکیت اشتراکی جمع
cenobitism زندگی اشتراکی درخانقاه
communist دارای مرام اشتراکی
kibbutz مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
timeshare اشتراکی کردن وقت
communist طرفدار مرام اشتراکی
communism مرام اشتراکی کمونیسم
communists طرفدار مرام اشتراکی
communists دارای مرام اشتراکی
leninism عقاید اشتراکی لنین
kibbutzes مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
phalanstery جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
hetaerism ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
collectivism اجرای اصول اشتراکی درزندگی
companding دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
communization متکی برحقوق مشترک اشتراکی کردن
commune مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communing مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communes مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
coenobite راهبی که دارای زندگی اشتراکی است
communed مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
sources منابع
resources منابع
military resources منابع نظامی
fixed resources منابع ثابت
sources law منابع حقوق
sourcing منابع یابی
human resources منابع انسانی
fixed inputs منابع ثابت
natural resources منابع طبیعی
unused resources منابع بیکار
resource allocation تخصیص منابع
complementary resources منابع مکمل
control of resources کنترل منابع
allocation of resources تخصیص منابع
resource sharing اشتراک در منابع
economic resources منابع اقتصادی
resource endowment منابع طبیعی
allotments منابع اختصاصی
resource deallocation بازستانی منابع
scarce resources منابع کمیاب
natural sources منابع طبیعی
allotment منابع اختصاصی
control of resources نظارت بر منابع
meanest منابع درامد
meaner منابع درامد
overhead منابع حاشیهای
mean منابع درامد
revenue sources منابع درامد
sourcing of suppliers یافتن منابع فروش
misallocation of resources تخصیص نادرست منابع
nonrenewable resources منابع تمام شدنی
exhaustable resources منابع تمام شدنی
conservation حفظ منابع طبیعی
hardware resources منابع سخت افزاری
inputs عوامل تولید منابع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com