English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
electrosensitive چاپ با کاغذ حساس به الکترون
Other Matches
electrosensitive paper کاغذ حساس الکترونیکی
detector paper کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
form حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
formed حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
phototypesetter وسیلهای که میتواند متن با rendution بالا روی کاغذ یا فیلم حساس به نور ایجاد کند
sprocket feed محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
tentacles شاخک حساس ریشه حساس
tentacle شاخک حساس ریشه حساس
LCD چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
skips حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skipped حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotter وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
flowed درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
toner که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
coelectron هم الکترون
electrons الکترون
negatron الکترون
trace رد الکترون
traced رد الکترون
traces رد الکترون
isoelectronic هم الکترون
electron الکترون
electron donor الکترون ده
electrophile الکترون دوست
electron spin تنیدگی الکترون
electron spin اسپین الکترون
antibonding electron الکترون ضد پیوندی
electron trajectory مسیر الکترون
electron transition انتقال الکترون
electron acceptor الکترون پذیر
odd electron الکترون منفرد
valence electron الکترون رسانایی
valence electron الکترون فرفیت
valence electron الکترون والانس
electron volt الکترون ولت
electron tube لوله الکترون
electron transition عبور الکترون
electroneutrality الکترون خنثایی
electron shell پوسته الکترون
photo electron الکترون نوری
initiating electron الکترون اغازگر
inner shell electron الکترون درونی
isoelectronic ions یونهای هم الکترون
lone electron الکترون تنها
mass of the electron جرم الکترون
outer shell electron الکترون رسانایی
outer shell electron الکترون بیرونی
photo electron فوتو الکترون
nuclear electron الکترون هسته
primary electron الکترون اولیه
emission صدور الکترون
emissions صدور الکترون
free electron الکترون ازاد
free electron الکترون غیرپیوندی
high energy electron الکترون پر انرژی
secondary electron الکترون ثانوی
nonbonding electron الکترون ناپیوندی
electron beam شعاع الکترون
electron acceptor پذیرنده الکترون
electron affinity الکترون خواهی
electron avalanche بهمن الکترون
electron beam پرتو الکترون
concentration of electron چگالی الکترون
electron injector الکترون افکن
electron jump پرش الکترون
electron beam اشعه الکترون
charge of the electron بار الکترون
electron beam باریکه الکترون
conduction electron الکترون رسانایی
conduction electron الکترون رسانش
electron acceleration شتاب الکترون
electron exchange تبادل الکترون
electron energy انرژی الکترون
electron flow فلوی الکترون
electron flow سیلان الکترون ها
electron focusing تمرکز الکترون
electron energy کارمایه ی الکترون
electron emmission انتشار الکترون
electron emitter منبع الکترون
electron emission صدور الکترون
electron drift رانش الکترون
electron capture الکترون گیراندازی
electron charge بار الکترون
density of electron چگالی الکترون
electron deceleration دیرکرد الکترون
electron recoil بازگشت الکترون
electron decay اضمحلال الکترون
electron diffraction خمیدگی الکترون
bound electron الکترون بسته
electron distribution پخش الکترون
electron donor دهنده الکترون
electron mass جرم الکترون
electron decay تجزیه الکترون
electron pair زوج الکترون
electron multiplier افزاینده الکترون
electron conduction هدایت الکترون
electronic concentration غلظت الکترون
electron orbit مسیرگردش الکترون
electron concentration غلظت الکترون
outer shell electron الکترون لایه بیرونی
rest mass of the electron جرم ساکن الکترون
electron charge mass ratio چگالی بار الکترون
transmission electron micrograph ریزنگار انتقال الکترون
supressor grid شبکه الکترون بند
free electron model الگوی الکترون ازاد
electron attachment پیوستگی یا وابستگی الکترون
lone pair electron زوج الکترون تنها
secondary electron emission پیل ثانویه الکترون
lone pair electron زوج الکترون ناپیوندی
electron accelerator شتاب دهنده الکترون
elementary charge بار الکترون [فیزیک]
electron deceleration کندی حرکت الکترون
free electron gas گاز الکترون ازاد
linear accelerator شتابده خطی الکترون
electron deficient molecules مولکولهای با کمبود الکترون
delocalized electron الکترون غیر مستقر
electron capture detector اشکارساز الکترون گیراندازی
bonding electron pair زوج الکترون پیوندی
electron paramagnetic resonance رزونانس پارامغناطیسی الکترون
electron pairing زوج شدن الکترون
electron pair bond پیوند زوج الکترون
electron pair زوج الکترون حفره
electron orbit مدار گردش الکترون
unpaired electron الکترون جفت نشده
electroosmotic effect اثر الکترون اسمزی
electrophilic addition افزایش الکترون دوستی
electrophilic attack حمله الکترون دوستی
electrophilic reagent واکنشگر الکترون دوست
electron multiplier فزون ساز الکترون
electron gun لوله پرتاب الکترون
electron spin resonance رزونانس اسپین الکترون
electron transfer mechanism مکانیسم انتقال الکترون
electron transit time زمان عبور الکترون
tenderest حساس
acute حساس
tender حساس
tendered حساس
tendering حساس
sensitive حساس
elastic حساس
prominent حساس
passible حساس
sensor حساس
alive حساس
activator حساس گر
critical حساس
key <adj.> حساس
sensate حساس
supersensitive حساس
techy حساس
sentimental حساس
exquisite حساس
ticklish حساس
susceptive حساس
sharp nosed حساس
thin skinned حساس
vigilant حساس
sensitive clay رس حساس
feisty حساس
delicate حساس
elastic demand حساس
electron spin resonance [ESR] تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
electron releasing substituent گروه استخلافی الکترون دهنده
photon تنها یک الکترون تابش شود
picture حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
Electron paramagnetic resonance [EPR] تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
pictured حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electrophilic aromatic substitution استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
pictures حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
picturing حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electron withdrawing substituent گروه استخلافی الکترون کشنده
quasi free electron theory نظریه الکترون شبه ازاد
critical mass توده حساس
tenderize حساس کردن
critical position پوزیسیون حساس
elastic supply عرضه حساس
kittle هوشیار حساس
hyperaesthetic زیاده از حد حساس
critical item اماد حساس
critical facility تاسیسات حساس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com