English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
occulting light چراغ ناپیوسته دریایی
Other Matches
group occulating light چراغ ناپیوسته گروهی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
hurricane lamp چراغ دریایی
hurricane lamps چراغ دریایی
lantern چراغ دریایی
light house چراغ دریایی
beacon چراغ دریایی
beacons چراغ دریایی
lanterns چراغ دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
speed light چراغ سرعت نمای دریایی
flare چراغ یانشان دریایی نمایش
flares چراغ یانشان دریایی نمایش
lighthouses چراغ خانه برج فانوس دریایی
lighthouse چراغ خانه برج فانوس دریایی
daymark علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
discrete ناپیوسته
discontinuous ناپیوسته
acondylous ناپیوسته
acondylose ناپیوسته
discontiguous ناپیوسته
discontinuous function تابع ناپیوسته
discontinuous phase فاز ناپیوسته
dispersed phase فاز ناپیوسته
discontinuous منفصل ناپیوسته
discrete variable متغیر ناپیوسته
gap grading دانه بندی ناپیوسته
bangs صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
out of step دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
poisson distribution این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
lamplighter چراغ چی
nightlight چراغ کم سو
lamp چراغ
lamps چراغ
nightlights چراغ کم سو
lampers چراغ
overtaking light چراغ
white steaming light چراغ
lampad چراغ
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
torched چراغ قوه
kerosene نفت چراغ
aiming post light چراغ شاخص
pressure lamp چراغ تلمبهای
blinker چراغ چشمک زن
torch چراغ قوه
torches چراغ قوه
torching چراغ قوه
portable standard چراغ ایستا
light bulbs چراغ برق
stop lamp چراغ ترمز
stereopticon چراغ عکس
standing light چراغ پلیسی
lamp post تیر چراغ
standing light چراغ ثابت
alternating light چراغ متغیر
lamp لامپ چراغ
lamplight روشنائی چراغ
stop light چراغ ترمز
blowtorches چراغ جوشکاری
blowtorch چراغ جوشکاری
lamps لامپ چراغ
gas lights چراغ گازی
gas light چراغ گازی
battle lantern چراغ خطرجنگی
lanterns چراغ بادی
neon چراغ نئون
bunsen burners چراغ بونزن
bunsen burner چراغ بونزن
pocket lamp چراغ قوه
head lamp چراغ پیشانی
anchor light چراغ لنگر
gas flame چراغ گازی
lantern چراغ توری
gaslight چراغ گاز
riding lights چراغ لنگر
mantle lamp چراغ توری
lanterns چراغ توری
mantle توری چراغ
limelight چراغ یانورقوی
spotlights چراغ نورافکن
spotlighting چراغ نورافکن
spotlighted چراغ نورافکن
spotlight چراغ نورافکن
portable standard چراغ مطالعه
safety lamp چراغ اطمینان
safety lamp چراغ ایمنی
aiming light چراغ شاخص
portable lamp چراغ سیار
alcohol burner چراغ الکلی
alcohol lamp چراغ الکلی
mantles توری چراغ
spirit lamp چراغ الکلی
portable lamp چراغ گردان
lantern چراغ بادی
kerosone نفت چراغ
lampblack دوده چراغ
blind چراغ چشمک زن
dashboard light چراغ داشبورد
lamppost تیر چراغ
lampron چراغ موشی
landing light چراغ فرود
light line خط چراغ جنگی
light list چراغ نامه
dim light چراغ جنگی
blinded چراغ چشمک زن
blinds چراغ چشمک زن
traffic light چراغ راهنمایی
traffic lights چراغ راهنمایی
lamp stand چراغ دان
stoplights چراغ ترمز
stoplight چراغ ترمز
magic lanterns چراغ عکس
magic lantern چراغ عکس
occulting light چراغ ممتد
battery lamp چراغ قوه
light bulb چراغ برق
electric bulb چراغ برق
hurricane lamps چراغ بادی
miner's lamp چراغ معدن
lucernal چراغ دار
torch light چراغ قوهای
electric torch چراغ قوهای
electric lamp چراغ برق
mantle burner چراغ توری
red lights چراغ سمت چپ
red lights چراغ خطر
red lights چراغ قرمز
red light چراغ سمت چپ
red light چراغ خطر
red light چراغ قرمز
hurricane lamp چراغ بادی
dome light چراغ برجک
fanal چراغ گشتی
flash light چراغ قوه
lightest چراغ راهنمایی
warning light چراغ خطر
lighted چراغ راهنمایی
fixed light چراغ ثابت
light چراغ راهنمایی
come-on چراغ زدن
flashing light چراغ چشمک زن
lamp-post تیر چراغ
lamp-posts تیر چراغ
incandescent mantle توری چراغ
battle lights چراغ پلیس
activity light چراغ فعالیت
traffic signal چراغ راهنمایی
come-ons چراغ زدن
light چراغ برق
abat jour پرتوافکن چراغ
indicating lamp چراغ راهنما
paraffin oil نفت چراغ
acetylene burner چراغ استیلنی
flashlights چراغ قوه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com