English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
English Persian
mill circle چرخ اسیاب ژیمناستیک
Other Matches
gymnastic ژیمناستیک
gymnast قهرمان ژیمناستیک
gyms سالن ژیمناستیک
gym سالن ژیمناستیک
parallel bars پارالل ژیمناستیک
gymnastics ورزش ژیمناستیک
gymnasts قهرمان ژیمناستیک
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
decline board پیش تخته ژیمناستیک
belly grind چرخ فلک ژیمناستیک
apparatus اسباب و وسایل ژیمناستیک
routines یک سری حرکت ژیمناستیک
routinely یک سری حرکت ژیمناستیک
routine یک سری حرکت ژیمناستیک
stoop vault پرش از خرک ژیمناستیک
break one's fall افتادن از وسیله ژیمناستیک
still rings حلقههای بی حرکت ژیمناستیک
springboard پیش تخته پرش در ژیمناستیک
vaulting horse خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
springboards پیش تخته پرش در ژیمناستیک
horse [gymnastics apparatus] خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
pommel horse خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
vaulting پرش از روی اسباب ژیمناستیک
side horse خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
beat board ضربع زدن به پیش تخته ژیمناستیک
mounts شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
mount شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
underswing تاب دادن بدن در زیر میله ژیمناستیک
scale حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
to jackknife با بدن سیخ از روی خرک حلقه پریدن [ژیمناستیک]
mill race اب اسیاب
water mill اسیاب
mills اسیاب
milldam سر اسیاب
millrace اب اسیاب
milling اسیاب
mill اسیاب
mill wright اسیاب ساز
windmill اسیاب بادی
molar tooth دندان اسیاب
jaw tooth دندان اسیاب
headrace تنوره اسیاب
head race تنوره اسیاب
hand mill اسیاب دستی
gristmill اسیاب غلات
mealmen کارگر اسیاب
windmills اسیاب بادی
sectorial دندان اسیاب
millwright اسیاب ساز
mill dam بند اسیاب
to grind into flour اسیاب کردن
mill race جوی اسیاب
milldam بند اسیاب
millrace جوی اسیاب
quern اسیاب دستی
triturator اسیاب کننده
flier پره اسیاب
fliers پره اسیاب
grindstones سنگ اسیاب
grindstone سنگ اسیاب
mill اسیاب کردن
molar دندان اسیاب
millstones سنگ اسیاب
millstone سنگ اسیاب
flyers پره اسیاب
flyer پره اسیاب
grinder دندان اسیاب
grinders دندان اسیاب
edge mill اسیاب غلطکی
mills اسیاب کردن
cheek tooth اسیاب کننده
water mill اسیاب ابی
ball mill اسیاب ساچمهای
vane of windmill پره اسیاب بادی
premolar دندان اسیاب کوچک
stamping mill اسیاب سنگ کوبی
stamp mill اسیاب سنگ کوبی
tubercle برامدگی دندان اسیاب
mills کارخانه اسیاب کردن
mill کارخانه اسیاب کردن
sail arm پره اسیاب بادی
grinds اسیاب کردن خردکردن
milling عمل اسیاب کردن
gritting اسیاب کردن ازردن
gritted اسیاب کردن ازردن
grit اسیاب کردن ازردن
grinders سنگ رویی اسیاب
grind اسیاب کردن خردکردن
grist عمل اسیاب کردن
flume ناودان جوی اسیاب
paddies برنج اسیاب نکرده
mill wheel چرخ یا پره اسیاب
nether millstone سنگ زیرین اسیاب
grinder سنگ رویی اسیاب
paddy برنج اسیاب نکرده
grinds اسیاب شدن سخت کارکردن
premolar مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
grind اسیاب شدن سخت کارکردن
windmill هر چیزی شبیه اسیاب بادی
windmills هر چیزی شبیه اسیاب بادی
wheat germ گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
zinjanthropus شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
cartwheel [gymnastics exercise] چرخ فلک [ورزش ژیمناستیک] [ورزش]
mill نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills نورد کردن فرز کردن اسیاب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com