Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
bonding
چسباندن دو یا چند قطعه چوبی توسط چسب
Other Matches
spinning wheel
چرخ ریسندگی
[این وسیله از یک چرخ چوبی شکل بزرگ و چند قطعه چوب بوجود آمده و توسط دست یا پا به حرکت در می آید.]
scarfing
چسباندن دو قطعه به یکدیگربه وسیله چسب
To shave a piece of wood.
قطعه چوبی راتراشیدن
balk
[هر قطعه بزرگ مربعی شکل چوبی]
baulk
[هر قطعه بزرگ مربعی شکل چوبی]
wood block
قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
lipping
قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
lipping
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
dowel
قطعه چوبی که در دیوار می گذارندتا میخ روی ان بکوبند
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
electroluminescence
نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
segmentation
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
ninepins
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
MIDI file
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
staked
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
source
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
electroluminescent
صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
electrically
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
naggin
سطل چوبی لیوان چوبی
noggins
سطل چوبی لیوان چوبی
noggin
سطل چوبی لیوان چوبی
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
treenail
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
trenail
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
lobation
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
gavel
[چکش چوبی قضات]
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
companion part
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
processor
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
air turbine starter
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
fasts
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
gummed
چسباندن
sellotapes
چسباندن
gumming
چسباندن
gums
چسباندن
gum
چسباندن
sellotaping
چسباندن
sellotaped
چسباندن
paste
چسباندن
glutinate
چسباندن
pasting
چسباندن
pastes
چسباندن
pasted
چسباندن
sellotape
چسباندن
agglutinate
: چسباندن
stick
چسباندن
to sew on
چسباندن
close fitting
چسباندن
concatenate
چسباندن
close-fitting
چسباندن
adhibit
چسباندن
cementation
چسباندن
agglutination
عمل چسباندن
glueing
چسباندن چسبیدن
glue
چسباندن چسبیدن
gluing
چسباندن چسبیدن
seal
محکم چسباندن
seals
محکم چسباندن
tags
اتیکت چسباندن به
tag
اتیکت چسباندن به
conglutinate
بهم چسباندن
cut and paste
بریدن و چسباندن
glues
چسباندن چسبیدن
knock together
بهم چسباندن
environments
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
pasting
نوعی شیرینی چسباندن
post fix
در پایان واژه چسباندن
compaction
عمل بهم چسباندن
To stick a poster on the wall.
اعلان به دیوار چسباندن
attaching
چسباندن الصاق کردن
attaches
وصل کردن چسباندن به
attaches
چسباندن الصاق کردن
attach
وصل کردن چسباندن به
attach
چسباندن الصاق کردن
cements
سمنت کردن چسباندن
attaching
وصل کردن چسباندن به
to stick on
[to]
چسباندن
[روی چیزی]
cementing
سمنت کردن چسباندن
to glue on
[to]
چسباندن
[روی چیزی]
paste
نوعی شیرینی چسباندن
cemented
سمنت کردن چسباندن
fasten
چسباندن سفت شدن
pasted
نوعی شیرینی چسباندن
cement
سمنت کردن چسباندن
fastens
چسباندن سفت شدن
pastes
نوعی شیرینی چسباندن
fastened
چسباندن سفت شدن
segments
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
bind
چسباندن صحافی کردن ودوختن
to put a slur on any one
لکه بدنامی بکسی چسباندن
to paste something with paper
کاغذ روی چیزی چسباندن
bond
متصل کردن چسباندن اتصال
binds
چسباندن صحافی کردن ودوختن
set tiles
فرش کردن یا چسباندن کاشی بدیوار
fragment
قطعه قطعه کردن
fragmenting
قطعه قطعه کردن
fragments
قطعه قطعه کردن
sectional
قطعه قطعه بخشی
fragmentation
قطعه قطعه شدن
segments
قطعه قطعه کردن
mainland
قطعه اصلی قطعه
segment
قطعه قطعه کردن
fritters
قطعه قطعه کردن
fritter
قطعه قطعه کردن
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
to put a notice on a door
اگهی روی در چسباندن اعلان بدر زدن
sticky charge
خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
pages
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
paged
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
page
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
bill poster
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bind
چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
binds
چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
groupware
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
anatomize
قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
stockade
سد چوبی
arboreous
چوبی
xyloid
چوبی
coach built
چوبی
wooden
چوبی
block-house
دژ چوبی
timber dam
سد چوبی
stockades
سد چوبی
ligneous
چوبی
label
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labeling
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labelled
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labels
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
thumbpiece
مانع چوبی
kevel
میخ چوبی
maul
چکش چوبی
wood
جنگل چوبی
maul
پتک چوبی
handspike
اهرم چوبی
knurr
گوی چوبی
corduroy
راه چوبی
jumping ladder
پله چوبی
rubbing strake
دفرای چوبی
round dance
رقص چوبی
casks
خمره چوبی
hobbyhorse
اسب چوبی
cask
خمره چوبی
lignify
چوبی شدن
brows
پله چوبی
roller fender
دفرای چوبی
reglet
اشبون چوبی
quarter staff
نیزه چوبی
board drop hammer
چکش چوبی
patten
کفش چوبی
parquet floor
فرش چوبی
cock horse
اسب چوبی
maul or mall
چکش چوبی
dowel
میخ چوبی
shores
شمع چوبی
lollipops
اب نبات چوبی
neutral atmosphere
چوبی اثر
mantel board
طاقچه چوبی
lollypop
اب نبات چوبی
spar
تیر چوبی
sparred
تیر چوبی
common block
قرقره چوبی
spars
تیر چوبی
firkin
بشکه چوبی
lollipop
اب نبات چوبی
fid
پاروی چوبی
play club
نوک چوبی
shore
شمع چوبی
picketed
میخ چوبی
wooden pole
تیر چوبی
timber
تیر چوبی
wooden beam
تیر چوبی
pages
گوه چوبی
woodcut
باسمه چوبی
wood veneer
روکش چوبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com