English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
agglutinant چسب داروی جوش دهنده
Search result with all words
salve داروی تسکین دهنده
alleviative داروی تسکین دهنده
tranquilizer داروی تسکین دهنده
vulnerary بهبود دهنده داروی زخم
Other Matches
exsiccant داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
antimalarial داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
exhibiter نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer امانت دهنده کفیل دهنده
bailor امانت دهنده کفیل دهنده
conglutinative التیام دهنده جوش دهنده
catalyst تشکیلات دهنده سازمان دهنده
extender توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibitors نمایش دهنده ارائه دهنده
catalysts تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor نمایش دهنده ارائه دهنده
pulmonic داروی شش
antifebrine داروی تب بر
pyretic داروی تب بر
febrifnge داروی تب بر
antipyretic داروی تب بر
psychedelic داروی توهم زا
bute داروی ضد درد
pep pill داروی انگیزان
drugs داروی مخدر
tickicide داروی کنه کش
pep pills داروی انگیزان
drugging داروی مخدر
drug داروی مخدر
depilatory داروی ازاله مو
toxicant داروی سمی
patent medicines داروی اسپسیالیته
anorexic داروی اشتها کم کن
wormroot داروی ضد کرم
downer داروی مسکن
downers داروی مسکن
vomitoryt داروی قی اور
ataractic داروی مسکن
ataraxic داروی مسکن
wormseed داروی ضد کرم
drugged داروی مخدر
carminative داروی ضد نفخ
obstruent داروی قابض
nepenthes داروی غمزدا
nepenthe داروی غمزدا
narcitic داروی مخدر
miticide داروی موش کش
patent medicine داروی اسپسیالیته
patent medicine داروی اختصاصی
patent medicines داروی اختصاصی
liverwort داروی جگر
eye wash داروی چشم
jalap داروی مسهل
galactopoietic داروی شیرزا
galenical داروی گیاهی
pain killer داروی درد کش
anodyne داروی دردزا
cephalalgic داروی سردرد
stimulant drug داروی محرک
cholagogue داروی زرداب کش
gossypium داروی فشار
eyewash داروی چشم
roborant داروی نیروبخش
corrobrant داروی نیروبخش
relaxant داروی بیحالی
digestant داروی گوارنده
psychoactive drug داروی روانگردان
psoric داروی جرب
sedative داروی مسکن
sedatives داروی مسکن
haematogen داروی خون زا
antimanic ru داروی ضد شیدایی
aperient داروی ملین
antiparalytic داروی ضدفلج
antihistamine داروی ضد هیستامین
rubella داروی محمره
anesthetic داروی بیهوشی
allheal داروی هر درد
anticonvulsive داروی ضد تشنج
antidepressive داروی ضد افسردگی
all heal داروی هردرد
antidepressant داروی ضد افسردگی
anesthetic داروی بیحسی
permissible dosage میزان داروی مجاز
escharotic داروی سوزاننده یا خشکاننده
narcotize داروی مسکن دادن
odontalgic داروی دندان درد
parturifacient داروی درد تند کن
dope اگاهی داروی مخدر
cure-all داروی همه درد
cure-alls داروی همه درد
splenetic اسپرزی داروی اسپرز
restrictive داروی پیش گیر
downer داروی خواب آور
sudatory داروی عرق اور
emetic داروی استفراغ اور
soporific داروی خواب اور
emetics داروی استفراغ اور
overdose داروی بیش از حد لزوم
overdoses داروی بیش از حد لزوم
elixir of life داروی زندگی بخش
dopes اگاهی داروی مخدر
ophthalmic داروی چشم درد
psychedelic داروی روان گردان
panacea داروی همه درد
anesthetics بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics بی حسی داروی بیهوشی
antiphlogistic داروی اماس نشان
anaesthesia بی حسی داروی بیهوشی
anti-histamine داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines داروی ضد حساسیت یا آلرژی
antihistamines داروی ضد حساسیت یا آلرژی
aphrodisiacs داروی مقوی غرایزجنسی
aphrodisiac داروی مقوی غرایزجنسی
downers داروی خواب آور
detergents داروی پاک کننده
panaceas داروی همه درد
detergent داروی پاک کننده
narcitic داروی خواب اور
ataractic داروی ارام کننده
ataraxic داروی ارام کننده
injection داروی تزریق کردنی
narcotism اثر داروی مخدر
patent medicine داروی ثبت شده
truth drug داروی کشف حقیقت
haemostatic داروی خون بند
anaesthetic بی حسی داروی بیهوشی
astringent سفت داروی قابض
patent medicines داروی ثبت شده
vomitive برگرداننده داروی قی اور
acopon داروی نیرو بخش
anesthetic داروی بی هوشی بی هوش کننده
hydragogue داروی پیشاب اور یادافع اب
galenical دوای نباتی داروی جالینوسی
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
psychoactive drug داروی فعال کننده روان
mercurochrome داروی ضدعفونی قرمز رنگ
elaterium داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
toxins ترکیب زهردار داروی سمی
toxin ترکیب زهردار داروی سمی
calefacient داروی گرم کننده گرمی ده
sympathomimetic drug داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
sternutator داروی عطسه واشک اور
to drug somebody به کسی داروی مخدر دادن
suppressant داروی جلوگیر [مثال اشتها]
styptic داروی بند اور خون
arcanum راز کیمیاگری داروی سری
tonic medicine داروی نیرو بخش یامقوی
disinfectant داروی ضد عفونی ماده گندزدا
patent medicines داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicine داروی دارای جواز وزارت بهداری
tetanic داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
to overdose a patient داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
kaoline داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
methadon داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
herb doctor پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
under the counter داروی بدون نسخه وغیر مجاز
fly bane یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
lupulin خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
dispensary محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
kaolin خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
quassia یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
helleborism معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
totaquine داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
totaquina داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
dispensaries محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
placebo دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebos دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
to spray a tree داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
specialty کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
mercurialize جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
speciality کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
weedicide علف کش داروی دافع علف هرز
trimestr رخ دهنده
donors دهنده
donor دهنده
donar دهنده
irriguous اب دهنده
joggers هل دهنده
pusher هل دهنده
jogger هل دهنده
giver دهنده
shover هل دهنده
transferor دهنده
pushers هل دهنده
barbiturate نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
insecticide حشره کشی داروی حشره کش
insecticides حشره کشی داروی حشره کش
deobstruent مسهل داروی منضج یا مسهل
adjurer سوگند دهنده
assentient موافقت دهنده
appellant استیناف دهنده
alimentative غذا دهنده
extender بسط دهنده
emancipator رهایی دهنده
explicator توضیح دهنده
expander بسط دهنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com