English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
English Persian
marlinspike چنگک جدا کردن کابلهای دریایی
Other Matches
grapnel لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
grapnels لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
AUI connector اتصال D برای متصل کردن کابلهای انترنت به آداپتور شبکه
prong با چنگک صاف کردن
prongs با چنگک صاف کردن
rakes با چنگک جمع کردن
raking با چنگک جمع کردن
rake با چنگک جمع کردن
prongs دارای چنگک یا چنگال کردن
prong دارای چنگک یا چنگال کردن
tackles چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackling چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackled چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackle چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
takle به قلاب اویزان کردن با چنگک گرفتن
capel سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
harnessed یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
harnessing یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
harness یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
multistation access unit buH مرکزی برای اتصال کابلهای شبکه Token Ring
cable وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
actuating horns اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
cabled وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
wiring ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
thick Ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
pirating دزدی دریایی کردن
sea bathing ابتنی دریایی کردن
pirates دزدی دریایی کردن
pirated دزدی دریایی کردن
pirate دزدی دریایی کردن
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
beater چنگک
grapnel چنگک
crampoon چنگک
grabs چنگک
grabbing چنگک
bident چنگک
grabbed چنگک
grab چنگک
grips چنگک
grappling irons چنگک
grappling iron چنگک
prong چنگک
uncus چنگک
bracket چنگک
hay fork چنگک
hook چنگک
prongs چنگک
grip چنگک
gripped چنگک
gripping چنگک
hooks چنگک
crampon چنگک
takle چنگک
grapnels چنگک
sailings سفر دریایی رااغاز کردن
sail سفر دریایی رااغاز کردن
sailed سفر دریایی رااغاز کردن
boat-hooks چنگک قایق
boat-hook چنگک قایق
forky چنگک وار
boat hook چنگک قایق
pronged چنگک دار
wracked چنگک جا لباسی
pintle قلاب یا چنگک
racked چنگک جا لباسی
rakes چنگک چنگال
clothes tree چنگک لباس
wracks چنگک جا لباسی
hangers چنگک لباس
racks چنگک جا لباسی
gaff نیزه چنگک
reaping hook چنگک درو
tache سگک چنگک
hanger چنگک لباس
tine چنگک خیش
rack چنگک جا لباسی
rake چنگک چنگال
crane hook چنگک بالاکش
tach سگک چنگک
stringers چنگک گوشت
stringer چنگک گوشت
raking چنگک چنگال
hamated چنگک دار
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot منگوله دار کردن گره دریایی
knots منگوله دار کردن گره دریایی
roves اواره شدن راهزنی دریایی کردن
rove اواره شدن راهزنی دریایی کردن
roved اواره شدن راهزنی دریایی کردن
grapnels چنگک یا قلاب کشتی
cliff-hangers چنگک باریک کوهنوردی
pegs میخ چوبی چنگک
ungula سم ناخن چنگال چنگک
forklift جراثقال چنگک دار
cliff hanger چنگک باریک کوهنوردی
cliff-hanger چنگک باریک کوهنوردی
grapnel چنگک یا قلاب کشتی
cleek چنگک بزرگ کلاچ
peg میخ چوبی چنگک
porpoises خوک دریایی مثل پورپوس شنا کردن
porpoise خوک دریایی مثل پورپوس شنا کردن
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
maritime aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
wracks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
harrows چنگک زمین صاف کن وریشه جمع کن
harrow چنگک زمین صاف کن وریشه جمع کن
rack روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
rack railway راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
structuring با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
hock spanner اچار نیم گردی در یک دسته درانتها و یک قلاب با چنگک درسر دیگر
crotches مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotch مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
sea دریایی
sea born دریایی
sea pier سد دریایی
salty دریایی
saltiest دریایی
dogfish سگ دریایی
nautical دریایی
thalassic دریایی
thalaesic دریایی
seas دریایی
saltier دریایی
benthic ته دریایی
marines دریایی
marine دریایی
shark سگ دریایی
sharks سگ دریایی
naval دریایی
pelagian دریایی
maritime دریایی
oceanid حوری دریایی
buoys بویه دریایی
armada نیروی دریایی
tinfish اژدر دریایی
oceanophyte گیاه دریایی
on shore winds باد دریایی
sills برامدگی دریایی
armadas نیروی دریایی
thetis حوری دریایی
buoying بویه دریایی
reef تپه دریایی
sea pad ستاره دریایی
algerine دزد دریایی
surveyed اب نگاری دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com