English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (4 milliseconds)
English Persian
pane چهارگوش
panes چهارگوش
rectangle چهارگوش
rectangles چهارگوش
quadrilateral چهارگوش
quadrilaterals چهارگوش
quadrangular چهارگوش
quadrant gular چهارگوش
four-square چهارگوش
Other Matches
mast frame قاب چهارگوش
four point suspension اویزش چهارگوش
diamond charge خرج چهارگوش
foursquare لوزی چهارگوش
squarish تاحدی چهارگوش
traffic stud گلمیخ چهارگوش
intertriglyph چهارگوش افریز
quadrant gularly بشکل چهارگوش
squarely بشکل چهارگوش
rhomboid muscle ماهیچه چهارگوش معین
box tool قلم تراش چهارگوش
quarrying شیشه الماسی چهارگوش
demi-metope [نیمه چهارگوش افریز]
Golden rectangle پایه های چهارگوش
quarries شیشه الماسی چهارگوش
quarry شیشه الماسی چهارگوش
thornback ماهی پهن چهارگوش خاردار
scow با قایق چهارگوش حمل کردن
blocky قالب دار ساختمان چهارگوش
quad rangle چهارگوش چاردیواری که ساختمانهائی گرداگرد ان باشد
tessellate بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن
ray ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
cape chisel قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
bags قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bag قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
biretta یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
mortarboard کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboards کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
pilaster شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
squared چهارگوش کردن مربع کردن
square چهارگوش کردن مربع کردن
squares چهارگوش کردن مربع کردن
squaring چهارگوش کردن مربع کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com