English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
tetrastich چهار بیتی
Other Matches
adder جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
adders جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
quatrefoil چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetrahedron جسم چهار سطحی چهار ضلعی
tetrapterous دارای چهار بال چهار جناحی
quadrumana چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
tetragonal دارای چهار زاویه چهار کنجی
quadrumvir انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
quatrefoil چهار ترک چهار گوشه
qyaternary چهار واحدی چهار عضوی
quadrangle چهار گوش چهار دیواری
quadrangles چهار گوش چهار دیواری
hexastich شش بیتی
sixteen bit 61 بیتی
extends بیتی
extending بیتی
extend بیتی
bit stream مسیل بیتی
IBM - بیتی Intel
heptastich هفت بیتی
bit string رشته بیتی
sextet بایت شش بیتی
bit rate سرعت بیتی
Windows GDI بیتی دارد
thirty two bit chip تراشه 23 بیتی
sextets بایت شش بیتی
quatorzain شعر 14 بیتی
bit pattern الگوی بیتی
tercet سه بیتی سه نت در دو ضرب
bit stream گروه بیتی
sixteen bit chip تراشه 61 بیتی
Pentium بیتی استفاده میکند
Intel بیتی استفاده میکند
bit slice processor پردازشگر قطعه بیتی
octet کلمه هشت بیتی
Intel بیتی ساخت intel
u law بیتی را ذخیره کند
septet کلمه هفت بیتی
motorola - بیتی استفاده میکند
pentastich شعر پنج بیتی
nubus - بیتی در کامپیوترهای Apple MacintoshII
filter انتخاب کلمه چند بیتی
filters انتخاب کلمه چند بیتی
ISA - بیتی در IBM PC یا سازگار با آن به کار رود
heroic couplet شعر دو بیتی حماسی پنج هجایی
repeating group الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
rondeau غزل تهلیل دار ده بیتی یا 31بیتی دو قافیهای
ebcdic سیستم کد گذاری حروف دودویی هشت بیتی
MCA بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
Targa بیتی . 2-آداپتور گرافیکی با renolation بالا مسافت Truevision
Micro Channel Architecture - بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند
column بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
at استاندارد کامپیوتر شخصی IBM که از پردازنده تک بیتی استفاده میکند
check یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
checked یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
checks یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
numbers عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
columns بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
paragraph - بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
paragraphs - بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
number عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
Z0 بیتی ساخت Zilog که در کامپیوترهای خیلی قدیمی تر به کار می رفت
jaguars -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
baudot code کد ارسال با حروف 5 بیتی که در ماشین تایپهای دور نویس استفاده میشود
z 0 یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
thirty two bit system سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند
micro channel bus - بیتی که توسط IBM در micro channel Architecfure بیان شده است
Intel بیتی استفاده میکند که اولین بار در کامپیوترهای IBMPC به کار رفت
jaguar -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
bytes پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
mask بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
byte پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
masks بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
CD quality اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
scsi بیتی با نرخ مگا بایت در ثانیه تامین میکند. این استاندارد وسایل را هم پوشش میدهد
transputer - بیتی که سرعت حدود Mips دارد. که بهم وصل میشود تا سیستم پردازش موازی ایجاد کند.
locals MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
bcd جمع کننده کامل برای جمع دو عدد 4 بیتی BCD
motorola - بیتی منتقل میکند. که در SE Apple Macintosh و Macintosh plus استفاده میشود
eight bit system کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
sequencer بخشی در ریز پردازنده بیتی که حاوی آدرس ریز برنامه بعدی است
Intel بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
ebcdic کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
bitmap معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
sample size بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
ring shift جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
quarter چهار یک
quadrupling چهار لا
quadrate چهار یک
quadrilateral چهار بر
quadrilaterals چهار بر
four چهار
quadrupled چهار لا
quadrupeds چهار پا
tetragon چهار بر
quadruple چهار لا
tetrad چهار
quatre چهار
quadruples چهار لا
quadruped چهار پا
quartile چهار یک
autos الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
auto الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
four dimensional چهار بعدی
foursquare چهار ضلعی
four way چهار راه
four way چهار لولهای
tetratomic چهار اتمی
tetrastichous چهار جزیی
tetrapod پروانه چهار پا
four pole چهار قطبی
tetrasporous چهار هاگی
tetrasporic چهار هاگی
twice is دو دو تا چهار تا میشود
four cycle چهار چرخه
four o'clock ساعت چهار
all eyes چهار چشمی
creep چهار دست و پا
close چهار گوشه
the four seasons چهار فصل
the cardinal humours چهار ابگونه
cross legged چهار زانو
tetravalent چهار بنیانی
tetravalent چهار فرفیتی
tetraphyllous چهار برگه
tetrameter چهار وزنی
tetramerous چهار جزیی
point four اصل چهار
quadrangular چهار گوشه
quadrant چهار گوش
quadrant چهار یک دایره
quadraple چهار برابر
quadrate چهار گوش
quadric چهار تایی
quadrifid چهار شکافی
quadrisyllabic چهار هجائی
tetradactylous چهار پنجهای
tetrasyllabic چهار هجائی
quadrivalent چهار بنیانی
quatrefoil گل چهار گلبرگی
qyaternary چهار تایی
tetrahedron چهار وجهی
tetrahedral چهار وجهی
tetrahedral چهار ضلعی
tetragon چهار گوشه
tetragon چهار ضلعی
double breasted کت چهار دکمه
long legged چهار پایه
tetrad چهار عنصری
tertramerous چهار جزئی
square dome چهار طاقی
quadrivalent چهار ارزشی
quadruplet چهار گانه
quadrupling چهار گانه
quadrilaterals چهار ضلعی
quadruples چهار تایی
quadrilaterals چهار جانبه
quadrupled چهار تایی
quadrupled چهار گانه
footstools چهار پایه
footstool چهار پایه
quadrupling چهار تایی
quads چهار قلو
quadripartite چهار جزئی
quadruplets چهار گانه
Wednesday چهار شنبه
Wednesdays چهار شنبه
quadrilateral چهار ضلعی
quadrilateral چهار جانبه
quads چهار گوش
gallops چهار نعل
quadruples چهار گانه
quad چهار گوش
four عدد چهار
intersection چهار راه
all fours چهار دست و پا
gallop چهار نعل
backfour چهار مدافع
quadruple چهار تایی
galloped چهار نعل
squaring چهار گوش
squares چهار گوش
quadruple چهار گانه
intersections چهار راه
squared چهار گوش
quad چهار قلو
square چهار گوش
cloister-vault طاق چهار ترک
cross-quarter [آرایش گل چهار برگی]
tetragonal distortion واپیچش چهار گوشهای
tetragonal system دستگاه چهار گوشهای
gridiron شبکه چهار خانه
quads در معنای چهار بار
Italian roof بام چهار طرفه
tetralogy چهار درام یاتراژدی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com