Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
What advice would you give to someone starting up in business?
چه توصیه ای شما به کسی که کسب و کار راه می اندازد می کنید؟
Other Matches
recommend
سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
recommending
سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
recommends
سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
repeats
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
add
اضافه کنید زیاد کنید
adds
اضافه کنید زیاد کنید
adding
اضافه کنید زیاد کنید
prescan
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
obstructionist
اکثریت می اندازد
the ink blots
این مرکب لک می اندازد
The trees give a pleasant shade .
درختان سایه قشنگه می اندازد
It reminds me of my schooldays .
مرا بیاد دوران مدرسه می اندازد
big ball
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
memento mori
کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
pumpkin
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
grounder
موسس ضربتی که کسی یا چیزی رابزمین می اندازد
jump ball
توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
drive
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
drives
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
petroleur
کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
megascope
یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
references
توصیه
commendation
توصیه
reference
توصیه
reference
توصیه
recommendation
توصیه
recommendations
توصیه
filibustering
کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibuster
کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibustered
کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
filibusters
کسی که قانونگذاری مجلس را با اطاله کلام ووسایل دیگر بتاخیر می اندازد
leadsman
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
counseled
توصیه کردن
counsel
توصیه کردن
Letter of recommendation.
توصیه نامه
advise
توصیه دادن
counselled
توصیه کردن
counselling
توصیه کردن
counsels
توصیه کردن
recommends
توصیه کردن
recommending
توصیه کردن
recommend
توصیه کردن
recommendatory
توصیه امیز
letter of recommendation
توصیه نامه
discommend
توصیه نکردن
recommit
توصیه کردن
advisable
قابل توصیه
letter of reference
توصیه نامه
poniter
توصیه مفید
swear by
جدا توصیه کردن
On my doctors advice.
بنا به توصیه پزشکم
He advised (urged) me to go.
به من توصیه کرد که بروم
advising
اگاهانیدن توصیه دادن
advises
اگاهانیدن توصیه دادن
sweeper
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
blurb
تقریظ یا توصیه نامه مختصری برکتابی
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody.
سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
You have been recommended to us.
توصیه شما رابه ما کرده اند
I bought it on the recommendation of a friend.
طبق توصیه دوستم آنرا خریدم
means ends analysis
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
recommended retail price
قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
May I use your name as a reference?
اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
He shoots well
خوب تیر می اندازد ( تیر انداز خوبی است )
nihilism
شورش و شدت عمل را توصیه کند مفهومی تقریبا" معادل نهیلیسم و انارشیسم از خودگذشتگی و تن به فنا دادن
say no more
بس کنید
ease off
شل کنید
keep at it
مداومت کنید
leontief table
نگاه کنید به :
supposes
فرض کنید
make a hurry
عجله کنید
dele
پاک کنید
supposing
فرض کنید
vide infara
را نگاه کنید
give it a wipe
انراخشک کنید
have patience with me
با من حوصله کنید
into a ball
نخ راگلوله کنید
hold hard
صبر کنید
hurry up
عجله کنید
i say
نگاه کنید
suppose
فرض کنید
delete
حذف کنید
cautions
توجه کنید
caution
توجه کنید
deleting
حذف کنید
cautioned
توجه کنید
deleted
حذف کنید
cautioning
توجه کنید
oyez
گوش کنید
oyez
توجه کنید
repeat
تکرار کنید
accelerando
کم کم تند کنید
repeats
تکرار کنید
move out
حرکت کنید
wait a second
تامل کنید
push the door to
در راپیش کنید
recive
مصرف کنید
Turn (let) the dog loose.
سگ راباز کنید
attention to orders
توجه کنید
deletes
حذف کنید
she your profit with him
سودخودرابا اوتقسیم کنید
shift colors
پرچم را تعویض کنید
KEEP LEFT
از سمت چپ حرکت کنید.
single file
به ستون یک حرکت کنید
wait a second
اندکی صبر کنید
wait a second
یک خرده صبر کنید
Cash is in short supply these days .
از حقوق ماهانه ام کم کنید
Refer (turn over) to page 110.
به صفحه 110مراجعه کنید
you do me injustice
در باره من بی عدالتی می کنید
NB
خوب دقت کنید
Please behave yourself . Please be courteous.
ادب را رعایت کنید
Turn the water tap on .
شیر آب را باز کنید
wait a minute
اندکی صبر کنید
wait a minute
یک دقیقه صبر کنید
wait a little
کمی صبر کنید
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
stack arms
تفنگها راچاتمه کنید
Full tank, please.
لطفا باک را پر کنید.
supra
ببالا نگاه کنید
try and came
کوشش کنید که بیائید
I won't be talked into it!
من را نمیتوانید متقاعد کنید!
Do you agree that …
آیا تصدیق می کنید که …
infile
به ستون دو حرکت کنید
observe silence
سکوت را رعایت کنید
record as target
اماج را ثبت کنید
trailed
هدف را تعقیب کنید
trailing
هدف را تعقیب کنید
When will you depart?
کی شما حرکت می کنید؟
drop track
تعقیب را قطع کنید
do good to others
بدیگران نیکی کنید
Notice the details!
توجه کنید به جزییات !
trails
هدف را تعقیب کنید
continue your studies
تحصیلات خودرادنبال کنید
avast
ایست توقف کنید
check firing
عناصرتیر را بررسی کنید
open
مروحه را باز کنید
cease engagement
درگیری را قطع کنید
out with him
اورا بیرون کنید
off with his head
سرش را از تن جدا کنید
sus.per coll
حلق اویزش کنید
mayday
خطر کمک کنید
opens
مروحه را باز کنید
chain
مراجعه کنید به CATENA
maydays
خطر کمک کنید
opened
مروحه را باز کنید
chains
مراجعه کنید به CATENA
trail
هدف را تعقیب کنید
Please don't wake me until 9 o'clock!
لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
Please heat up my food.
لطفا" غذایم را داغ کنید
Can you find your way out?
راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Wont you have sweets (candies)
شیرینی میل نمی کنید ؟
He helped me for my fathers sake.
بخاطر پدرم به من کمک کنید
Every day that you go unheeded, you need to count on that day
هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
Please get it off !
[Please clean it up !]
لطفا این را پاک کنید !
Enter it in the books .
آنرا دردفاتر وارد کنید
Please call the police.
لطفا پلیس را خبر کنید.
Call an ambulance quickly.
فورا یک آمبولانس خبر کنید.
Call a doctor quickly.
فورا پزشک خبر کنید.
KEEP RIGHT
از سمت راست حرکت کنید.
Which bank do you bank with?
با کدام بانک کار می کنید؟
Can you help me?
ممکن است کمکم کنید؟
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
Do you feel hungry?
شما احساس گرسنگی می کنید؟
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
up with it!
بلندش کنید بگذاریدش بالا
clear and hold
منطقه را پاک و حفظ کنید
adjusting
میزان کردن تنظیم کنید
identify
مشاهده کردن شناسایی کنید
strangle
یاد شده را خاموش کنید
associated document
وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated file
وقتی فایل را انتخاب می کنید
large spread
فاصله گلوله ها راکم کنید
negative altitude
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
o bey your parents
والدین خودرا اطاعت کنید
plead for the widow
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
record firing
عناصر تیر را ثبت کنید
identifying
مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies
مشاهده کردن شناسایی کنید
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
Line up the children in order of height.
بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Offer him some chocolates.
به ایشان شکلات تعارف کنید
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Erase ( clean ) the blackboard.
تخته سیاه راپاک کنید
dropped
قطره سقوط کردن کم کنید
dropping
قطره سقوط کردن کم کنید
adjusts
میزان کردن تنظیم کنید
Please consider my suggestion.
لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
identified
مشاهده کردن شناسایی کنید
Act according to the previous procedure.
بترتیب گذشته عمل کنید
drops
قطره سقوط کردن کم کنید
Can you repair my car?
آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
see that he does it
مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
Follow signs for York.
به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com