English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
What vegetables do you have? چه سبزی هایی دارید؟
Other Matches
lisps یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
veg سبزی
greenth سبزی
viridity سبزی
greenery سبزی
greenness سبزی
green stuff سبزی
greenless بی سبزی
green jaundice سبزی
green meat سبزی
legume سبزی
vegetable سبزی
greenstuff سبزی
virescence سبزی
vegetably سبزی وار
pot herb سبزی پختنی
vegetably بشکل سبزی
verdancy حالت سبزی
coster سبزی فروش
green vegetable سبزی خوراکی
obsequious سبزی پاک کن
vegetable soup سوپ سبزی
greengrocer سبزی فروش
fawner سبزی پاک کن
wrack اشغال سبزی
greengrocery سبزی فروشی
viridescence میل به سبزی
greengrocers سبزی فروش
vegetable diet خوراک سبزی دار
pickler پیازترشی سبزی ترشی
virescence سبزی غیرعادی دربرگهای گل
buble and squeak قیمه با سبزی یا کلم
verdure تازگی سبزیجات سبزی
maket garden باغ سبزی کاری
costermonger سبزی فروش دوره گرد
garden stuff حاصل باغ :سبزی ومیوه
minestrone سوپ غلیظ سبزی ولوبیاوماکارونی
fawning دم لابه سبزی پاک کنی
fawningly ازروی سبزی پاک کنی
olla یکجور اش سبزی دار دراسپانی
Cooked vegetables digest easily. سبزی پخته زود هضم است.
borscht نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
borsch نوعی ابگوشت سبزی دار روسی
the greenish hue of blue حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
flatteringly متملقانه ازروی سبزی پاک کنی
olericulture سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
gallows bird کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
green bice رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
What is your relationship? با هم چه نسبتی دارید ؟
you've شما دارید
youmay well ask حق دارید بپرسید
It is very kind of you . لطف دارید
what have you to say? چه فرمایشی دارید
something is wrong with you یک کسالتی دارید
what news خبرتازه چه دارید
what have you to say? چه حرفی دارید
Please do not hang up! گوشی را نگه دارید!
what is your preference کدام را میل دارید
What would you like to drink? نوشیدنی چه میل دارید؟
Do you have any stamps? آیا تمبر دارید؟
You have my home address. شما آدرس من را دارید.
How old are you?Whats your age ? چند سال دارید ؟
As you are well informed… همانطور که اطلاع دارید
what about your brother? از برادرتان چه خبر دارید
have you anything more to say دیگرفرمایشی یاحرفی دارید
what news چه خبر تازه دارید
keep the fire in اتش را روشن نگاه دارید
Do you have any special rates? آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
Do you have a street map? آیا نقشه خیابانها را دارید؟
Stop here, please. لطفا همینجا نگه دارید.
ask him if he likes to go از او بپرسید "میل دارید بروید یا نه "
Do you have anything better? آیا چیزی بهتر دارید؟
how old are you چندسال دارید چندساله هستید
Dont mention it . You are welcome. اختیار دارید (درمقام تعارف )
Where do you come from ? اهل کجاهستید ( یا چه ملیتی دارید) ؟
what say you to a cinema? در باره سینما چه عقیده دارید
Do you have anything bigger? آیا چیزی بزرگتر دارید؟
Do you have anything cheaper? آیا چیزی ارزانتر دارید؟
Do you have anything quieter? آیا چیزی ساکت تر دارید؟
Do you have any vacancies? آیا اتاق خالی دارید؟
Do you have any fresh fruit? آیا میوه تازه دارید؟
Hold the line, please! لطفا گوشی را نگه دارید!
Are there any special fares? آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
Which bank do you bank with? در کدام بانک حساب دارید؟
Thank you, I appreciate it. خیلی ممنون.شما لطف دارید.
who are your reference? چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
where do you live کجا زندگی می کنید یا منزل دارید
how do you like it ایا میل دارید یا ندارید تا چه اندازه
what is the latest خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
i have as many books as you کتاب شما دارید منهم دارم
keep up your french زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
Do you have a hotel guide? آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
Do you have any more luggage? آیا چمدان یا بار دیگری دارید؟
Shall wd go for awalk ? shall we go and stretch our legs . میل دارید قدری قدم بزنیم ؟
Any objections ? فرمایشی بود ؟ ( ایراد یا اعتراضی دارید )
Do you have nothing to declare? آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
Do you have ... for diabetics? آیا شما ... برای بیماران قند دارید؟
If there is a reason for complaint, please contact ... اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
Do you have a room with a better view? آیا اتاقی با چشم انداز بهتر دارید؟
Do you have nothing to declare? آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
You're improving. <idiom> دارید بهتر می شوید [در انجام کارتان] [اصطلاح روزمره]
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
Is there train running on time? آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
Do you have some change for the parking meter? آیا شما پول خرد برای پارکومتر دارید؟
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
frame کنترل هایی
goal 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goals 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
divers statements گفته هایی چند
colours جدول شماره هایی که ویندوز
line ahead کشتی هایی که پشت سر هم میروند
the tree shoot out brances ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
Photos are accepted world عکس هایی مقبولی دنیا
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
colour جدول شماره هایی که ویندوز
the city has been proclaimed قدغن هایی در شهربرقرارکرده اند
mews طویله هایی که گرداگردمیدانی بسازند
the i. parts of a whole بخش هایی مکمل یک چیزدرست
it was skirted by trees درخت هایی در کنار ان بود
pearly teeth دندان هایی چون مروارید
Ersatz architecture [معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
krantz خاره هایی که دیواری ازانهادرست شود
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
ccd محفظه هایی برای ذخیره داده
Green architecture [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
classed محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
buttoned کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
to e. figures upon astone صورت هایی بر سنگ نقش کردن
class محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
foundation pile میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
button کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
classes محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
the strangers in tehran بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
buttoning کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
classing محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
repeats تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
rag bolt میخ پیچی که میله ان خارهایابرامدگی هایی دارد
electric تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
array آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
clock سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
databases مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
arrays آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
gar نوعی ماهی که ارواره هایی شبیه منقاردارد
C-scroll [پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو]
clocks سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
flyings رشته هایالیف هایی که ازچیزی جداشده بهوامیرود
socket [وسیله با سوراخ هایی که ورودی در آن نصب میشود]
castles میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
pipping دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
rose window پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
pips دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
acid fast دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
applet برنامه هایی که از Panel Contral آغاز می شوند
pipped دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
lateral route جاده هایی که به موازات خط لجمن قرارداشته باشند
knickerbocker زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
boring tubes لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
Decalogue [قسمت هایی از دیوار یا پرده ی پشت محراب]
castle میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
pip دانه یاتخم میوه هایی مثل سیب
database مجموعه برنامه هایی که به کاربر اجازه ایجاد
what is your name نام شما چیست چه نام دارید
shot group گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
the forth bristled with guns توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد
in love - engaged - married عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
protonotary apostoloc یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند
proofroom اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
pin compatible تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
terpene هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
page of presence لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
microscopist کسیکه میتواند با ریز بین ازمایش هایی بکند
isoperimetry گفتار در شکل هایی که محیط هاشان برابر است
interplane strut پایه هایی که دو بال هواپیماهای دوباله را به هم متصل میکند
grangerism ارایش کتابی باموادچاپی یاعکس هایی که ازکتابهای دیگرببرند
gear cluster مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
automation استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
divide پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
link لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
divides پیدا کردن تعداد چهار هایی که در عدد جا می شوند
conchoidal دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
Atari ST و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
foxtail یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
clock تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
clocks تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
paragraphs - بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
architecture طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
toolbar پنجرهای که حاوی نشانه هایی است که به ابزار دستیابی دارند
farrow همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
intrusive thoughts اندیشه هایی که بی اراده شخص بخاطرش می اید افکار فضول
demands of providing healthy living and working conditions خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
desktop نشانه هایی که روی صفحه کار نمایش داده می شوند
cycled تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
page of bonour لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com