English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
subscript چیزی که در پایین نامه نوشته شود
Other Matches
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
The letter is addressed to you . نامه بعنوان شما نوشته شده است
vertical diagraph شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
superscription عنوان نوشته روی چیزی
writings چیزی که نوشته شده است
writing چیزی که نوشته شده است
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
esquire عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
applies تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applying تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
spellchecker لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spelling checker لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
foot قسمت پایین چیزی
play down <idiom> ارزش چیزی را پایین آوردن
application [for something] درخواست نامه [برای چیزی]
downhaul پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses پایین دادن لوله پایین اوردن
depress پایین دادن لوله پایین اوردن
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
down سوی پایین بطرف پایین
credential گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits شهادت نامه قسم نامه
certificate رضایت نامه شهادت نامه
certificates رضایت نامه شهادت نامه
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
to concern something مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
to watch something مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
epigraph نوشته
text نوشته
papeteries نوشته
scrip نوشته
texts نوشته
record نوشته
manuscript نوشته
manuscripts نوشته
paper work نوشته
writs نوشته
letters نوشته
opus نوشته
opuses نوشته
inscription نوشته
inscriptions نوشته
writ نوشته
deposition نوشته
letter نوشته
depositions نوشته
writing نوشته نوشتجات
petroglyph سنگ نوشته
callout نوشته راهنما
writings نوشته نوشتجات
written نوشته شده
petrograph سنگ نوشته
cryptograph نوشته رمزی
it is written that نوشته اندکه
hierogram نوشته قدس
ancient manuscript نوشته قدیمی
cryptogram نوشته رمزی
chirograph دست نوشته
manuscript دست نوشته
hand writing دست نوشته
handwriting دست نوشته
pseudograph نوشته جعلی
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
overwrite نوشته داده در محلی
letter press نوشته وابسته به عکسها
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
poison pen نوشته غرض الود
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
numeral عدد نوشته شده و..
numerals عدد نوشته شده و..
cartouche لوح نوشته مزین
packaged software بسته پیش نوشته
inscription نقش نوشته خطی
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
triglot به سه زبان نوشته شده
repetitive letter نوشته شده است
scrolls نوشته یافهرست طولانی
application معمولا به صورت نوشته
graphically بطور نوشته یا منقوش
applications معمولا به صورت نوشته
pornography نوشته شهوت انگیز
psychogram پیام نوشته روح
inscriptions نقش نوشته خطی
it is written that نوشته شده است که
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
numbers عدد نوشته شده
scroll نوشته یافهرست طولانی
number عدد نوشته شده
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
ad-libs بدون نوشته صحبت کردن
hic jacet نوشته روی سنگ قبر
graffiti نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
epitaph نوشته روی سنگ قبر
epitaphs نوشته روی سنگ قبر
slashed zero علامت نوشته یا چاپ شده
fill out <idiom> نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
blasphemous نوشته وگفته کفر امیز
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
numeral اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
ad-libbed بدون نوشته صحبت کردن
legend نوشته روی سکه ومدال
legends نوشته روی سکه ومدال
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
bilingual بدو زبان نوشته شده
ad-libbing بدون نوشته صحبت کردن
autographic نوشته شده با دست خودمصنف
to stop somebody or something کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
compilation جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
italic حرف به صورت itoloc نوشته شده
to read between the lines معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
postfix کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
compilations جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
modular accounting package برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
equations فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
It is written for our benefit نوشته کردن برای ما فایده دارد
termination notice فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
equation فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
relevance 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
enclosing احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
enclose احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
encloses احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
pushed فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
modifies تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
querying پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
push فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
modify تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
via حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
replacing برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaces برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
pushes فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
replaced برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replace برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
queried پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queries پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
query پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
modifying تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
to esteem somebody or something [for something] قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
to hang over anything سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
establishes 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishing 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
to pass by any thing از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
correction صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
establish 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
controls مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controlling مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
covet میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covets میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
machines فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
graffito حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
grapho پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
machined فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
bibliotics بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
nominal value قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
machine فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
backhanded با پشت دست نوشته شده چپ طعنه امیز
the paper is written all over همه جای کاغذ نوشته شده است که
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
unless otherwise prescibed [by the doctor] مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
Take a fresh sheet of paper. یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
pitches وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
pitch وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
to regard somebody [something] as something کسی [چیزی] را بعنوان چیزی بحساب آوردن
think nothing of something <idiom> فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com