Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (2 milliseconds)
English
Persian
pea jacket
ژاکت ضخیم ملوانان
Other Matches
seafolk
ملوانان
chantey
سرود ملوانان هنگام کار
chanty
سرود ملوانان هنگام کار
seabag
کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
monkey jacket
نیمتنه کوتاه و چسبانی که ملوانان می پوشند
pea jacket or coat
جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
shore leave
مرخصی ملوانان وافسران برای رفتن بخشکی
land shark
کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
fearnought
یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
nuncupative will
در CL این وصیت فقط در مورد سربازان و ملوانان در حال خدمت قابل قبول است
jacket
ژاکت
jackets
ژاکت
pull over
ژاکت
sweaters
ژاکت
sweater
ژاکت
fecket
ژاکت
smoking jacket
ژاکت مردانه
slipcover
ژاکت ملافه
heating jacket
ژاکت حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
cardigan
پارچه ژاکت
woolly
ژاکت پشمی
woolliest
ژاکت پشمی
woollies
ژاکت پشمی
woollier
ژاکت پشمی
wooliest
ژاکت پشمی
cardigans
پارچه ژاکت
twin-sets
ژاکت دوگانه
woolies
ژاکت پشمی
woolie
ژاکت پشمی
wooly
ژاکت پشمی
woolier
ژاکت پشمی
cardigan
ژاکت کش باف پشمی
surcoat
ژاکت زنانه قرن 61
banian
ژاکت فلافل هندوها
turtlenecks
ژاکت یقه دار
cardigans
ژاکت کش باف پشمی
turtleneck
ژاکت یقه دار
sack coat
ژاکت یا کت دارای یک یا دوردیف دگمه
mess jacket
ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
camisole
نوعی ژاکت استین دار
straightjacket
ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان
straitjacket
ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان
The jacket is too tight in the arms.
این ژاکت بازوهایش تنگ است.
squatty
ضخیم
coarsest
ضخیم
coarser
ضخیم
coarse
ضخیم
anoraks
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anorak
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
silks
ژاکت و کلاه مخصوص سوارکار یا ارابه ران
boldface
حروف ضخیم
straw board
مقوای ضخیم
thickish
نسبتا ضخیم
junk bozrd
مقوای ضخیم
paper base laminate
کاغذ ضخیم
mackinaw
پتوی ضخیم
russetting
ضخیم زبر
russeting
ضخیم زبر
kraft paper
کاغذ ضخیم
thickens
ضخیم کردن
thickened
ضخیم کردن
russet
روستایی ضخیم
plank
تخته ضخیم
thicken
ضخیم کردن
thickener
ضخیم ساز
thickly
نسبتا ضخیم
bodies
ضخیم کردن
thickeners
ضخیم ساز
body
ضخیم کردن
blazers
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazer
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
sludge
رسوب گل و لای ضخیم
shear thickening
ضخیم شدن برش
blunts
دارای لبه ضخیم رک
bars
خط یا بلاک ضخیم رنگی
bar
خط یا بلاک ضخیم رنگی
grossing
شرم اور ضخیم
grossest
شرم اور ضخیم
grosses
شرم اور ضخیم
grosser
شرم اور ضخیم
thick film circuit
مدار غشایی ضخیم
grossed
شرم اور ضخیم
gross
شرم اور ضخیم
blunt
دارای لبه ضخیم رک
blunted
دارای لبه ضخیم رک
blunter
دارای لبه ضخیم رک
gigas
دارای ساقه ضخیم تر
gigas
برگهای ضخیم تر و تیره تر
blunting
دارای لبه ضخیم رک
bluntest
دارای لبه ضخیم رک
bulge out
شکم دادن ضخیم شدن
macrame
توری ضخیم و ریشه دار
Bolivia
پارچهی پشمی ضخیم و نرم
bold face
حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
shell
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shells
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
stencil paper
کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
triggerfish
ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
skirting armor
ضخیم ترین قسمت زره تانک
palled
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
nimbostratus
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
pall
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palling
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palls
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
reefer
جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefers
جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
cells
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
under weft
پود زیرین یا ضخیم
[جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
kemp
پشم ضخیم
[بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
thick Ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
bituminous paint
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
impasto
رنگ گذاری- رنگ ضخیم
aggrade
ضخیم کردن هموار کردن
cord yarn
نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com