English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
Other Matches
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
axis of rotation محور دوران
twisting دوران حول محور افقی پیچش
twists دوران حول محور افقی پیچش
rolls دوران حول محور طولی غلطش
lathe center مرکز یا محور دوران ماشین تراش
rolled دوران حول محور طولی غلطش
roll دوران حول محور طولی غلطش
twist دوران حول محور افقی پیچش
bank دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
banks دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
shaft tube خروجی محور
output shaft محور خروجی
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
pinning میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
disturbing moment گشتاوری که در جهت دوران هواپیما حول یک محور بر ان اثر میکند
pinned میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pin میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
back gear shaft محور چرخ دنده هایی که به پایه نظام ماشین تراش متصل می شوند
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
gyro برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
hard spun [نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
azimuth محور
axle محور
stemming محور
journal سر محور
axis خط محور
pedestals محور
stem محور
crank محور
cranked محور
stemmed محور
cranking محور
pedestal محور
cranks محور
axles محور
rachis محور
z axis محور "زد"
y axis محور y
x axis محور x
trunnion سر محور
coaxial هم محور
coaxal هم محور
concentric هم محور
center line خط محور
spindles محور
pivot محور
stems محور
pintle محور
dam axis محور سد
axis محور
pivots محور
shaft head محور
pivoted محور
spindle محور
mandrel محور
interaxal محور
z axis محور z
shaft محور
pin محور
pinning محور
pinned محور
interaxial محور
arbor محور
shafts محور
mandril محور
degree of freedom درجه ازادی
y axis محور ایگرگ
quills محور مجوف
y axis محور عمودی
refrence axis محور مبداء
drive shafts محور محرکه
drive shafts محور رانش
basic shaft محور اصلی
quill محور مجوف
floating axle محور نوسان
roll axis محور غلطش
rotary axis محور دوار
inclined axis محور مورب
y axis محور ایگرگ ها
y axis محور عرضها
y axis محور وای
flexural axis محور خمش
pivot محور قامه
pivoted محور قامه
shafts محور استوانهای
shaft محور استوانهای
pivots محور قامه
coax کابل هم محور
coaxed کابل هم محور
principal axis محور اصلی
principal axis محور مبداء
key starter shaft محور استارتر
pump shaft محور پمپ
crank axle محور لنگ
propeller shaft محور مفصلی
propeller shaft محور کاردان
principle axis محور اصلی
crystal axis محور کریستال
coaxes کابل هم محور
cantilever extension محور سگدست
vertical axis محور قائم
forelocks میخ محور
forelock میخ محور
steering shaft محور فرمان
visual axis محور بینایی
hinge pin محور لولایی
brake cross shaft محور ترمز
hollow shaft محور مجوف
hollow shaft محور توخالی
vertical axis محور عمودی
celestrial axis محور عالم
tang of file محور سوهان
transmission shaft محور انتقال
thole pin محور جاپارویی
transverse axis محور عرضی
cartesial axis محور دکارتی
trunnions محور قبضتین
tubular axle محور توخالی
tubular shaft محور لولهای
cartesian coordinates محور مختصات
alignments هم محور کردن
gavernor shaft محور رگولاتور
solid shaft محور توپر
child centered کودک محور
wing axis محور بال
coaxial line کابل هم محور
basic shaft محور واحد
x axis محور طولها
x axis محور ایکس
x axis محور ایکس ها
improper axis محور نامتعارف
drive shaft محور محرکه
shaft bracket نگهدارنده محور
shaft collar بست محور
signal axis محور مخابرات
alignment هم محور کردن
timeline محور زمان
coaxial cable کابل هم محور
shaft tunnel گذرگاه محور
imaginary axis محور انگاری
drive shaft محور رانش
axle pin میل محور
megneto crank محور میگر
megneto crank محور اندوکتور
axles محور انتقال
axis of the bore محور لوله
axis of symmetry محور تقارن
symmetry axis محور تقارن
crank دسته محور
autocentric خود محور
cranked دسته محور
cranking دسته محور
axles محور صاف
axle box انگشتی محور
axles اکسل محور
axle اکسل محور
axle محور صاف
major axis محور کانونی
axle محور انتقال
abscissa محور افقی
abscissa محور طولی
abscissa محور طولها
mass axis محور جرم
axial of an aircraft محور هواپیما
axis of symmery محور تقارن
drag axis محور پسا
axis of rotation محور چرخش
driving axle محور گرداننده
driving axle محور رانش
dual y axis graph نمودار با دو محور y
earth's axis محور زمین
elastic axis محور الاستیک
ordinate محور عرضها
optical axis محور اپتیکی
normal axis محور عمودی
normal axis محور قائم
axis of advance محور پیشروی
back-axle محور عقب
misalignment غیرهم محور
hinge مدار محور
hinges مدار محور
inclined axis محور مورب
neutral axis محور خنثی
axis of earth محور زمین
longitudinal axis محور طولی
camshafts محور بادامک
data link محور مخابرات
lynchpins میخ محور
camshaft محور کنترل
lynchpins پین محور
armature shaft محور ارمیچر
camshaft محور بادامک
plummer block کنده محور
axis محور طولی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com