Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
English
Persian
mean depth
ژرفای میانگین
Other Matches
depth of excavation
ژرفای گود
periscope depth
ژرفای پیرابینی
averaged
در میانگین
on average
[on av.]
در میانگین
averaged
میانگین
averages
میانگین
median
میانگین
arithmetic mean
میانگین
average value
میانگین
mean value
میانگین
meanest
میانگین
mean high water
مد میانگین
meaner
میانگین
mean
میانگین
average
میانگین
averaging
میانگین
assumed mean
میانگین فرضی
average error
خطای میانگین
mean low water
جزر میانگین
simple average
میانگین ساده
mean absolute deviation
انحراف میانگین
average discharge
بده میانگین
average deviation
انحراف میانگین
moving average
میانگین غلتان
average cost
میانگین هزینه
moving average
میانگین متحرک
logarithmic mean
میانگین لگاریتمی
harmonic mean
میانگین همساز
mean error
خطای میانگین
average flow
بده میانگین
mean time between failures
میانگین عمر
density mean
میانگین چگالی
mean high water
اب بالای میانگین
mean value
مقدار میانگین
batting average
میانگین توپزنی
mean low water
اب پایین میانگین
geometric mean
میانگین هندسی
average value
مقدار میانگین
mean deviation
انحراف میانگین
average value
ارزش میانگین
average price
میانگین قیمت
mean velocity
تندی میانگین
mean life
عمر میانگین
average life
عمر میانگین
mean squares
میانگین مجذورات
meaner
مقدار میانگین
averages
معدل میانگین
averages
میانگین موفقیت
averaged
ایجاد میانگین
averaged
معدل میانگین
averaged
میانگین موفقیت
average
ایجاد میانگین
average
معدل میانگین
average
میانگین موفقیت
mean
مقدار میانگین
meanest
مقدار میانگین
working mean
میانگین مفروض
averages
ایجاد میانگین
averaging
ایجاد میانگین
mediums
وسط یا میانگین
true mean
میانگین حقیقی
simple mean
میانگین حسابی
simple mean
میانگین ساده
averaging
معدل میانگین
weighted average
میانگین وزنی
arithmetic mean
میانگین حسابی
averaging
میانگین موفقیت
weighted average
میانگین موزون
weighted mean
میانگین وزنی
medium
وسط یا میانگین
mean repair time
زمان میانگین تعمیر
sm
خطای معیار میانگین
standard error of mean
خطای معیار میانگین
mean time to failure
زمان میانگین تاخرابی
mean sea level
میانگین سطح دریا
mean time to repair
زمان میانگین تعمیر
mean value of periodic quantity
میانگین کمیت دورهای
time average symmetry
تقارن میانگین زمانی
mean range of the tide
میانگین ارتفاع کشند
mean free path
مسافت ازاد میانگین
averaging
درجه عادی میانگین
effective
خروجی میانگین پردازنده
average out
میانگین در نظر گرفتن
averages
درجه عادی میانگین
averaged
درجه عادی میانگین
mean
معنی دادن میانگین
average
درجه عادی میانگین
meanest
معنی دادن میانگین
meaner
معنی دادن میانگین
electrode current averaging time
زمان میانگین شدن
root mean square error
جذر میانگین مجذور خطا
number average molecular weight
میانگین عددی وزن مولکولی
root mean square velocity
جذر میانگین مجذور سرعت
number average degree of polymerization
میانگین عددی درجه بسپارش
weight average molecular weight
میانگین وزنی وزن مولکولی
earned run average
میانگین امتیاز کسب شده
weight average degree of polymerization
میانگین وزنی درجه بسپارش
bowling average
میانگین امتیازهای توپ انداز
mean time between failures
زمان میانگین بین دو خرابی
average cost
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
average
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averaged
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averages
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averaging
میانه قرار دادن میانگین گرفتن
annual average score
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
batting average
میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
exponential smoothing
روش میانگین گیری متغیروزن دار
pass completion average
میانگین موفقیت بازیگر درگرفتن پاس
MEP
مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
averages
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
average
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaging
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
mtbf
زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
variance
میانگین حسابی توان دوم انحرافات از مقدارمتوسط
averaged
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
MEPs
مخفف میانگین فشار موثر pressure effective mean
averaged
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
root mean square
ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
scattering mean free path
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
attenuation mean free path
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free for scattering
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free path for attenuation
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
centroid
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
average
میانگین حسابی متوسط حسابی
averaged
میانگین حسابی متوسط حسابی
arithmetic mean
میانگین حسابی متوسط حسابی
averages
میانگین حسابی متوسط حسابی
averaging
میانگین حسابی متوسط حسابی
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
absorption mean free path
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
mean free path absorption
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com