English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
tag line کابل اتصالی
Search result with all words
D SUB connector ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
Other Matches
universal joints اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
time آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
symphyseal اتصالی
tie down اتصالی
slings اتصالی
slinging اتصالی
sling اتصالی
joint اتصالی
connector اتصالی
syndetic اتصالی
short circuit اتصالی
linkage اتصالی
linkages اتصالی
tie تیر اتصالی
shorter اتصالی پیداکردن
joint weld جوشکاری اتصالی
adopter لوله اتصالی
shortest اتصالی پیداکردن
fitting piece تکه اتصالی
pitman میله اتصالی
ties تیر اتصالی
short اتصالی پیداکردن
coupling resistance مقاومت اتصالی
short circuit اتصالی مدار
interconnection اتصالی داخلی
access road راه اتصالی
coupling capacity فرفیت اتصالی
hold گیره اتصالی نگهدارنده
union پیوند اتحادیه اتصالی
holds گیره اتصالی نگهدارنده
joint bolt پیچ و مهره اتصالی
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
unions پیوند اتحادیه اتصالی
double break knife switch کلید تیغهای دو اتصالی
married failure عمل نکردن اتصالی مین
coupling measuring set دستگاه اندازه گیری اتصالی
bonding گیره اتصالی اتصال بدنه
terret حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
multiple series condenser خازن متغیر چند اتصالی
territ حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
shortest اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
shorter اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
short اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
game اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
toggles میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
toggle میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
short circuit اتصالی شدن دو سیم برق اتصال کوتاه
extension طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
foundation joint درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
extensions طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
earths اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
connection اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connexions اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
earth اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
joysticks مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
joystick مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
port مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
plugging اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plug اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
D type connector اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
remotest اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
remoter اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
remote اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
expansion اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
plugs اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
reference junction اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
interface مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
inputted مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
i/o مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
interfaces مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
input مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
output مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
outputs مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
PCMCIA مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
MIDI interface card کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
port [software] دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
port مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
cabled کابل
cable assembly کابل
Kabul کابل
cable کابل
cable head سر کابل
cabling کابل
own ship's course bus کابل او اس سی
cable clip پل کابل
coaxial line کابل هم محور
duplex wire کابل دو سیمه
communication cable کابل ارتباطی
concentric cable کابل هم مرکز
coaxial cable کابل هم محور
duplex cable کابل دو سیمه
caoxial cable کابل کواکسیال
connecting cable کابل رابط
connection cable کابل اتصال
control cable کابل کنترل
ignition cable کابل احتراق
flat cable کابل پهن
coaxial cable کابل هم مرکز
flexible cable کابل خم پذیر
four core cable کابل چهاررشتهای
gas filled cable کابل گاز
gas impregnated cable کابل گازی
gas impregnated cable کابل گازدار
greenfield conductor کابل گرینفیلد
grid lead کابل شبکه
gas cable کابل گازی
hoisting cable کابل بالاکش
hook cable کابل قلاب
flat cable کابل تخت
dead end eye قلاب کابل
welding lead کابل جوش
suspension cable کابل معلق
suspension cable کابل اویزان
supply cable کابل تغذیه
subscriber's cable کابل اتصال
subscriber's cable کابل مشترک
stranded wire کابل تک لایی
starter cable کابل استارتر
single core cable کابل یک رشتهای
single core کابل یک رشتهای
tape cable کابل نواری
telegraph cable کابل تلگراف
telegraph cable buoy بویه کابل
underground cable کابل زیرزمینی
twin cable کابل دو قلویی
trunk line cable کابل ارتباط
trunk cable کابل ارتباطی
trunk cable کابل ترانک
three core cable کابل سه رشتهای
telephone cable کابل تلفن
stranded conductor کابل تک لایی
single conductor cable کابل تک لایی
measuring cable کابل سنجش
mains cable کابل شبکه
main cable کابل اصلی
low loss cable کابل با تلفات کم
low capacitance cable کابل با فرفیت کم
telecommunication cable کابل ارتباطی
long distance cable کابل ارتباطی
light weight cable کابل سبک
junction cable کابل اتصال
microphone cable کابل میکروفن
multi conductor cable کابل افشان
multicore cable کابل افشان
sheave ریل و کابل
sheating of cable پوشش کابل
sheathed cable کابل زرهی
ribbon cable کابل نواری
single core cable کابل یک سیمه
quadoed cable کابل چهارسیمه
power cable کابل قدرت
outgoing cable کابل خروجی
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
clip مفصل کابل
cords کابل واکسیل
battery charging cable کابل باتری پر کن
binding screw کلم کابل
bowden control cable کابل کنترل
sockets کفش کابل
coaxing کابل هم محور
coaxes کابل هم محور
bunched cable کابل چندلایی
cable accessory قطعات کابل
cable accessory وسایل کابل
cable block مجموعه کابل
lead کابل هادی
leads کابل هادی
b.x. conductor کابل ب ایکس
clipped مفصل کابل
clippings مفصل کابل
clips مفصل کابل
wiring کابل کشی
extensions کابل خرطومی
anchor cable کابل لنگر
cord کابل واکسیل
anchor line cable کابل لنگر
extension کابل خرطومی
anti induction cable کابل ضد القا
armored cable کابل مسلح
cable block قسمت کابل
cable clamp بست کابل
cable support بست کابل
come along clamp بست کابل
cable connector دو شاخه کابل
cable core سیم کابل
cable distribution head مقسم سر کابل
cable grip چنگال کابل
cable shield لوله کابل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com