Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
d.c. cable
کابل جریان دائم
Other Matches
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
d.c.
جریان دائم
constant current
جریان دائم
steady flow
جریان دائم
direct current
جریان دائم
grid d.c.
جریان دائم شبکه
d.c. commponent
بخش جریان دائم
d.c. converter
مبدل جریان دائم
d.c. drive
ماشین جریان دائم
d.c. brake
ترمز جریان دائم
d.c. drive
محرکه جریان دائم
d.c. heating
گرمایش جریان دائم
d.c. ammeter
امپرمتر جریان دائم
d.c. reciever
گیرنده جریان دائم
d.c. resistance
مقاومت جریان دائم
dynamo
مولد جریان دائم
dynamos
مولد جریان دائم
d.c. arc welding generator
مولد جوشکاری جریان دائم
d.c. arc welding converter
مبدل جوشکاری جریان دائم
high direct voltage
فشار قوی جریان دائم
grid d.c. modulation
مدولاسیون جریان دائم شبکه
d.c. winding
سیم پیچی جریان دائم
inductive d.c. voltage drop
افت ولتاژ جریان دائم القائی
variable speed d.c. motor
موتور جریان دائم با سرعت متغیر
d.c. series wound motor
موتور با سیم پیچی جریان دائم
d.c. instrument
دستگاه اندازه گیری جریان دائم
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
power cable
کابل جریان قوی
communication cable
کابل جریان ضعیف
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
terminator
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
time
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
TDR
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
permanent
دائم
continued
دائم
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
tippler
دائم الخمر
toper
دائم الخمر
life imprisonment
حبس دائم
tosspot
دائم الخمر
steady state
حالات دائم
alcoholic
دائم الخمر
sottish
دائم الخمر
alcoholics
دائم الخمر
dead load
بار دائم
steady load
بار دائم
eye splice
حلقه دائم
intermission
غیر دائم
rectification
دائم سازی
perpetual motion
حرکت دائم
intermissions
غیر دائم
permanent marriage
نکاح دائم
permanent magnet
اهنربای دائم
fee simple
حق تملک دائم
permanent insanity
جنون دائم
d.c c. motor
موتورجریان دائم
malt worm
دائم الخمر
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
obsessions
فکر دائم وسواس
tippling
دائم الخمر بودن
maintain watch
به گوش بودن دائم
perpetual motion machine
ماشین با حرکت دائم
loyalty rebate
تخفیف مشتریان دائم
loyalty discount
تخفیف مشتریان دائم
tipple
دائم الخمر بودن
tipples
دائم الخمر بودن
d.c. motor
موتورجریان دائم موتور C.D
tippled
دائم الخمر بودن
obsession
فکر دائم وسواس
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
have one's nose in a book
<idiom>
دائم سر توی کتاب داشتن
habitual
شخص دائم الخمر عادی
bowler
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
bowlers
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
tetanize
بحالت انقباض دائم دراوردن
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
fuddle
دائم الخمر بودن گیج کردن
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
paramagnetic
اجسامی با قابلیت گذردهی یانفوذپذیری بیشتر از یک وخاصیت مغناطیسی دائم
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
peers of iveland
بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
achalasia
عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
curie point
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
Kabul
کابل
cabling
کابل
cable
کابل
own ship's course bus
کابل او اس سی
cable assembly
کابل
cable head
سر کابل
cabled
کابل
cable clip
پل کابل
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
cable block
مجموعه کابل
clip
مفصل کابل
stranded wire
کابل تک لایی
greenfield conductor
کابل گرینفیلد
sockets
کفش کابل
cable accessory
وسایل کابل
cable accessory
قطعات کابل
gas filled cable
کابل گاز
bunched cable
کابل چندلایی
mains cable
کابل شبکه
bowden control cable
کابل کنترل
starter cable
کابل استارتر
gas impregnated cable
کابل گازدار
gas impregnated cable
کابل گازی
quadoed cable
کابل چهارسیمه
cable block
قسمت کابل
cable box
اتاقک کابل
control cable
کابل کنترل
subscriber's cable
کابل اتصال
power cable
کابل قدرت
clips
مفصل کابل
clippings
مفصل کابل
cable distribution head
مقسم سر کابل
cable core
سیم کابل
cable connector
دو شاخه کابل
clipped
مفصل کابل
come along clamp
بست کابل
cable support
بست کابل
cable cleat
بست کابل
cord
کابل واکسیل
cords
کابل واکسیل
cable clamp
بست کابل
main cable
کابل اصلی
intermediate type submarine cable
کابل ساحلی
binding screw
کلم کابل
b.x. conductor
کابل ب ایکس
telecommunication cable
کابل ارتباطی
junction cable
کابل اتصال
four core cable
کابل چهاررشتهای
long distance cable
کابل ارتباطی
flat cable
کابل پهن
armored cable
کابل مسلح
extension
کابل خرطومی
extensions
کابل خرطومی
flexible cable
کابل خم پذیر
ribbon cable
کابل نواری
light weight cable
کابل سبک
anchor cable
کابل لنگر
anchor line cable
کابل لنگر
welding lead
کابل جوش
flat cable
کابل تخت
gas cable
کابل گازی
single core cable
کابل یک رشتهای
single core cable
کابل یک سیمه
coax
کابل هم محور
coaxed
کابل هم محور
coaxes
کابل هم محور
coaxing
کابل هم محور
single core
کابل یک رشتهای
stranded conductor
کابل تک لایی
single conductor cable
کابل تک لایی
sheave
ریل و کابل
sheating of cable
پوشش کابل
sheathed cable
کابل زرهی
battery charging cable
کابل باتری پر کن
low loss cable
کابل با تلفات کم
low capacitance cable
کابل با فرفیت کم
anti induction cable
کابل ضد القا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com