English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
power cable کابل جریان قوی
Search result with all words
communication cable کابل جریان ضعیف
d.c. cable کابل جریان دائم
terminator مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
Other Matches
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
time آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current flow سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
cabled کابل
cable کابل
cabling کابل
Kabul کابل
cable assembly کابل
cable head سر کابل
own ship's course bus کابل او اس سی
cable clip پل کابل
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
coaxial cable کابل هم مرکز
suspension cable کابل معلق
starter cable کابل استارتر
twin cable کابل دو قلویی
battery charging cable کابل باتری پر کن
welding lead کابل جوش
cable accessory وسایل کابل
cable accessory قطعات کابل
bunched cable کابل چندلایی
control cable کابل کنترل
bowden control cable کابل کنترل
stranded wire کابل تک لایی
subscriber's cable کابل مشترک
binding screw کلم کابل
three core cable کابل سه رشتهای
dead end eye قلاب کابل
stranded conductor کابل تک لایی
lead کابل هادی
leads کابل هادی
wiring کابل کشی
suspension cable کابل اویزان
single core کابل یک رشتهای
single core cable کابل یک سیمه
b.x. conductor کابل ب ایکس
supply cable کابل تغذیه
armored cable کابل مسلح
anti induction cable کابل ضد القا
coaxing کابل هم محور
single core cable کابل یک رشتهای
duplex wire کابل دو سیمه
coaxed کابل هم محور
coaxes کابل هم محور
coax کابل هم محور
duplex cable کابل دو سیمه
cable block مجموعه کابل
cable guard نگهدارنده کابل
concentric cable کابل هم مرکز
communication cable کابل ارتباطی
coaxial line کابل هم محور
telephone cable کابل تلفن
telegraph cable buoy بویه کابل
extension کابل خرطومی
tag line کابل اتصالی
coaxial cable کابل هم محور
tape cable کابل نواری
caoxial cable کابل کواکسیال
cablet کابل کوچک
cable way مسیر کابل
cable grip چنگال کابل
cable distribution head مقسم سر کابل
cable block قسمت کابل
cable box اتاقک کابل
anchor line cable کابل لنگر
cable clamp بست کابل
anchor cable کابل لنگر
subscriber's cable کابل اتصال
cable cleat بست کابل
cable support بست کابل
come along clamp بست کابل
cords کابل واکسیل
cord کابل واکسیل
connection cable کابل اتصال
connecting cable کابل رابط
underground cable کابل زیرزمینی
cable connector دو شاخه کابل
cable core سیم کابل
cable shield لوله کابل
extensions کابل خرطومی
low capacitance cable کابل با فرفیت کم
grid lead کابل شبکه
greenfield conductor کابل گرینفیلد
low loss cable کابل با تلفات کم
quadoed cable کابل چهارسیمه
sockets کفش کابل
main cable کابل اصلی
mains cable کابل شبکه
measuring cable کابل سنجش
microphone cable کابل میکروفن
clips مفصل کابل
telecommunication cable کابل ارتباطی
long distance cable کابل ارتباطی
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
trunk cable کابل ترانک
junction cable کابل اتصال
ribbon cable کابل نواری
ignition cable کابل احتراق
clipped مفصل کابل
hook cable کابل قلاب
hoisting cable کابل بالاکش
light weight cable کابل سبک
clip مفصل کابل
clippings مفصل کابل
gas impregnated cable کابل گازی
gas filled cable کابل گاز
multi conductor cable کابل افشان
sheating of cable پوشش کابل
trunk line cable کابل ارتباط
telegraph cable کابل تلگراف
flexible cable کابل خم پذیر
flat cable کابل پهن
sheathed cable کابل زرهی
flat cable کابل تخت
power cable کابل قدرت
trunk cable کابل ارتباطی
gas impregnated cable کابل گازدار
gas cable کابل گازی
four core cable کابل چهاررشتهای
multicore cable کابل افشان
single conductor cable کابل تک لایی
outgoing cable کابل خروجی
sheave ریل و کابل
insulated cable کابل عایق شده
cable joint مفصل اتصال کابل
oil filled cable کابل روغنی الکتریکی
cable way سیم یا کابل نقاله
null modem cable کابل مودم خنثی
cable jointing sleeve مفصل انشعاب کابل
non metallic sheathed cable کابل با پوشش غیرفلزی
multi conductor cable کابل چند رشتهای
power supply cable کابل منبع تغذیه
power supply cable کابل منبع قدرت
multicore cable کابل چند رشتهای
power feed cable کابل برق رسانی
multiple cable کابل چند رشتهای
multiple conductor cable کابل چند رشتهای
low frequency cable کابل فرکانس پایین
non metallic waterproof wiring کابل با پوشش لاستیکی
quadded cable کابل چهار سیمی
power feed cable کابل تغذیه برق
optical استفاده از کابل نوری
lighting cable کابل نور روشنایی
high tension cable کابل فشار قوی
service cable کابل مصرف کننده
four core cable کابل چهار سیمه
chandelle [کابل در شیار ستون ها]
phantomed cable کابل چهار سیمی
high voltage cable کابل فشار قوی
lead covered cable کابل با غلاف سربی
socket [محل اتصال کابل]
high frequency cable کابل فرکانس بالا
dial cable کابل صفحه مدرج
elevator control cable کابل برق اسانسور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com