English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
Other Matches
dot matrix ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
double row spot welding جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
pin point نقطهای
crc character کاراکتر CRC
global character کاراکتر سراسری
escape character کاراکتر گریز
esc کاراکتر گریز
character generator مولد کاراکتر
character per inch کاراکتر دراینچ
character per second کاراکتر درثانیه
character recognition تشخیص کاراکتر
check character کاراکتر مقابلهای
magnetic character کاراکتر مغناطیسی
enquiry character کاراکتر پرس و جو
control character کاراکتر کنترلی
blank character کاراکتر تهی
sync کاراکتر همگام
null character کاراکتر تهی
metacharacter فوق کاراکتر
character code رمز کاراکتر
sync character کاراکتر همگام
character دخشه کاراکتر
characters دخشه کاراکتر
numeric character کاراکتر عددی
optical character کاراکتر نوری
illigal character کاراکتر غیرقانونی
point charge بار نقطهای
point operation عمل نقطهای
point particle ذره نقطهای
point target اماج نقطهای
multipoint چند نقطهای
pinpoint target هدف نقطهای
multipoint line خط چند نقطهای
point contact تماس نقطهای
point estimation براورد نقطهای
point imperfection ناکاملی نقطهای
point indentification هویت نقطهای
point estimation تخمین نقطهای
point group گروه نقطهای
point load بار نقطهای
point estimate براورد نقطهای
dot product ضرب نقطهای
point elasticity کشش نقطهای
point discharge تخلیه نقطهای
point defect نقص نقطهای
point contact کنتاکت نقطهای
point function تابع نقطهای
bridge spot weld جوشکاری نقطهای
spot welding جوشکاری نقطهای
spot welding جوش نقطهای
two point threshold استانه دو نقطهای
print control character کاراکتر کنترل چاپ
lsc کاراکتر با کمترین ارزش
cps Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
error control character کاراکتر کنترل خطا
blank character کاراکتر جای خالی
illigal character کاراکتر غیر مجاز
communication control character کاراکتر کنترل ارتباطی
ocr شناخت کاراکتر نوری
nongraphic character کاراکتر غیر گرافیکی
aknowledge character کاراکتر مورد قبول
caracter addressable کاراکتر نشانی پذیر
character based program برنامه مبتنی بر کاراکتر
negative acknowledge character کاراکتر تصدیق منفی
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
figure shift کلید یا کد مبدل کاراکتر
lattice point group گروه نقطهای شبکه
spot welding machine دستگاه جوش نقطهای
point contact rectifier یکسو کننده نقطهای
diglottic stimulation تحریک دو نقطهای زبان
dichoglottic stimulation تحریک دو نقطهای زبان
multipoint circuit مدار چند نقطهای
spot welding electrode الکترود جوشکاری نقطهای
single row spot welding جوشکاری نقطهای سری
point biserial correlation همبستگی دو رشتهای نقطهای
rpbis همبستگی دو رشتهای نقطهای
fully formed character کاراکتر تمام شکل یافته
special character علامت ویژه کاراکتر مخصوص
variable length character encoding رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
enq character ENQuiry کاراکتر پرس و جو
accuracy control character دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
known datum point نقطهای با مختصات وگرای معلوم
type bar تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
ampersand کاراکتر & است که بجای and بکار می رود
ack Character Ackowledge کاراکتر مورد قبول
welded contact rectifier یکسو کننده نقطهای جوش شده
micr بازشناسی کاراکتر با جوهرمغناطیسی Recognition InkCharacter agnetic
pad character کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
terminals نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
previous spot نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
grazing point نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
blanking نشان ندادن یک کاراکتر یا ترک یک فضا در صفحه نمایش
lattice matrix ماتریس
matrixes ماتریس
z matrix ماتریس "زد"
matrix ماتریس
die ماتریس
head spot نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
phantom section خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
singular matrix ماتریس تکین
null matrix ماتریس صفر
singular matrix ماتریس ویژه
order of matrix مرتبه ماتریس
singular matrix ماتریس منفرد
unit matrix ماتریس واحد
transpose matrix ماتریس برگردان
symmetric matrix ماتریس متقارن
square matrix ماتریس مربع
square matrix ماتریس مربعی
residual matrix ماتریس مازاد
scalar ماتریس یک عنصری
matrix ماتریس [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی
null matrix ماتریس تهی
diagonal matrix ماتریس قطری
leontief matrix ماتریس لئونتیف
invert matrix ماتریس معکوس
inverse matrix ماتریس عکس
incidence matrix ماتریس تلاقی
drawing die ماتریس کششی
factor matrix ماتریس عاملی
impedance matrix ماتریس امپدانس
y matrix ماتریس ایگرگ
correlation matrix ماتریس همبستگی
matrix algebra جبر ماتریس
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
identity matrix ماتریس واحد
boolean matrix ماتریس بولی
core matrix ماتریس چنبرهای
minor of matrix کهاد ماتریس
lunitidal interval فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
typematic هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning point نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
singular matrix ماتریس غیر عادی
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
matrixes جای پیدایش ماتریس
matrix جای پیدایش ماتریس
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
diaeresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
popeye در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
dieresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
element یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
elements یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
scalar مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
optical character recognition تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
wand دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
real stagnation point نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
framing error خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
center of gyration نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
prompt کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompted کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompts کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
epicycloid منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
bit image [مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
asynchronous transmission اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
typeover توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com