Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
have one's feet on the ground
<idiom>
کاربردی ومعقول بودن
Other Matches
applied ecology
بوم شناسی کاربردی اکولوژی کاربردی
standards
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standard
حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
literacy
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
applied
کاربردی
application heap
پشته کاربردی
application oriented language
زبان کاربردی
utility function
تابع کاربردی
application package
بسته کاربردی
application program
برنامه کاربردی
utility program
برنامه کاربردی
applied psychology
روانشناسی کاربردی
applied mathematics
ریاضیات کاربردی
application programs
برنامههای کاربردی
working load
بار کاربردی
applied chemistry
شیمی کاربردی
general purpose ship
ناو چند کاربردی
applied economics
علم اقتصاد کاربردی
application software
نرم افزار کاربردی
tools
مجموعه برنامههای کاربردی
application programming
برنامه نویسی کاربردی
application
برنامه کاربردی استفاده
application programmer
برنامه نویس کاربردی
applications programmer
برنامه نویس کاربردی
applications
برنامه کاربردی استفاده
applied mathematics
ریاضیات کاربردی
[ریاضی]
vertical application
برنامه کاربردی عمودی
systems application architecture
معماری کاربردی سیستم ها
saa
معماری کاربردی سیستم ها
client based application
برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
api
رابط یامیانجی برنامه کاربردی
application program interface
میانجی یا رابط برنامه کاربردی
page maker
برنامه قوی کاربردی و نشررومیزی
transactional application
برنامه کاربردی ثبت و ضبط
nontransactional application
برنامه کاربردی غیر ثبت وضبطی
special
سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
programmers
برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
programmer
برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
alternated
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
alternates
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
assets
که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
alternate
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
multimedia
ترکیب صوت و گرافیک و ویدیو و متن در برنامه کاربردی
associated document
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
associated file
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
global
حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز
globally
حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز
buckets
فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
netware
برنامه کاربردی که تحت سیستم عامل Netware اجرا میشود
link
دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
bucket
فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
verification
بررسی هرکلیدبرای اطمینان ازاعتبار آن برای یک برنامه کاربردی خاص
generals
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
ActiveX
که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
general
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
readme file
فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
beta version
گونهای از برنامه کاربردی نرم افزار که تقریباگ آماده انتشار است
mail
که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mails
که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
cobol
زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
stacks
برنامه کاربردی که از سیستم Apple maxintosh Hyper cord استفاده میکند
rogue indicator
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
stacked
برنامه کاربردی که از سیستم Apple maxintosh Hyper cord استفاده میکند
microcontroller
ریز کامپیوتر کوچک و مستقل برای استفاده در برنامههای کاربردی خاص
NetBIOS
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد.
stack
برنامه کاربردی که از سیستم Apple maxintosh Hyper cord استفاده میکند
masters
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
master
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
master
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
server
برنامه کاربردی ذخیره شده روی دیسک سخت سرور که قابل دستیابی
mastered
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
run duration
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
allocation
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
allocations
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
mastered
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
masters
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .
مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate
سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
mediums
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
DLL
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
medium
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
presentation manager
تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
home
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
homes
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
to have short views
د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contained
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
file level model
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
startup screen
متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای
wordstar
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
linking
طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
share
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
outnumbering
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumbers
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
to be in one's right mind
دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
outnumber
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
correspond
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
to mind
مراقب بودن
[مواظب بودن]
[احتیاط کردن]
corresponds
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
corresponded
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
up to it/the job
<idiom>
مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
outnumbered
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
algol
زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی
scroll
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
demo
نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
answering machines
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
appliance computer
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
answering machine
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
scrolls
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
macwrite
برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
ScriptX
ابزار نشر و امکاناتی که امکان نوشتن برنامههای کاربردی چند رسانهای میدهد که در محیطهای مختلف قابل اجرا
declarative language
زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
finder
واسط کاربر گرافیکی به Macintosh اجازه دادن به کابر به مشاهده فایل ها و شروع برنامههای کاربردی با استفاده از Mouse
to look out
اماده بودن گوش بزنگ بودن
reasonableness
موجه بودن عادلانه یا مناسب بودن
to be hard put to it
درسختی وتنگی بودن درزحمت بودن
lurked
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
fittest
شایسته بودن برای مناسب بودن
to be in a habit
دارای خویاعادتی بودن دچارخویاعادتی بودن
To be on top of ones job .
بر کار سوار بودن ( مسلط بودن )
look out
منتظر بودن گوش به زنگ بودن
fit
شایسته بودن برای مناسب بودن
belongs
مال کسی بودن وابسته بودن
belonged
مال کسی بودن وابسته بودن
lurk
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
fits
شایسته بودن برای مناسب بودن
lurking
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
lurks
در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
belong
مال کسی بودن وابسته بودن
validity of the credit
معتبر بودن یا پادار بودن اعتبار
scalable software
برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
multimedia
محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو
memo field
فیلدی در پایگاه داده یا پنجره متن در یک برنامه کاربردی که به کاربر امکان افزودن دستورات یا ماکرو درباره ورودی میدهد
subschema
زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
forking
پوشهای که فایل فایلهای سیستم و اطلاعات مربوط به یک فایل یا برنامه کاربردی است
fork
پوشهای که فایل فایلهای سیستم و اطلاعات مربوط به یک فایل یا برنامه کاربردی است
set up
مشخص کردن یا مقدار دهی اولیه کردن یا شروع یک برنامه کاربردی یاسیستم
vertical
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
VidCap
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
open
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opens
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opened
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
bells and whistles
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
vim
مجموعه استانداردهای Apple, Novell , Borland ,IBM که حاوی روش ارسال پیام های پست الکترونیکی بین برنامههای کاربردی است
Visual C
محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
alert
پیام خطا از طرف نرم افزار به کاربر یا برنامه کاربردی برای رویداد یک مشکل یا خطا
alerted
پیام خطا از طرف نرم افزار به کاربر یا برنامه کاربردی برای رویداد یک مشکل یا خطا
alerts
پیام خطا از طرف نرم افزار به کاربر یا برنامه کاربردی برای رویداد یک مشکل یا خطا
merge
برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
merges
برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
Visual Basic
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
monitored
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
govern
نافذ بودن نافر بودن بر
to be due
مقرر بودن
[موعد بودن]
moon
سرگردان بودن اواره بودن
consists
شامل بودن عبارت بودن از
consisting
شامل بودن عبارت بودن از
consisted
شامل بودن عبارت بودن از
depend
مربوط بودن منوط بودن
agrees
متفق بودن همرای بودن
agreeing
متفق بودن همرای بودن
depends
مربوط بودن منوط بودن
agree
متفق بودن همرای بودن
discord
ناجور بودن ناسازگار بودن
consist
شامل بودن عبارت بودن از
includes
شامل بودن متضمن بودن
include
شامل بودن متضمن بودن
depended
مربوط بودن منوط بودن
governed
نافذ بودن نافر بودن بر
governs
نافذ بودن نافر بودن بر
slouching
خمیده بودن اویخته بودن
slouches
خمیده بودن اویخته بودن
haze
گرفته بودن مغموم بودن
pertain
مربوط بودن متعلق بودن
stravaig
سرگردان بودن بی هدف بودن
slouched
خمیده بودن اویخته بودن
slouch
خمیده بودن اویخته بودن
stravage
سرگردان بودن بی هدف بودن
pertains
مربوط بودن متعلق بودن
abut
مماس بودن مجاور بودن
abuts
مماس بودن مجاور بودن
abutted
مماس بودن مجاور بودن
moons
سرگردان بودن اواره بودن
on guard
مراقب بودن نگهبان بودن
pend
معوق بودن بی تکلیف بودن
disagrees
مخالف بودن ناسازگار بودن
disagreeing
مخالف بودن ناسازگار بودن
disagreed
مخالف بودن ناسازگار بودن
disagree
مخالف بودن ناسازگار بودن
have
مالک بودن ناگزیر بودن
having
مالک بودن ناگزیر بودن
pertained
مربوط بودن متعلق بودن
conditionality
شرطی بودن مشروط بودن
to stand for
نامزد بودن هواخواه بودن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com