English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
Search result with all words
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
Other Matches
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
card کارت تبریک کارت عضویت
name tag کارت معرفی کارت اسم
cards کارت تبریک کارت عضویت
iam proud to know him از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
iam p to of knowing him از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
I have a carton of cigarettes من یک ... دارم.
I'm in a hurry. من عجله دارم.
I have tobacco. من یک توتون دارم.
I am standing by you . I am right behind you . هوایت را دارم
I'm in a hurry. من عجله دارم
I'm in doubt about it. من بهش شک دارم.
I agree. قبول دارم.
close the door please خواهش دارم
I have a headache. من سر درد دارم.
I need my e من دوست دارم
it is in my recollection یاد دارم
i intend to stay here خیال دارم که ...
i maintain عقیده دارم که ...
i wish to stay here میل دارم ...
I have a question. من یک سئوال دارم.
own a house خانهای دارم
my a is 0 years من 04سال دارم
I am positive that ... من اطمینان کامل دارم که ...
I have a pain in my chest. سینه درد دارم
I am in a great hurry . I am pressed for time . خیلی عجله دارم
i yearn for ارزوی استراحت دارم
iam ill bested موقعیت بدی دارم
I feel like throwing up. <idiom> دارم بالا میارم.
I believe in God. من به خدا ایمان دارم.
I am over 50 years old. من ۵۰ سال بیشتر دارم.
I feel nauseated. حالت تهوع دارم.
i humbly request that خواهش عاجزانه دارم که ...
i am rials in pocket سه ریال در جیب دارم
i am busy at the moment اکنون کار دارم
i have a hunch that سخت گمان دارم که
i am reluctant to go اکراه دارم از رفتن
i have a suit to the shah به شاه عرض دارم
I owe her a grudge حق دارم که با اولج باشم
i am famishing از گرسنگی دارم می میرم
i am on the wrong side of 0 من بیش از 05 سال دارم
i am purposed to go قصد دارم بروم
i stand to it that جدا عقیده دارم که
I have cigar من یک سیگار برگ دارم.
I am deae beat . I am tired out . از خستگی دارم غش می کنم
i have a silk rug Štoo یک قالیچه ابریشمی هم دارم
i am purposed to go در نظر دارم بروم
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
I am staying at the hotel. در هتل منزل دارم.
i have a hunch that بیم یافن ان دارم که ...
I am beginning to realize ( understand ) . کم کم دارم متوجه می شوم
I have an appointment with the dentist. با دندانساز قرار دارم
i have come on business کاری دارم اینجا امدم
i have worse to tell you بدتر از این دارم که بشمابگویم
i have a suit to the shah عریضه برای شاه دارم
i heed your help به مساعدت شما احتیاج دارم
do tell me خواهش دارم بمن بگویید
i am in a hurry for it عجله دارم یا در شتاب هستم
i intend to stay here قصد دارم اینجا بمانم
thank tou for that book خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
i own to having done it اقرار دارم که ان کار را کرده ام
please dont forget it خواهش دارم فراموش نکنید
I am thinding of going to Europe. خیال دارم به اروپ؟ بروم
much as I'd like to <idiom> با اینکه اینقدر دوست دارم
I love her with my whole being . با تمام وجود دوستش دارم
I have all kinds of problems. هزار جور گرفتار ؟ دارم
I live a very regular life . زندگی خیلی منظمی دارم
I have a steady monthly income. درآمد ماهیانه ثابتی دارم
I'll need a plot of land . یک قطعه زمین لازم دارم
I have a date with my fiandee. با نامزدم قرار ملاقات دارم
I am very busy today . امروز خیلی کار دارم
I would like to know the truth. من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
It pleases me. دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
I have to study من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
I like it. دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
I am going on twenty. دارم می روم توی 20سالگی ؟
He owes me some money. از او پول می خواهم (طلب دارم )
I'm working on it. دارم روش کار میکنم.
i p to arrange an intrriew قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
i please to do it خوش دارم که این کار را بکنم
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
pray consider my case خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
i insist that he is innocent جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i life that better انرا بیشتر از همه دوست دارم
I'm starving [to death] . از گرسنگی دارم میمیرم. [اصطلاح مجازی]
I'm sure we can come to some arrangement. من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
I would like to learn the truth. من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
I am looking for work ( ajob). دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
I am working here non-stop. یک بند دارم اینجا کار می کنم
I intend to buy a car . خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
i insist on his innocence جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
I have a son your age. پسری دارم بسن ( وسال) شما
i have as many books as you کتاب شما دارید منهم دارم
i intend my son for the bar خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
My clothes are a witness to my poverty. لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
Can I go earlier today, just as a special exception? اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
Could I have a word with you ? عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
I have a free hand in this matter. دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
From your lips to God's ears! <idiom> امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
Is there enough time to change trains? آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
i insist on your being present جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix. بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
iam impatient to go دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings. عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
AFAIK خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
cards کارت
paste board کارت
card code کد کارت
stub card ته کارت
card کارت
card یک کارت پانچ
hollerith card کارت هالریت
get a long with you بروپی کارت
ibm card کارت 08 ستونی
card format قالب کارت
paper card کارت کاغذی
interface card کارت رابط
punch card کارت منگنه
ledger card کارت معین
identification document کارت شناسایی
ID card کارت شناسایی
cards یک کارت پانچ
post card کارت پستال
badge کارت شناسایی
logic card کارت منطقی
job card کارت برنامه
magnacard کارت مغناطیسی
input card کارت ورودی
magnetic card کارت مغناطیسی
identification card کارت شناسایی
green cards کارت سبز
card cage محفظه کارت
card code رمز کارت
card column ستون کارت
card deck دستینه کارت
card deck دسته کارت
card face رویه کارت
card feed خورد کارت
card field میدان کارت
card field فیلد کارت
card guide راهنمای کارت
tape to card از نوار به کارت
calling card کارت ویزیت
picture postcard کارت پستال
postcard کارت پستال
yello card کارت زرد
postcards کارت پستال
green card کارت سبز
visting card کارت ویزیت
credit card کارت اعتباری
credit cards کارت اعتباری
carte blanche کارت سفید
account card کارت حساب
visiting card کارت ویزیت
binary card کارت دودویی
card hopper ناودان کارت
debit card کارت بدهی
card verification بازبینی کارت
card verifier بازبین کارت
carte کارت ویزیت
cartle blanche کارت بلانش
job card کارت کار
range card کارت برد
circuit card کارت مدار
comment card کارت توضیحی
continuation card کارت ادامه
control card کارت کنترل
coulmn card کارت 69 ستونه
punched card کارت منگنه
red card کارت قرمز
card stacker مخزن کارت
card reader کارت خوان
card rack جای کارت
card rack طاقچه کارت
card punch کارت منگنه کن
card loader کارت بارکن
card image تصویر کارت
summary card کارت خلاصه
smart card کارت هوشمند
card stacker کارت پشته کن
card row سطر کارت
visiting card کارت اسم درفرانسه
index card کارتشاخص - کارت Index
row binary card کارت دودویی سطری
object deck دسته کارت مقصود
punched card کارت پانچ شده
card-carrying دارای کارت عضویت
punched card control کنترل کارت پانچ
safety card کارت تامین اتشبار
y punch سوراخ کارت ستونی .
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com