Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
Other Matches
emergency treatment
معالجه اورژانس
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
calibration card
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
cards
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
emergencies
اورژانس
emergency services
اورژانس
emergency
اورژانس
emergencies
ناگه اینده اورژانس
emergency
ناگه اینده اورژانس
emergency room
[American E]
[e.r.]
[ER]
اتاق عمل اورژانس
emergence
ناگه اینده اورژانس
casuality department
[British E]
اتاق عمل اورژانس
Casuality
[British E]
اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room
اتاق عمل اورژانس
A+E unit
[British E]
اتاق عمل اورژانس
Accident and Emergency
اتاق عمل اورژانس
name tag
کارت معرفی کارت اسم
cards
کارت تبریک کارت عضویت
card
کارت تبریک کارت عضویت
path
[corridor]
for emergency vehicles
راه
[باز شده در جاده]
برای وسایل اورژانس
adapter
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
cards
کارت
card
کارت
paste board
کارت
card code
کد کارت
stub card
ته کارت
ibm card
کارت 08 ستونی
hollerith card
کارت هالریت
get a long with you
بروپی کارت
comment card
کارت توضیحی
debit card
کارت بدهی
coulmn card
کارت 69 ستونه
circuit card
کارت مدار
control card
کارت کنترل
cartle blanche
کارت بلانش
continuation card
کارت ادامه
input card
کارت ورودی
interface card
کارت رابط
punch card
کارت منگنه
post card
کارت پستال
paper card
کارت کاغذی
identification card
کارت شناسایی
magnetic card
کارت مغناطیسی
magnacard
کارت مغناطیسی
logic card
کارت منطقی
ledger card
کارت معین
carte blanche
کارت سفید
job card
کارت برنامه
job card
کارت کار
punched card
کارت منگنه
credit cards
کارت اعتباری
postcard
کارت پستال
card deck
دستینه کارت
card deck
دسته کارت
card face
رویه کارت
card feed
خورد کارت
card field
میدان کارت
card column
ستون کارت
postcards
کارت پستال
account card
کارت حساب
binary card
کارت دودویی
calling card
کارت ویزیت
card cage
محفظه کارت
credit card
کارت اعتباری
card code
رمز کارت
card field
فیلد کارت
card format
قالب کارت
card row
سطر کارت
card stacker
کارت پشته کن
card stacker
مخزن کارت
card image
تصویر کارت
card verification
بازبینی کارت
card verifier
بازبین کارت
card reader
کارت خوان
card guide
راهنمای کارت
card hopper
ناودان کارت
card loader
کارت بارکن
card punch
کارت منگنه کن
card rack
طاقچه کارت
card rack
جای کارت
carte
کارت ویزیت
tape to card
از نوار به کارت
visiting card
کارت ویزیت
visting card
کارت ویزیت
cards
یک کارت پانچ
green cards
کارت سبز
yello card
کارت زرد
picture postcard
کارت پستال
green card
کارت سبز
I want to have a word with you . I want you .
کارت دارم
summary card
کارت خلاصه
ID card
کارت شناسایی
card
یک کارت پانچ
badge
کارت شناسایی
range card
کارت برد
identification document
کارت شناسایی
red card
کارت قرمز
smart card
کارت هوشمند
card sorter
دستگاه کارت جورکن
chart correction card
کارت تصحیح نقشه
card
کارت ویزیت بلیط
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
card punch
دستگاه کارت منگنه
cards
کارت ویزیت بلیط
card to disk converter
مبدل کارت به دیسک
card aligner
هم تراز کننده کارت
card hopper
قسمت جهنده کارت
card jam
گیر کردن کارت
card loader
بار کننده کارت
billet slip
کارت محلهای افراد
card reproducer
تولیدکننده دوباره کارت
controller card
کارت کنترل کننده
magnetic card computer
کامپیوتر با کارت مغناطیسی
row binary card
کارت دودویی سطری
eighty column card
کارت هشتاد ستونی
magnetic ledger card
کارت معین مغناطیسی
punched card
کارت منگنه شده
magnetic strip card
کارت نوار مغناطیسی
index card
کارتشاخص - کارت Index
safety card
کارت تامین اتشبار
object deck
دسته کارت مقصود
end of job card
کارت انتهای کار
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
edge punched card
کارت لب منگنه شده
trailer card
کارت پشت بند
visiting card
کارت اسم درفرانسه
data card
کارت ثبت اطلاعات
data card
کارت اطلاعات کامپیوتری
card-carrying
دارای کارت عضویت
key card
کارت کلید کامپیوتر
punch card machine
ماشین کارت منگنه
punched card control
کنترل کارت پانچ
y punch
سوراخ کارت ستونی .
punched card
کارت پانچ شده
network interface card
کارت میانجی شبکه
safety card
کارت تامین جنگ افزار
credit card
کارت یاورقه خرید نسیه
credit cards
کارت یاورقه خرید نسیه
decked
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
bin card
کارت مصرف محتویات فرف
picture postcard
کارت پستال عکس دار
PCMCIA
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
pasteboard
کارت ویزیت ورق بازی
to deal out
[card game]
کارت دادن
[ورق بازی]
to deal
کارت دادن
[ورق بازی]
card sorter
دستگاه مرتب کننده کارت
disk controller card
کارت کنترل کننده دیسک
pass
گذرگاه کارت عبور گذراندن
passes
گذرگاه کارت عبور گذراندن
casrd random access memory
حافظه دستیابی تصادفی کارت
passed
گذرگاه کارت عبور گذراندن
decks
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
Here ist my Green card.
بفرمائید این کارت سبز من است.
key card
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
tags
نوار پشت پوتین کارت معرفی
Just sign here and leave at that .
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
What time should I check in?
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
packs
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
objected
پانج کارت که حاوی برنامه است
tag
نوار پشت پوتین کارت معرفی
punch
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
punched
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
objecting
پانج کارت که حاوی برنامه است
punches
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
direct objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
postcards
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcard
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
pack
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
indirect objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
object
پانج کارت که حاوی برنامه است
to punch in
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock on
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock in
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
inlay card
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
card
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to clock off
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to punch out
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock out
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
cards
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
Can I pay by credit card?
آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
parity
بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
cards
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
field
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
identification tag
پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
fielded
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fields
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
X distance
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
x punch
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
key
ماشین پانچ داده در کارت پانج به وسیله یک صفحه کلید
headers
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com