English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English Persian
calling card کارت ویزیت
carte کارت ویزیت
visiting card کارت ویزیت
visting card کارت ویزیت
Search result with all words
card کارت ویزیت بلیط
cards کارت ویزیت بلیط
pasteboard کارت ویزیت ورق بازی
Other Matches
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
practice fee دستمزد [مثال ویزیت دکتر]
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
The doctous fee was tacked on to the hospital bI'll . حق ویزیت پزشک را کشیدند روی صورتحساب بیمارستان
cards کارت تبریک کارت عضویت
name tag کارت معرفی کارت اسم
card کارت تبریک کارت عضویت
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
card code کد کارت
cards کارت
stub card ته کارت
card کارت
paste board کارت
range card کارت برد
card rack جای کارت
paper card کارت کاغذی
job card کارت کار
card stacker کارت پشته کن
red card کارت قرمز
card row سطر کارت
smart card کارت هوشمند
card reader کارت خوان
punched card کارت منگنه
post card کارت پستال
account card کارت حساب
punch card کارت منگنه
summary card کارت خلاصه
credit cards کارت اعتباری
card verifier بازبین کارت
credit card کارت اعتباری
debit card کارت بدهی
cartle blanche کارت بلانش
circuit card کارت مدار
coulmn card کارت 69 ستونه
postcards کارت پستال
control card کارت کنترل
continuation card کارت ادامه
comment card کارت توضیحی
postcard کارت پستال
get a long with you بروپی کارت
hollerith card کارت هالریت
ibm card کارت 08 ستونی
card stacker مخزن کارت
magnetic card کارت مغناطیسی
magnacard کارت مغناطیسی
logic card کارت منطقی
ledger card کارت معین
card verification بازبینی کارت
job card کارت برنامه
interface card کارت رابط
input card کارت ورودی
identification card کارت شناسایی
tape to card از نوار به کارت
card format قالب کارت
card field فیلد کارت
card field میدان کارت
carte blanche کارت سفید
cards یک کارت پانچ
picture postcard کارت پستال
card feed خورد کارت
card guide راهنمای کارت
card hopper ناودان کارت
badge کارت شناسایی
ID card کارت شناسایی
identification document کارت شناسایی
card یک کارت پانچ
card image تصویر کارت
card face رویه کارت
card deck دسته کارت
green card کارت سبز
yello card کارت زرد
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
binary card کارت دودویی
green cards کارت سبز
card punch کارت منگنه کن
card loader کارت بارکن
card deck دستینه کارت
card rack طاقچه کارت
card column ستون کارت
card code رمز کارت
card cage محفظه کارت
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
card loader بار کننده کارت
billet slip کارت محلهای افراد
chart correction card کارت تصحیح نقشه
card jam گیر کردن کارت
card to disk converter مبدل کارت به دیسک
card reproducer تولیدکننده دوباره کارت
card punch دستگاه کارت منگنه
card sorter دستگاه کارت جورکن
card hopper قسمت جهنده کارت
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
index card کارتشاخص - کارت Index
card-carrying دارای کارت عضویت
y punch سوراخ کارت ستونی .
trailer card کارت پشت بند
safety card کارت تامین اتشبار
row binary card کارت دودویی سطری
punched card control کنترل کارت پانچ
punched card کارت پانچ شده
punched card کارت منگنه شده
eighty column card کارت هشتاد ستونی
visiting card کارت اسم درفرانسه
end of job card کارت انتهای کار
key card کارت کلید کامپیوتر
magnetic card computer کامپیوتر با کارت مغناطیسی
edge punched card کارت لب منگنه شده
magnetic ledger card کارت معین مغناطیسی
magnetic strip card کارت نوار مغناطیسی
network interface card کارت میانجی شبکه
object deck دسته کارت مقصود
punch card machine ماشین کارت منگنه
controller card کارت کنترل کننده
data card کارت ثبت اطلاعات
data card کارت اطلاعات کامپیوتری
card aligner هم تراز کننده کارت
casrd random access memory حافظه دستیابی تصادفی کارت
to deal out [card game] کارت دادن [ورق بازی]
issue [of something] [ID card or check] صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
to deal کارت دادن [ورق بازی]
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
picture postcard کارت پستال عکس دار
safety card کارت تامین جنگ افزار
PCMCIA که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
card sorter دستگاه مرتب کننده کارت
deck مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
credit card کارت یاورقه خرید نسیه
decks مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
credit cards کارت یاورقه خرید نسیه
decked مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
passes گذرگاه کارت عبور گذراندن
bin card کارت مصرف محتویات فرف
passed گذرگاه کارت عبور گذراندن
pass گذرگاه کارت عبور گذراندن
indirect objects پانج کارت که حاوی برنامه است
direct objects پانج کارت که حاوی برنامه است
objects پانج کارت که حاوی برنامه است
tag نوار پشت پوتین کارت معرفی
object پانج کارت که حاوی برنامه است
objected پانج کارت که حاوی برنامه است
tags نوار پشت پوتین کارت معرفی
key card کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
pack تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
packs تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
Here ist my Green card. بفرمائید این کارت سبز من است.
punched وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
What time should I check in? چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
punch وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
objecting پانج کارت که حاوی برنامه است
punches وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
postcard بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcards بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
Just sign here and leave at that . اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
inlay card کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
to clock off [British E] [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to punch out [American E] [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
cards ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
Can I pay by credit card? آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
card ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to clock on [British E] [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock in [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock out [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to punch in [American E] [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
cards سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
field بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fields بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
x punch سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
X distance سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
fielded بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
parity بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
identification tag پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
card سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
headers پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
increments انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
increment انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
cash dispenser ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
punchboard کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
punched card کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
PCMCIA - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
cash dispensers ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
header پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
adapter کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
expansion اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
tabulating پانچ کارت پردازش شده مثل عمل مرتب سازی
slots اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
marks کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
mark کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
key ماشین پانچ داده در کارت پانج به وسیله یک صفحه کلید
I fiddled afew invitation cards. باهر کلکی بود چند تا کارت دعوت گیر آوردم
columns بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
loader برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
slotting اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com