English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
English Persian
technical staff کارمندان یا اعضای فنی
Other Matches
public employees کارمندان بخش عمومی کارمندان دولت
personnel کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
personnel کارمندان
staffs کارمندان
staffed کارمندان
staff کارمندان
supervisory staff کارمندان مباشر
reduced employees کارمندان کم شده
sit-down اعتصاب کارمندان
sit down اعتصاب کارمندان
staff کارمندان کارکنان
operating staff کارمندان عملیاتی
civilian employees کارمندان غیرنظامی
staffs کارمندان کارکنان
new employees کارمندان تازه
staffed کارمندان کارکنان
white collar worker کارمندان یقه سفید
reduced employees کارمندان منفصل گردیده
aircrews کارمندان و خلبانان هواپیما
aircrew کارمندان و خلبانان هواپیما
secretariate منشی گری کارمندان دبیرخانه
class n allotment کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
Full ( part) time employees . کارمندان تمام (پاره ) وقت
commissaries فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
commissary فروشگاه مخصوص کارمندان یک اداره
to reduce an establishment کارمندان یا هزینه بنگاهی راکم کردن
collective bargaining مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
Stress reduces an employee's working capacity' استرس توانایی کاری کارمندان را کاهش می دهد.
time clock ساعتی که زمان ورودوخروج کارمندان را ثبت میکند
burgomaster اعضای شهرداری
inside تو اعضای داخلی
insides تو اعضای داخلی
house organ مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
vitals اعضای حیاتی و موثربدن
locomotor ابتلاء اعضای حرکتی
locomotory ابتلاء اعضای حرکتی
stiffening members اعضای صلب کننده
sensorium مرکز حواس اعضای حس
main structure menbers اعضای اصلی ساختمان
senior members اعضای بالارتبه یا ارشد
the f. اعضای هیئت پزشکی
prosthetics مبحث اعضای مضنوعی
paraplegia فلج اعضای سافل
cadre اعضای یک سازمان نظامی
cadres اعضای یک سازمان نظامی
footwork هماهنگی پا با اعضای دیگر
royalties اعضای خانواده سلطنتی
royalty اعضای خانواده سلطنتی
quaker meeting انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
vitals اعضای اصلی بدن حیوان
senatorian وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
senatorial وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
acroesthesia افزایش حساسیت اعضای انتهایی
innards اعضای داخلی حیوان یاانسان
locomotor دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
toho اعضای انگشتان نشانه و شست
hypotrophy رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
accrued benefit پولی که شرکت به یکی از کارمندان بدهکار است بخصوص بابت بازنشستگی
conscript fathere اعضای مجلس سنای روم باستان
urogenital وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
quaker's meeting انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
bounds محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
outriggers اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
bionic وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
clock سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
pin joint اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
components تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
backplane مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
matricular وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
catena 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
component تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
clocks سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
friendly society انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly societies انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
to pack a jury جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
heterology عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
signals علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
union shop مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
cartels توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
homology همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
panels نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
ibi Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
embassy سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassies سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
picketings اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
sederunt جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com