English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (5 milliseconds)
English Persian
educational work کار آموزش و پرورشی
Other Matches
educational پرورشی
educational psychology روانشناسی پرورشی
pedagogical psychology روانشناسی پرورشی
cultured pearls مروارید پرورشی
cultured pearl مروارید پرورشی
stocked ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
to teach آموزش دادن
training آموزش عملی
adult education آموزش بزرگسالان
instruct آموزش دادن
give lessons آموزش دادن
educate آموزش دادن
train [teach] آموزش دادن
teach آموزش دادن
advance individual training آموزش تکمیلی انفرادی
c آموزش از طریق کامپیوتر
education department اداره آموزش و پرورش
on-the-job training آموزش ضمن خدمت
master آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
masters آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
mastered آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
A crash language course . دوره فشرده آموزش زبان
cai استفاده از کامپیوتر برای آموزش یک موضوع
cbl آموزش و تحصیلات با استفاده از برنامههای مخصوص روی یک کامپیوتر
cbt استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
c استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
homestay خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
homes ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
home ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
pilots زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
piloted زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
pilot زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
a dead language <idiom> زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
Training makes the memory absorb more. آموزش [ورزش حافظه] باعث می شود که حافظه بیشترجذب کند.
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com