Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (10 milliseconds)
English
Persian
synergy
کار توام اشتراک مساعی
Other Matches
synergic
با اشتراک مساعی دارای اشتراک مساعی
societies
اشتراک مساعی
society
اشتراک مساعی
cooperate
اشتراک مساعی کردن
synergetic
دارای اشتراک مساعی همکاری کننده
stealing from a protected palce
سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
collaborates
تشریک مساعی
collaborated
تشریک مساعی
collaborate
تشریک مساعی
team up
تشریک مساعی
strenuosity
بذل مساعی
good office
مساعی جمیله
good offices
مساعی جمیله
collaborating
تشریک مساعی
cooperatively
با تشریک مساعی
best efforts
بهترین مساعی
by the good of
با مساعی جمیله
by the good offices of
با مساعی جمیله
joint hands
تشریک مساعی کردن
collaborative purchase
خرید با تشریک مساعی
join hands
توحید مساعی کردن
cooperate
تشریک مساعی کردن
team up
توحید مساعی کردن
cooperative
وابسته به تشریک مساعی
bend
بذل مساعی کردن
cooperation
همکاری تشریک مساعی
self raised
ترقی کرده در اثر مساعی خود
coordination
تشریک مساعی تطبیق دادن هم اهنگ کردن
biparous
توام زا
gemini
توام
geminate
توام
gemel
توام
twin
توام
adnate
توام
duad
توام
mixed
توام
twinned
توام
joint
توام
aluminum coating by spraying amalgamate
توام کردن
integrated staff
ستاد توام
reatrain
عملکرد توام
twin check
مقابله توام
geminate
توام کردن
twain
توام دوقلو
easeful
توام باراحتی
twin check
بررسی توام
twinned
توام کردن
twin
توام کردن
deprived
توام با محرومیت
integrated training
اموزش توام
integrating
توام کردن
amalgamate
توام کردن
amalgamated
توام کردن
integrate
توام کردن
amalgamates
توام کردن
mixed graze
توام زمین
amalgamating
توام کردن
accompanies
توام کردن
integrates
توام کردن
intergrowth
رویش توام
accompanied
توام کردن
mixed air
توام هوا
accompany
توام کردن
abonne
حق اشتراک
intersection
اشتراک
intersections
اشتراک
meets
اشتراک
meet
اشتراک
subescription
اشتراک
intercommunity
اشتراک
participation
اشتراک
communality
اشتراک
sharing
اشتراک
subscription
اشتراک
subscriptions
اشتراک
subsoription
اشتراک
unity
اشتراک
hypocritical
توام با تدلیس و تزویر
participant observation
مشاهده توام با مشارکت
work relief
استراحت توام با کار
rainsquall
باران توام باتوفان
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
effective faith
ایمان توام باعمل
integrated defense
پدافند هوایی توام
conjugate
درهم امیختن توام
armstand dive
شیرجه توام با بالانس
blizzard
بادشدید توام بابرف
blizzards
بادشدید توام بابرف
charge coupled device
دستگاه توام با بار
overlaps
اشتراک داشتن
resource sharing
اشتراک منبع
overlapping
دارای اشتراک
overlapped
اشتراک داشتن
overlap
اشتراک داشتن
union
اشتراک منافع
throughput time
اشتراک زمانی
mystic participation
اشتراک رمزی
resource sharing
اشتراک در منابع
time sharing
اشتراک زمانی
data sharing
اشتراک داده
shared logic
منطق اشتراک
time sharing
اشتراک وقت
shareware
اشتراک افزار
unions
اشتراک منافع
abonne
وجه اشتراک
common statement
حکم اشتراک
franchise
حق اشتراک تجاری
synergism
کار توام ودسته جمعی
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
kleptolagnia
تحریک جنسی توام با دزدی
integrated reservoir operation
بهره برداری توام از چندمخزن
masque
نمایش توام با موسیقی ورقص
to wed one quality to onether
دوصفت راباهم توام کردن
adnate
مربوط باعضاء تناسلی توام
osculation
تماس اشتراک صفات
cost sharing contract
قرارداد اشتراک در هزینه ها
resource sharing
اشتراک گذاشتن منبع
solidarity
اشتراک منافع ومسئولیتها
Count me in!
من حاضرم برای اشتراک!
estate in common
اشتراک در مالکیت زمین
Intersection
[set theory]
اشتراک
[مجموعه]
[ریاضی]
collectivism
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
High Mass
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
tinged with cnvy
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
malicious prosecution
پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
auxesis
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
pleuropneumonia
ذات الجنب توام با سینه پهلو
androgyny
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
rule of reason
تفسیر قانونی توام با سوء نیت
duumvirate
اشتراک دو نفرهم رتبه درکاری
subsoription
وجه اشتراک پول ابونمان
parallelism
ترادف عبارات اشتراک وجه
poll degree
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
subscription
وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscriptions
وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
object lesson
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lessons
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
vaude
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
OCE
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد
joint
بند بند کردن مساعی مشترک
to make an effort
سعی کردن بذل مساعی کردن
open
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
tops
نرم افزاری که به Apple Macintosh و IBMPC امکان اشتراک فایلهای شبکه را میدهد
opens
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
opened
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
helo
پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
netware
که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
colombo plan
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
to use effort
کوشش کردن بذل مساعی کردن سعی کردن
dunkrik treaty
معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
gall
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodramas
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
communication
کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
standards
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
Appleshare
نرم افزاری که به کامپیوتر Macintosh Apple اجازه اشتراک فایل ها و چاپگرها را با استفاده از یک فایل سرور میدهد
Mamihlapinatapai
نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
FTP
استاندارد TCP/IP برای انتقال داده بین کامپیوترها. یک پروتکل اشتراک فایل است در سط وح مختلف و مدلی از شبکه OSI است
cross compiling assembling
روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
Windows Explorer
گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
joint ownership
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
time
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com