English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
merit goods کالاهای ایده ال
Other Matches
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
ideal ایده ال
conceptss ایده ها
ideass ایده ها
concepts ایده
ideas ایده
ideals ایده ال
optimal distribution توزیع ایده ال
ideal rocket راکت ایده ال
ideal rectifier یکسوکننده ایده ال
ideal position وضعیت ایده ال
ideal solenoid سولنوئید ایده ال
ideal solenoid پیچک ایده ال
ideal solution محلول ایده ال
ideologue ایده ئولوگ
optimum point نقطه ایده ال
egoideal ایده ال نفسانی
ideal position پوزیسیون ایده ال
ideal solenoid سولنئید ایده ال
ideologically ایده ئولوژیک
ideological ایده ئولوژیک
take it <idiom> ایده گرفتن
ideal fluid سیال ایده ال
ideal efficiency راندمان ایده ال
ideal capacitor خازن ایده ال
ideal dielectric دی الکتریک ایده ال
ideal crystal کریستال ایده ال
ideal conductor هادی ایده ال
ideal galvanic cell باطری ایده ال
ideal gas گاز ایده ال
idealist ایده الیست
ideal efficiency بازده ایده ال
ideal galvanic cell سلول گالوانیکی ایده ال
ideal no load voltage ولتاژ بی باری ایده ال
ideal rectangular pulse پالس مربعی ایده ال
ideal paralleling مدار موازی ایده ال
ideal electron gas گاز االکترون ایده ال
ideal no load d.c. voltage ولتاژ "دی .سی " بی باری ایده ال
nonideal gas گاز غیر ایده ال
ideological relations روابط ایده ئولوژیک
ideal conductivity قابلیت هدایت ایده ال
ideologue سازنده ایده ئولوژی
best thing since sliced bread <idiom> [یک ایده یا نقشه خوب]
idealist معتقد به ایده الیسم
ideal magnetization curve منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
dialectical idealism مکتب جدلی ایده الی
platonism فلسفه ایده الی شدن
Utopias دولت یا کشور کامل و ایده الی
Utopia دولت یا کشور کامل و ایده الی
mathematical نمایش سیستم با ایده ها و فرمولهای ریاضی
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
representationalist معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
She wasn't any too pleased about his idea. او [زن] در مورد ایده او [مرد] خیلی خوشحال نبود.
afrocentric <adj.> تاکید بر ایده ها، سبک و ارزش های آفریقایی
idealising بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealised بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealize بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizes بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizing بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
ideologist ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
producer's goods کالاهای مولد
nondurable goods کالاهای بی دوام
prohibited goods کالاهای ممنوعه
mixed goods کالاهای مختلط
merit goods کالاهای مطلوب
labor intensive goods کالاهای کاربر
producer goods کالاهای سرمایهای
heavy goods کالاهای سنگین
hazardous goods کالاهای خطرناک
goods on consignment کالاهای امانی
goods receiving کالاهای دریافتی
goods inwards کالاهای دریافتی
goods intake کالاهای دریافتی
inwards goods کالاهای وارداتی
investment goods کالاهای سرمایهای
social good کالاهای اجتماعی
purpose made کالاهای خاص
social good کالاهای عمومی
public goods کالاهای عمومی
soft goods کالاهای بی دوام
spot goods کالاهای موجود
intermediate goods کالاهای واسطهای
substitute goods کالاهای جانشین
supporting goods کالاهای حمایتی
producer goods کالاهای تولیدی
visibles کالاهای مرئی
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
intermediate goods کالاهای واسطه
proprietary goods کالاهای اختصاصی
goods in transit کالاهای عبوری
complementary goods کالاهای مکمل
available goods کالاهای موجود
durables کالاهای بادوام
differentiated products کالاهای ناهمگن
differentiated products کالاهای متفاوت
capital goods کالاهای سرمایهای
consumption goods کالاهای مصرفی
commercial items کالاهای تجارتی
collective goods کالاهای جمعی
necessities کالاهای ضروری
consumables کالاهای مصرفی
expendable supplies کالاهای مصرفی
luxury goods کالاهای تشریفاتی
exports کالاهای صادراتی
imports کالاهای وارداتی
luxury goods کالاهای تجملی
attractive goods کالاهای جذاب
consumer goods کالاهای مصرفی
fancy goods کالاهای تجملی
durable goods کالاهای بادوام
doctrine اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrines اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
It was an enjoyable performance, if less than ideal. این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
soft goods کالاهای مصرف شدنی
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
stock market بورس کالاهای مختلف
overdue goods کالاهای تحویل نشده
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
secondhand goods کالاهای دست دوم
prohibited goods کالاهای منع شده
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
man made goods کالاهای ساخت بشر
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
competitive goods کالاهای مورد رقابت
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
goods inwards کالاهای درحال تحویل
finished goods کالاهای ساخته شده
damaged shipments کالاهای اسیب دیده
visibles کالاهای قابل رویت
goods intake کالاهای درحال تحویل
service stock اماد و کالاهای جنگی
finished goods کالاهای اماده فروش
stock accounting حساب کالاهای موجود
goods receiving کالاهای درحال تحویل
stock markets بورس کالاهای مختلف
spot goods کالاهای اماده تحویل
free list صورت کالاهای بی گمرک
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
fabrication کالاهای ساخته شده
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
idealism روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
chrles' law در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
job lot کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
catalogues فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
job lots کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
jetsam کالاهای به دریا ریخته شده
cataloguing فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
surplus مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surpluses مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
delivery note فهرست کالاهای در حال حمل
farm price supports حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
general cargo rates نرخهای حمل کالاهای متفرقه
excise taxes مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
combination carrier کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
finished کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
window shop به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
stores کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
field stockade کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com