Dictiornary-Farsi | کالاهای بادوام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 189 (10 milliseconds)

English	Persian
durable goods	کالاهای بادوام
durables	کالاهای بادوام


Search result with all words

consumer durable goods	کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods	کالاهای مصرفی بادوام
durable goods	کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
semi durable goods	کالاهای نیمه بادوام
Other Matches

consolidation container	کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods	کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods	کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods	کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
perishable goods	کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
pucka	بادوام
pukka	بادوام
bearable	بادوام
evergreens	بادوام
perennial	بادوام
perennials	بادوام
tough	بادوام
enduring	بادوام
perdurable	بادوام
serviceable <adj.>	بادوام
evergreen	بادوام
hardy	بادوام
lasting	بادوام
durable	بادوام
hardier	بادوام
of long standing	بادوام
toughest	بادوام
hardiest	بادوام
tougher	بادوام
tough	زمخت بادوام
long life itemes	اقلام بادوام
toughest	زمخت بادوام
hard wood	چوب بادوام
tougher	زمخت بادوام
perennate	بادوام بودن
ruggedized computer	کامپیوتر بادوام
anneal	بادوام نمودن
perennial artesian	چاه ارتزین بادوام
foxtail lily	نوعی گیاه بادوام
wooden round	گلوله سالم و بادوام
wooden bomb	بمب سالم و بادوام
goods on consignment	کالاهای امانی
goods inwards	کالاهای دریافتی
goods intake	کالاهای دریافتی
goods in transit	کالاهای عبوری
hazardous goods	کالاهای خطرناک
goods receiving	کالاهای دریافتی
investment goods	کالاهای سرمایهای
fancy goods	کالاهای تجملی
Consumer ( consrmers ) goods .	کالاهای مصرفی
expendable supplies	کالاهای مصرفی
producer goods	کالاهای تولیدی
differentiated products	کالاهای ناهمگن
differentiated products	کالاهای متفاوت
heavy goods	کالاهای سنگین
supporting goods	کالاهای حمایتی
intermediate goods	کالاهای واسطهای
soft goods	کالاهای بی دوام
social good	کالاهای عمومی
social good	کالاهای اجتماعی
purpose made	کالاهای خاص
visibles	کالاهای مرئی
public goods	کالاهای عمومی
prohibited goods	کالاهای ممنوعه
producer's goods	کالاهای مولد
proprietary goods	کالاهای اختصاصی
nondurable goods	کالاهای بی دوام
intermediate goods	کالاهای واسطه
inwards goods	کالاهای وارداتی
labor intensive goods	کالاهای کاربر
substitute goods	کالاهای جانشین
spot goods	کالاهای موجود
merit goods	کالاهای مطلوب
merit goods	کالاهای ایده ال
mixed goods	کالاهای مختلط
producer goods	کالاهای سرمایهای
necessities	کالاهای ضروری
attractive goods	کالاهای جذاب
available goods	کالاهای موجود
consumables	کالاهای مصرفی
capital goods	کالاهای سرمایهای
complementary goods	کالاهای مکمل
collective goods	کالاهای جمعی
imports	کالاهای وارداتی
luxury goods	کالاهای تجملی
consumer goods	کالاهای مصرفی
consumption goods	کالاهای مصرفی
luxury goods	کالاهای تشریفاتی
exports	کالاهای صادراتی
commercial items	کالاهای تجارتی
intermediate stock	کالاهای نیمه تمام
secondhand goods	کالاهای دست دوم
finished goods	کالاهای ساخته شده
man made goods	کالاهای ساخت بشر
principle of exclusion	در مورد کالاهای خصوصی
stock market	بورس کالاهای مختلف
nondurable consumer goods	کالاهای مصرفی بی دوام
stock markets	بورس کالاهای مختلف
nonessential goods	کالاهای غیر اساسی
overdue goods	کالاهای تحویل نشده
perishable goods	کالاهای فاسد شدنی
semi finished goods	کالاهای نیمه ساخته
goods receiving	کالاهای درحال تحویل
commodity loading	بارگیری کالاهای مختلف
soft goods	کالاهای مصرف شدنی
goods intake	کالاهای درحال تحویل
spot goods	کالاهای اماده تحویل
prohibited goods	کالاهای منع شده
consumer durables	کالاهای مصرفی پر دوام
stock accounting	حساب کالاهای موجود
consumer nondurables	کالاهای مصرفی بی دوام
visibles	کالاهای قابل رویت
fabrication	کالاهای ساخته شده
damaged shipments	کالاهای اسیب دیده
finished goods	کالاهای اماده فروش
competitive goods	کالاهای مورد رقابت
goods inwards	کالاهای درحال تحویل
semi luxury goods	کالاهای نیمه تجملی
service stock	اماد و کالاهای جنگی
free list	صورت کالاهای بی گمرک
Goods to declare	همراه داشتن کالاهای گمرکی
Nothing to declare	همراه نداشتن کالاهای گمرکی
catalogued	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
surplus	مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
job lot	کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots	کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
catalogs	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
jetsam	کالاهای به دریا ریخته شده
catalogues	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
ten cent store	فروشگاه دارای کالاهای ارزان
rationed goods	کالاهای جیره بندی شده
cataloguing	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
silk manufactures of home	کالاهای ابریشمی ساخت میهن
catalogue	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged	فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
intermediate stock	موجودی کالاهای درحال ساخت
farm price supports	حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
general cargo rates	نرخهای حمل کالاهای متفرقه
consumer credit	اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
excise taxes	مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
consumer price index	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index of consumer prices	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
marketable goods	کالاهای قابل عرضه به بازار
articlcs of virtu	کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
finished goods stock	موجودی کالاهای تمام شده
surpluses	مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
extreport trade	صادرات مجدد کالاهای وارداتی
delivery note	فهرست کالاهای در حال حمل
durable material	مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
combination carrier	کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
consumable	اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
finished	کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
demand factors	جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
cornering the market	خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
packing list	صورت کالاهای بسته بندی شده
salvor	نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
bonded store	انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
window shop	به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
stores	کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
field stockade	کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
goods on approval	تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
discriminating tariff	شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination	مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
Best before:	تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
window shopper	کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
group contracts	قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
prize of war	کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
just in time	روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
trade restrictions	جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
customs union	مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
abc analysis	طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
dead weight	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
ship's manifest	صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
work in progress	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
pilot line operation	کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
commodity groups	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
vendor	فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors	فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
picking list	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
excise	مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
futures goods	کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
warehousing system	روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
economic nationalism	ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
tacit collusion	حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
combat cargo officer	افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی