Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
English
Persian
attractive goods
کالاهای جذاب
Other Matches
consolidation container
کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
perishable goods
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
copesetic
جذاب
attractive
جذاب
copacetic
جذاب
fetching
جذاب
charmer
جذاب
personable
جذاب
niftier
جذاب
niftiest
جذاب
nifty
جذاب
cute
جذاب
charmers
جذاب
lovable
جذاب
cuter
جذاب
cutest
جذاب
appealing
جذاب
loveable
جذاب
absorbing
جذاب درکش
bonny
جذاب دلپذیر
well off
جذاب جالب
dashing
جذاب بی باک
ill favored
غیر جذاب
unlikely
غیر جذاب
slick
یکدست کردن جذاب
slickest
یکدست کردن جذاب
hot stuff
جذاب هیجانانگیز و متمایلبهانجام عملجنسی
wolf-whistle
<idiom>
سوتی که مرد برای جلب توجه زن(جذاب) می زند
balances
قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
balance
قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
goods receiving
کالاهای دریافتی
hazardous goods
کالاهای خطرناک
heavy goods
کالاهای سنگین
intermediate goods
کالاهای واسطهای
goods intake
کالاهای دریافتی
goods on consignment
کالاهای امانی
goods inwards
کالاهای دریافتی
differentiated products
کالاهای متفاوت
differentiated products
کالاهای ناهمگن
durable goods
کالاهای بادوام
durables
کالاهای بادوام
expendable supplies
کالاهای مصرفی
fancy goods
کالاهای تجملی
goods in transit
کالاهای عبوری
consumption goods
کالاهای مصرفی
intermediate goods
کالاهای واسطه
investment goods
کالاهای سرمایهای
public goods
کالاهای عمومی
purpose made
کالاهای خاص
social good
کالاهای اجتماعی
social good
کالاهای عمومی
soft goods
کالاهای بی دوام
spot goods
کالاهای موجود
substitute goods
کالاهای جانشین
supporting goods
کالاهای حمایتی
visibles
کالاهای مرئی
proprietary goods
کالاهای اختصاصی
prohibited goods
کالاهای ممنوعه
inwards goods
کالاهای وارداتی
labor intensive goods
کالاهای کاربر
merit goods
کالاهای مطلوب
merit goods
کالاهای ایده ال
mixed goods
کالاهای مختلط
nondurable goods
کالاهای بی دوام
producer goods
کالاهای تولیدی
producer goods
کالاهای سرمایهای
producer's goods
کالاهای مولد
Consumer ( consrmers ) goods .
کالاهای مصرفی
complementary goods
کالاهای مکمل
luxury goods
کالاهای تجملی
exports
کالاهای صادراتی
consumer goods
کالاهای مصرفی
commercial items
کالاهای تجارتی
available goods
کالاهای موجود
capital goods
کالاهای سرمایهای
collective goods
کالاهای جمعی
consumables
کالاهای مصرفی
imports
کالاهای وارداتی
necessities
کالاهای ضروری
luxury goods
کالاهای تشریفاتی
goods inwards
کالاهای درحال تحویل
prohibited goods
کالاهای منع شده
stock market
بورس کالاهای مختلف
stock markets
بورس کالاهای مختلف
goods intake
کالاهای درحال تحویل
nondurable consumer goods
کالاهای مصرفی بی دوام
goods receiving
کالاهای درحال تحویل
intermediate stock
کالاهای نیمه تمام
overdue goods
کالاهای تحویل نشده
perishable goods
کالاهای فاسد شدنی
nonessential goods
کالاهای غیر اساسی
semi durable goods
کالاهای نیمه بادوام
secondhand goods
کالاهای دست دوم
man made goods
کالاهای ساخت بشر
service stock
اماد و کالاهای جنگی
principle of exclusion
در مورد کالاهای خصوصی
semi finished goods
کالاهای نیمه ساخته
soft goods
کالاهای مصرف شدنی
finished goods
کالاهای اماده فروش
consumer nondurables
کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durable goods
کالاهای مصرفی بادوام
fabrication
کالاهای ساخته شده
semi luxury goods
کالاهای نیمه تجملی
commodity loading
بارگیری کالاهای مختلف
damaged shipments
کالاهای اسیب دیده
competitive goods
کالاهای مورد رقابت
visibles
کالاهای قابل رویت
consumer durables
کالاهای مصرفی پر دوام
stock accounting
حساب کالاهای موجود
free list
صورت کالاهای بی گمرک
spot goods
کالاهای اماده تحویل
durable consumption goods
کالاهای مصرفی بادوام
finished goods
کالاهای ساخته شده
job lots
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
catalogued
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
silk manufactures of home
کالاهای ابریشمی ساخت میهن
delivery note
فهرست کالاهای در حال حمل
rationed goods
کالاهای جیره بندی شده
consumer price index
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
catalogues
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
Nothing to declare
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare
همراه داشتن کالاهای گمرکی
consumer credit
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
index of consumer prices
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
job lot
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
cataloged
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
finished goods stock
موجودی کالاهای تمام شده
general cargo rates
نرخهای حمل کالاهای متفرقه
cataloging
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
farm price supports
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
excise taxes
مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
jetsam
کالاهای به دریا ریخته شده
articlcs of virtu
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
intermediate stock
موجودی کالاهای درحال ساخت
extreport trade
صادرات مجدد کالاهای وارداتی
catalogue
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
ten cent store
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
marketable goods
کالاهای قابل عرضه به بازار
surpluses
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surplus
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
finished
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
salvor
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
combination carrier
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
demand factors
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
cornering the market
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
bonded store
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
packing list
صورت کالاهای بسته بندی شده
consumable
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
stores
کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
field stockade
کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
durable goods
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
goods on approval
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
window shop
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
unappealing
غیر جذاب غیر منطقی
discriminating tariff
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination
مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
window shopper
کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
prize of war
کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
group contracts
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
Best before:
تا این تاریخ مصرف شود :
[برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
just in time
روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
trade restrictions
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
customs union
مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
dead weight
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
work in progress
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
commodity groups
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
vendor
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
excise
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
picking list
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
futures goods
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
warehousing system
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
economic nationalism
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
combat cargo officer
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com