English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
Other Matches
rationing جیره بندی
couponing جیره بندی
exchange rationing جیره بندی ارز
ration جیره بندی کردن
rationed جیره بندی کردن
rationing system نظام جیره بندی
rations جیره بندی کردن
credit rationing جیره بندی اعتباری
rationing جیره بندی کردن
rationing of foreign exchange جیره بندی ارز خارجی
food packet جیره بسته بندی شده
rationed items اقلام جیره بندی شده
food rationing جیره بندی مواد غذائی
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
flight ration جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
basic ration جیره مقدماتی جیره مبنا
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
rations جیره
stipend جیره
ration allowance حق جیره
ration جیره
rationed جیره
rationing جیره
allotments جیره
allotment جیره
coupons جیره
coupon جیره
pension جیره
pensions جیره
stipends جیره
c ration جیره رزمی
dailgy food allowance جیره روزانه
rations جیره سربازی
commuted ration جیره نقدی
combat ration جیره جنگی
proviant علیق و جیره
combat ration جیره رزمی
rations جیره غذایی
victualling allowance جیره روزانه
rationed جیره سربازی
field ration جیره رزمی
ration in kind معادل جیره
flight ration جیره پرواز
ration strenght کالری جیره
emergency ration جیره اضطراری
basic ration جیره اصلی
board wages جیره خشکه
allowance جیره حق معاش
ration basis مبنای جیره
ration allowance پول جیره
basic allowance for subsistence جیره نقدی
ration جیره غذایی
ration جیره سربازی
allowances جیره حق معاش
rationed جیره غذایی
field ration جیره صحرایی
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
ration in kind جیره معادل یاجانشین
rations مقدار جیره روزانه
rationed مقدار جیره روزانه
ration مقدار جیره روزانه
dailgy food allowance جیره غذایی روزانه
sinecure جیره خور ولگرد
livery جیره علیق اسب
liveries جیره علیق اسب
sinecures جیره خور ولگرد
ration factor ضریب محاسبه جیره
ration strenght انرژی حاصله از جیره
emergency ration جیره فوق العاده
ration return اسناد هزینه جیره
ration method سبک واگذاری جیره
troop train ration جیره بین راه
billet ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted ورقه جیره یادداشت مختصر
billeting ورقه جیره یادداشت مختصر
billets ورقه جیره یادداشت مختصر
table of food equivalents جدول ارزش جیره غذایی
ration basis مبنای محاسبه جیره غذایی
troop train ration جیره طبخی بین راه
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
ration factor ضریب اماد جیره غذایی
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
reconstituting خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstitute خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstituted خیساندن امادیا جیره خشک شده
master menu لیست مبنای جیره غذایی اصلی
reconstitutes خیساندن امادیا جیره خشک شده
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
ration credit تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
attractive goods کالاهای جذاب
available goods کالاهای موجود
intermediate goods کالاهای واسطهای
social good کالاهای اجتماعی
intermediate goods کالاهای واسطه
social good کالاهای عمومی
investment goods کالاهای سرمایهای
inwards goods کالاهای وارداتی
soft goods کالاهای بی دوام
spot goods کالاهای موجود
labor intensive goods کالاهای کاربر
substitute goods کالاهای جانشین
supporting goods کالاهای حمایتی
merit goods کالاهای مطلوب
merit goods کالاهای ایده ال
mixed goods کالاهای مختلط
luxury goods کالاهای تشریفاتی
proprietary goods کالاهای اختصاصی
prohibited goods کالاهای ممنوعه
producer's goods کالاهای مولد
exports کالاهای صادراتی
imports کالاهای وارداتی
producer goods کالاهای سرمایهای
producer goods کالاهای تولیدی
luxury goods کالاهای تجملی
heavy goods کالاهای سنگین
visibles کالاهای مرئی
necessities کالاهای ضروری
nondurable goods کالاهای بی دوام
purpose made کالاهای خاص
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
consumer goods کالاهای مصرفی
public goods کالاهای عمومی
hazardous goods کالاهای خطرناک
complementary goods کالاهای مکمل
capital goods کالاهای سرمایهای
collective goods کالاهای جمعی
consumables کالاهای مصرفی
fancy goods کالاهای تجملی
expendable supplies کالاهای مصرفی
goods in transit کالاهای عبوری
goods intake کالاهای دریافتی
consumption goods کالاهای مصرفی
commercial items کالاهای تجارتی
goods inwards کالاهای دریافتی
goods receiving کالاهای دریافتی
durables کالاهای بادوام
differentiated products کالاهای ناهمگن
differentiated products کالاهای متفاوت
goods on consignment کالاهای امانی
durable goods کالاهای بادوام
soft goods کالاهای مصرف شدنی
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
finished goods کالاهای ساخته شده
goods inwards کالاهای درحال تحویل
secondhand goods کالاهای دست دوم
goods receiving کالاهای درحال تحویل
prohibited goods کالاهای منع شده
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
fabrication کالاهای ساخته شده
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
stock accounting حساب کالاهای موجود
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
competitive goods کالاهای مورد رقابت
spot goods کالاهای اماده تحویل
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
overdue goods کالاهای تحویل نشده
stock markets بورس کالاهای مختلف
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
finished goods کالاهای اماده فروش
goods intake کالاهای درحال تحویل
man made goods کالاهای ساخت بشر
free list صورت کالاهای بی گمرک
stock market بورس کالاهای مختلف
service stock اماد و کالاهای جنگی
visibles کالاهای قابل رویت
damaged shipments کالاهای اسیب دیده
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
iron rations جیره بسیارکم که سربازفقط هنگام ضرورت سخت میتواندبان دست بزند
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments طرح بندی صورت بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications طبقه بندی رده بندی
classification طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
excise taxes مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
cataloguing فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
jetsam کالاهای به دریا ریخته شده
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com